بیش از یک‌صد نفر ادعا کرده‌اند ممکن است فرزند جفری اپستین باشند که احتمالا دارایی شخصی‌اش بالغ بر ۴۷۰ میلیون پوند است. آقای اپستین سال گذشته در زندان درگذشت.

شرکت «دی ان ای» که تارنمایی موسوم به «اپستین.کام» به راه انداخته می‌گوید از هنگام شروع این تارنما حدود ۱۳۰ نفر – برخی در بریتانیا – گفته‌اند فرزند جفری اپستین هستند.

نشریه «سان» می‌گوید صدها نفر دیگر در مورد فرزندان احتمالی اپستین با این نشریه تماس گرفته‌اند.

تصور کلی در مورد اپستین در طول زندگیش این بود که او فرزندی ندارد، اما اگر کسی ثابت کند که این تجاوزگر جنسی پدرش است، می‌تواند به بخشی از دارایی‌های او از جمله یک خانه بزرگ در نیویورک و یک خانه و زمین ییلاقی به مساحت ۷۵ هکتار دست پیدا کند.

هاروی مورس بنیان‌گذار موسسه «خدمات ژن‌شناسی دی ان ای موُرس» می‌گوید: «جفری اپستین برای مدتی طولانی در روابط جنسی‌اش بی‌پروا بود و می‌توان تصور کرد که فرزندان بسیاری از او به دنیا آمده است. ممکن است حتی پدربزرگ هم شده باشد.»

آقای مورس افزود اگر موسسه‌اش بتواند مدارکی متقن ارائه دهد، در آن صورت آن‌ها(فرزندان احتمالی اپستین) می‌توانند در آمریکا به دادگاه مراجعه کرده و برای تثبیت رابطه ژنتیکی‌شان با اپیستین خواستار آزمایش دی ان ای بشوند.

«حدود یک چهارم مراجعان خواهان تحقیق در این مورد شده‌اند اما تاکنون به اندازه کافی متقاعد نشده‌ایم که موردی را تحت پیگیری بیشتر قرار بدهیم.»

هرچند یک پزشک تایید کرد: اپستین پیش از محاکمه و اتهامات گسترده‌تر از جمله قاچاق دختران به منظور سوء‌استفاده‌های جنسی دست به خودکشی زده، اما جنجال در مورد وقایع اوت سال گذشته هم‌چنان ادامه دارد.

دکتر مایکل بِیدن، پزشک ارشد شهر نیویورک که از طرف خانواده اپستین برای نظارت بر کالبدشکافی تعیین شده بود، گفت احتمال دارد اپستین به قتل رسیده باشد.

آقای بیدن در جریان یک مصاحبه با شبکه فاکس نیوز در سال گذشته گفت برخی استخوان‌های گردن اپستین به گونه‌ای شکسته بوده که با فشارهای معمول ناشی از دارزدن هماهنگی ندارد. او افزود: «فکر می‌کنم شواهد حاکی از آن است که این یک قتل بوده نه خودکشی.»

در ماه مارس، وکیلی که چند روز پیش از درگذشت آقای اپستین با او ملاقات کرده بوده نیز در این مورد اظهار تردید کرد.

دیوید شون گفت: «دلیل این که به ماجرای خودکشی او معتقد نیستم گفت‌وگویی است که آن روز با او داشتم. دلیل این که او آن روز و دو هفته پیش از آن خواهان ملاقات با من شده بود این بود که می‌خواست من وکالت او را برعهده بگیرم.»