بحران انسانی و اجتماعی بیماری تنفسی ناشی از اپیدمی ویروس کرونا، نه تنها سیاستها، کارآمدی و عملکرد نهادهای جمهوری اسلامی ایران را زیر ذره بین افکار عمومی قرار داده است، بلکه گفتمان اسلامیسازی و کلیت ایدئولوژی اسلامگرایی را در معرض داوری قرار داده است.
این بحران فقط به نفع نظام نیست (استفاده از آن برای گرفتن میلیاردها دلار از بانک جهانی یا بازی کردن نقش قربانی برای رفع تحریمها، در حالی که در عراق به نیروهای آمریکایی حمله میکنند)، بلکه در حوزه مصالح عمومی و کارآمدی و ایدئولوژی، تحت نظاره قرار دارد.
به علت مواجهه کلیت نظام با این بحران، میتوان واکنشها را مبنای داوری قرار داد. این بحران، پیامدهای تصمیمات و سیاستهای مبتنی بر گفتمانها و ایدئولوژی اسلامگرایی شیعه را یک بار دیگر به آزمون گذاشته است.
سه مولفه گفتمان اسلامیسازی
پروژه احیای تمدن اسلامی و اسلامیسازی همه امور و نهادها که هدف غایی اسلامگرایان بوده است، در پنج دهه گذشته صاحب یک گفتمان مشخص در حوزه عمومی شده است. این گفتمان سه مولفه عمده داشته است؛ به این معنا که آن قدر این عوامل در گفتمان فوق نقش دارند که نمیتوان گفتمان اسلامیسازی یا احیای تمدن اسلامی را بدون این سه تصور کرد:
۱. سیاستگذاری، مدیریت و رفتار جهادی در برابر سیاستگذاری، مدیریت و رفتار علمی. حاکمان جمهوری اسلامی ایران در برابر گسترش ویروس کرونا خواستند نشان دهند که مدیریت و رفتار جهادی آنها با شرکت تودهای طلاب و بسیجیان، موثر است. این ویروس سراسر کشور را آلوده و بر اساس آخرین گزارشها، تاکنون بیش از دو هزار نفر را روانه قبر کرده است. حکومت میخواهد نشان دهد که نهادهای مذهبی- نظامی حلال همه مشکلات هستند، اما مشکل حادتر و حادتر میشود، و این وضعیت در برابر چشم همگان است. تاکید بر رفتار جهادی (که معنای عملی آن، نادیده گرفتن قانون و حقوق فردی است) متوجه است بر هدایت از بالا و دست بالای منابع قدرت برای مهندسی افراد در همه سطوح اجتماعی؛ حتی در شرایط بحران انسانی.
۲. نظریه توطئه در برابر واقعگرایی و اتکا بر حقایق. حاکمان مثل همیشه مشکلات ناشی از تصمیم راهبردی خود (سیاست نگاه به شرق و کار با شرکتهای چینی) را بر گردن ایالات متحده انداختند و به دروغ، اپیدمی ویروسی را که شیوع آن از ووهان نشات گرفته است، «بیوتروریسم» نام نهادند و این واقعیتِ را که این ویروس از چین به نقاط دیگر دنیا رفته است، نادیده گرفتند. خامنهای نشر اخبار مربوط به کرونا در ایران را توطئه دشمن نامید: «در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانههای آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشمپوشی نکردند.» (۴ اسفند ۱۳۹۸) از کارکردهای نظریه توطئه، کاهش توجه به واقعیات ملموس و از کار انداختن قوه تحلیل و ارزیابی مبتنی بر آن واقعیات است. برخی رسانههای غربی، صرف بیان واقعیت شیوع این ویروس از چین را بیگانه هراسی تلقی کردهاند، در حالی که بیگانه هراسی نه نفی واقعیات، بلکه نفی حقوق فردی افراد به علت محل تولد یا میهن آنهاست.
۳. تقدسباوری در برابر عقلباوری. همه شهروندان ایرانی و غیرایرانی به عیان دیدند که مقامات مسئول مذهبی در قم، بیش از یک ماه در برابر بسته شدن مرکز شیوع ویروس در کشور مقاومت کردهاند؛ با این توجیه که ضریح معصومه شفابخش است و نام قم نباید با این ویروس گره بخورد. تقدسباوری در این مورد خاص، به مرگ هزاران و بیماری دهها هزار تن دیگر و اختلال در زندگی دهها میلیون ایرانی دیگر و نشر این ویروس از طریق ایرانیان به حدود بیست کشور دیگر منتهی شد. مراکز مذهبی بیش از یک ماه باز ماندند تا هر چه بتوانند مردم را آلوده سازند (حرم رضا تا ۲۵ اسفند باز بود و تنها برای سه روز تعطیل شد، حرم معصومه و عبدالعظیم و مسجد جمکران تا ۲۶ اسفند هنوز باز بود.) بازداشت افراد با اتهام «قم هراسی»، در جهت تحکیم تقدسباوری بوده است. تقدسباوری از این جهت مورد توجه اسلامگرایان است که اعمال قدرت بر قوه درک و آگاهی انسانها را تسهیل میکند.
خطر جدی گفتمان اسلامیسازی، از اینجا نشات میگیرد که مدیریت جهادی، نظریه توطئه، و تقدسباوری را در کنار هم جای داده است.
چهار ستون ایدئولوژی اسلامگرایی
اسلامگرایی بر چهار ستون استوار است: شریعت گرایی، نظامیگری (میلیشیا سازی)، ربّانیسالاری، و اسلامیسازی تمامیتگرایانه. هر چهار ستون، در مواجهه باورمندان به این ایدئولوژی به اپیدمی ویروس کرونا مشاهده شدند. عدالت گرایی که اسلامگرایان همیشه ادعایش را داشتهاند، در واکنش به پیامدهای اقتصادی ویروس کرونا و فقیرتر شدن فقرا کاملا غایب بوده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دولت جمهوری اسلامی ایران غیر از یک بسته حمایتی تقریبا بیارزش (۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان در ماه برای چهار ماه برای ۳ میلیون ایرانی که حدود ۵۰ تا ۱۵۰ دلار خواهد شد) و تعدادی وعده توخالی (یارانه کرونا) هیچ اقدامی برای تامین میلیونها نفری که روزمزد بوده و درآمد خود را از دست دادهاند، انجام نداده است.
کل پرداخت دولت به ستاد ملی مقابله با کرونا تا ۲۴ اسفند ۹۸ حدود ۱۶۰۰ میلیارد تومان، یعنی حدود ۱۰۰ میلیون دلار بوده است (تابناک) که در برابر چنین بحرانی بسیار اندک است.
این بودجه را باید با بودجههای اختصاصی به حماس و حزبالله و نیر بودجههای دولتهای دیگر برای این بحران، مقایسه کرد. تخصیص این میزان بودجه، همچنین نشان میدهد که درخواست وام پنج میلیارد دلاری از بانک جهانی بیشتر فرصتطلبی است تا تلاش برای رسیدگی به بحران.
شریعتگرایی
مقاومت شدید روحانیون در برابر ضرورت تعطیل کردن مساجد و برنامههای مذهبی مبتنی بر شریعت، ناشی از شریعت گرایی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. تنها پس از رسیدن بیماری به در خانههای روحانیون و مراجع و مقامات و بیمار شدن حلقه نزدیکان نظام بود که برخی از این برنامهها تعلیق شد.
دستگاه تبلیغات حکومتی حتی رجوع به پزشک و رعایت موارد بهداشتی را که عقل اقتضای آن را دارد، منوط به فتواهای مراجع و روحانیون شیعه میکردند؛ با این توجیه که مردم ایران مسلمان و باورمند به شریعت هستند (هیچ دلیل مستندی بر این گزاره به طور کلی نداریم) و با دستورات فقها موثرتر به امور بهداشتی توجه میکنند.
نظامیگری
خامنهای با نگرش امنیتی به واگیری ویروس، مواجهه با آن را به یک قرارگاه نظامی با ریاست رئیس ستاد کل نیروهای مسلح سپرد. او در دستوری خطاب به این نظامی میگوید: «لازم است سازماندهی این خدمات به شکل یک قرارگاه بهداشتی و درمانی بوده و علاوه بر درمان و ایجاد مراکز درمانی مانند بیمارستان صحرایی و نقاهتگاه و غیره، به پیشگیری از شیوع بیشتر بیماری با شیوههای لازم نیز بپردازد. تقسیم وظایف و مأموریتهای سازمانها و بخشهای نیروهای مسلّح از وظایف این قرارگاه است.» (۲۲ اسفند ۱۳۹۸) در هیچ کشوری مواجهه اصلی و مستقیم با اپیدمی، به نظامیان واگذار نشده است و آنها صرفا نقش پشتیبانی را ایفا میکنند. علت این نظامیگری، نگرش توطئهآمیز و دشمنمحور خامنهای به هر موضوعی در عالم است: «این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال حمله بیولوژیکی بودن این رویداد را مطرح کرده میتواند جنبه رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملّی بیفزاید.» (همان دستور)
بر آن مبنا، بسیج و سپاه از آغاز اپیدمی حرف اول و آخر را در موضوع قرنطینه و ضدعفونیسازی و دفن مردگان داشتهاند.
ربّانیسالاری
در دوران واگیری ویروس، به جای متخصصان بهداشتی و اقتصادی، این روحانیون بودند که سیاستها را تعیین میکردند. روحانیون برای حفظ منافع اقتصادی خود در اقتصاد رانتی ایران، تداوم کار بخشهای اقتصادی را بر سلامت عمومی ترجیح دادند و بدین ترتیب، به هر دو آسیب زدند، چون در شرایط اپیدمی بخش اقتصادی نیز نمیتواند عملکرد مناسبی داشته باشد. روحانیون در هر سه امپراطوری اقتصاد دولتی ایران (دستگاه رهبری، سپاه و شرکتهای دولتی) سهم قابل توجهی دارند و همیشه منافع خود را بر مصالح عمومی ترجیح دادهاند. ربّانیسالاری متوجه است بر این نکته که «خوب، اخلاقی، درست و مطلوب»، بالاخص در شرایط بحران، توسط روحانیت تعریف و تبیین شود.
تمامیتخواهی اسلامگرایانه
حضور طراحان و مجریان برنامههای اسلامیسازی در بوقهای تبلیغاتی حکومت برای توصیههای بهداشتی و درمانی بر اساس طب اسلامی و نقشهای کلیدی آنها در تصمیم گیریها، در دوران اپیدمی ویروس کرونا رونق بیشتری یافت. حتی یک وجب از فضای عمومی و سیاستگذاری و تصمیمگیری، به نهادها و افراد و برنامههای عرفیگرا و متخصصان غیرخودی واگذار نشد. در دوران اپیدمی مراکز زیارتی تعطیل نشد، اما کسانی که در برنامههای چهارشنبهسوری شرکت کنند، به چهارده روز قرنطینه تهدید شدند. در این قلمرو نیز همانند دیگر قلمروهای زندگی، اسلامگرایان نقشی برای دیگران قائل نبودند و به اولویتهای خود پرداختند. اسلامگرایان، بحرانها را معمولا فرصتی برای اعمال تمامیتخواهی خود میدانند.