قتل مهدی نیکبخت: فعالیت دوباره ماشین ترور دولتی یا سناریوی اختلاف شخصی

آيا «بی تو» و «اودین» دو فرد متفاوتند؟

عکس منسوب به مهدی نیکبخت -  از شبکه‌های اجتماعی

این روزها که رسانه‌های ایران تحت تاثیر مرگ غلامرضا منصوری در رومانی است، قتل مهدی نیکبخت شاعر دگراندیش که روز ۱۸ خرداد ماه امسال صورت گرفت، پوشش درخوری نیافت. ماشین ترور دولتی جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته هرگز خاموش نشد، گاهی با ترمزهایی مثل دادگاه میکونوس عقب‌نشینی کرد ولی هرگز به طور کامل متوقف نشد.

رضا معینی مسؤول دفتر ایران در سازمان گزارش‌گران بدون مرز در فرانسه می‌گوید، جمهوری اسلامی تاکنون حدود ۳۰۰ نفر از کنش‌گران سیاسی، هنرمندان، فعالان اجتماعی را ترور کرده است. نام‌هایی مثل فریدون فرخزاد، پروانه و داریوش فروهر، دکتر قاسملو، صادق شرفکندی، شاپور بختیار و بسیاری دیگر با ماشین ترور جمهوری اسلامی گره خورده است. با قتل مهدی نیکبخت متخلص به «بی‌ تو» که شاعری دگراندیش و منتقد بود و نوای دفش در بازگشایی زاینده‌رود طنین‌انداز بود این پرسش پیش می‌آید که قتل او که در باغی در شهرستان سمیرم صورت گرفت با انگیزه سیاسی بود یا شخصی؟ نقش گزارش گاردین در این میان چیست؟ چه کسانی از آن استفاده کرده‌اند؟ چه رسانه‌هایی از نیروهای انتظامی دعوت کردند تا به موضوع «ورود کنند»؟ 

گاردین، «اودین» و «بی تو»

دوشنبه ۱۶ ژوئن سایت گاردین گزارشی در مورد چهار جزیره در جنوب ایران منتشر کرد. در این گزارش اشاره شده که در میان جوانان ایرانی، «جنوب» مفهومی معادل یک سفر ماجراجویانه، هوای تازه و حس آزادی است. زمانی که سرما ایران را فرا می‌گیرد، برخی از جوانان در استان‌های جنوبی، سواحل و کوه‌های جزایر خلیج فارس را در کنار آزادی‌های فردی، فعالیت‌های خلاقانه و تبادل نظر تجربه می‌کنند.

در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی چهار جزیره قشم، لارک، هرمز و هنگام در اشغال پرتغال بود و هنوز قلعه‌های این دوران قابل مشاهده است. در ده سال گذشته میزان توریست در جزیره هرمز به دلیل زیبایی‌های طبیعی و رفتار آرام و آزادانه ساکنان آن افزایش یافته است. اما آن چه گزارش گاردین را برای رسانه‌های ایران و هم‌چنین نیروهای انتظامی جذاب کرد، چاپ حدود ۲۰ عکس از جوانان و توریست‌هایی بود که آزادانه و با زیرپا گذاشتن هنجارهای پوشش جمهوری اسلامی، بی‌پروا درمقابل دوربین ظاهر شده‌اند. در این مجموعه از فردی بنام «اودین» عکس گرفته می‌شود که برخی از رسانه‌ها، سایت‌ها و ویدیوها از جمله «دودکش تی - وی » ادعا کردند که «اودین» همان مهدی نیکبخت متخلص به «بی تو»ست که در ۱۸ خرداد به قتل رسید.

اما بعید به نظر می‌آید که اودین همان مهدی نیکبخت باشد، به چند دلیل: اول آن که مهدی نیکبخت، متولد ۱۳۵۸ از یک سالگی بر اثر تصادف نابینا شد و معمولا با عینک دودی در انظار و مقابل دوربین ظاهر می‌شد. عکس اودین در گاردین بدون عینک است و چشم چپش در عکس کاملا هویداست. البته گاردین هرگز ادعا نکرده که این دو نفر یکی‌اند. در پیشانی اودین در عکس گاردین جای خراشی دیده می‌شود که عکس‌های نیکبخت چنین خراشی را نشان نمی‌دهد. سوم آن که اگر فرد شناخته شده‌ای مثل مهدی نیکبخت با چهره خودش در مقابل دوربین گاردین قرار گیرد، به چه دلیل باید با اسم مستعار «اودین» ظاهر شود؟ از نظر نگارنده اودین و «بی تو» دو فرد متفاوت‌اند. بدون شک مهدی نیکبخت شاعر، دارای کارشناسی ارشد فلسفه ونوازنده دف، دگراندیشی بود که موضوع قتلش می‌توانست انگیزه‌های سیاسی داشته باشد اما چرا برخی تلاش در هم‌سانی این دوفرد متفاوت دارند؟ آیا این هم‌سانی شاخک‌های نیروهای امنیتی را در مورد شاعر دگراندیش تیز کرده است؟

دعوت به ورود نیروهای انتظامی و امنیتی

سایت خبر آنلاین نزدیک به حکومت ایران در تاریخ ۸ خرداد یعنی ده روز قبل از کشته شدن مهدی نیکبخت گزارشی تحت عنوان «گزارش گاردین از فعالیت هیپی‌های ساختارشکن در جنوب ایران» منتشر کرده است. تمام استدلال‌های این سایت برای جلب توجه مامورین و مسؤولین به قول سایت «به سبک زندگی بی‌بندوبار و لاابالی‌گرانه با پوشش‌های نامناسب و ارتباطات غیراخلاقی و اصرار افراد یاد شده بر نمایش این نوع رفتار هنجارشکنانه است.»

اما این سایت تنها مشکل پوشش نامناسب این افراد را ندارد بلکه دغدغه آن را دارد که هیپی‌ها اقدام به تدریس و آموزش کودکان محلی کرده که برخی عکس‌های منتشر شده، آموزش برخی سازهای عجیب را به بچه‌های بومی نشان می‌دهد و سپس ادامه می‌دهد: «آن چه خطرناک‌تر از حضور خود این افراد در مناطقی از سرزمین ایران به‌نظر می‌رسد،‌ ترویج سبک زندگی نابه‌هنجار و بی‌بندوبارانه در میان بومیان منطقه و گسترش آن است.» اما خبر آنلاین به عنوان رسانه‌ای که شاخک‌های امنیتی را متوجه مسائل به قول خودش نابه‌هنجار می‌کند، بسنده نمی‌کند و علنا خواستار ورود نیروهای امنیتی به موضوع است و ادامه می‌دهد: «در این میان معلوم نیست سازمان‌ها و نهادهای انتظامی ‌و امنیتی و فرهنگی کجا هستند و در قبال این گسترش علنی فساد و فحشاء چه می‌کنند؟ آیا باید همواره منتظر نشست تا رسانه‌های خارجی ناگفته‌های فرهنگی و اجتماعی این مملکت را برایمان افشاء کنند؟»

 ۸ خرداد دعوت ورود نیروهای امنیتی به موضوع صورت می‌گیرد، سپس ده روز بعد یعنی  ۱۸ خرداد خبر قتل مهدی نیکبخت متخلص به «بی تو» نوازنده دف اهل اصفهان در شهرستان سمیرم منتشر می‌شود.

دگراندیشی: عبور از خطر قرمزها

کتاب شعر مهدی نیکبخت، متخلص به «بی تو» تحت عنوان «ولایت فیلسوف» در سال ۱۳۸۷به همت مرکز آفرینش‌های ادبی و قلمستان وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان منتشر شد و اکنون دیگر دسترس نیست. دو کتاب «نسخه گمشده از حافظ» و «کتاب ملانصرالدین و کودک فیلسوف» به خاطر مشکلات اقتصادی به چاپ نرسیده است. برای آشنایی با اندیشه‌های مهدی نیکبخت به بخش‌هایی از سه  شعر متفاوت او که در مرداد ۹۲ اجرا شد، توجه کنید.

«در باور فطرتم نگنجد هرگز                  دینی که حرام کرده موسیقی را

زنم سیاسی بود و دست‌های ظریفش همیشه ملتمس میله‌های زندان بود. کسی که عشق برایش حماقت‌آور شد…. 

وقتی خرافه جای حقیقت نشسته است       ما کارمان مبارزه با عرف مردم است»

مهدی نیکبخت از مال دنیا بریده بود. از او یک دف و یک خورجین باقی مانده است. از این شاعر ۹۰ موضوع طنزی باقی مانده که در فکر انتشار آن به صورت انیمیشن بود. عالی پیام، شاعر معاصر از دوستان نیکبخت معتقد است «بی تو»  گرفتار خشم دگراندیشی شده است. در گفت‌وگویی با فرشته ملک فرنود می‌گوید: «دادستان محترم گفتند که قاتل با مقتول مشکل شخصی داشته است ولی این چه مشکل شخصی است. "بی تو" دجالی است که امام زمان را آزار می‌دهد. و به خاطر خدمت به امام زمان او را کشتند.» اشاره عالی پیام به روح الله نصر اصفهانی، دادستان عمومی و انقلاب سمیرم است که به گفته دادستان قاتل ظرف ۲۴ ساعت از سوی ماموران انتظامی دستگیر شده و انگیزه قتل را هم مسائل و اختلافات شخصی که چند سال با هم داشته‌اند اعلام می‌کند.

سناریوهای مختلف در مورد قتل مهدی نیکبخت

با توجه به فشاری که اکنون برای انتقادهای بسیار نازل بر کنش‌گران سیاسی، اجتماعی و هنرمندان حتی در شبکه‌های اجتماعی است و آن‌ها را مثلا به خاطر اعتراض به احکام دادگاه‌ها یا اعتراض به سقوط هواپیمای اوکراینی مجبور به معذرت‌خواهی یا زندانی می‌کنند. افزون بر آن که هر نوع اعتراضی با بگیروببند و اعدام و ترور همراه است، به علاوه با توجه به نوع ضربات متعدد چاقو بر پیکر نیکبخت که ویژه قتل‌های سیاسی جمهوری اسلامی است، برای افکار عمومی جامعه بسیار دشوار است که سناریوی دادستان عمومی و انقلاب سمیرم را که قتل با انگیزه شخصی بود باور کند و قتل مهدی نیکبخت شاعر دگراندیش را سیاسی تلقی نکند و به ماشین ترور دولتی نسبت ندهد.

بیشتر از