اواخر اسفند سال گذشته، جنگجویان «ارتش آزادیبخش بلوچستان» به قطار جعفر اکسپرس، که از کویته به سمت پشاور در حرکت بود، حمله کردند. این گروه ستیزهجو بیش از ۲۴ ساعت مسافران قطار را گروگان گرفت و در جریان این رویداد دهها نفر کشته شدند.
شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، روز جمعه ۴ مهر (۲۶ سپتامبر) در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این حمله و چندین حمله دیگر اشاره کرد و مدعی شد که پاکستان به دلیل همسایگی با افغانستان به کانون ناامنی در منطقه بدل شده است.
او گفت که گروههای تروریستی فعال در پاکستان حملاتشان را از داخل قلمرو افغانستان سازماندهی میکنند: «امروز با تروریسمی مواجهایم که از خارج حمایت میشود، بهویژه از سوی گروههایی مانند تیتیپی، و تشکلهایی مانند «فتنه خوارج» و «فتنه هندوستان» که از داخل افغانستان فعالیت میکنند. این گروهها مسئول بخشی از هولناکترین حملات در داخل پاکستاناند، ازجمله حمله خونین به قطار جعفر اکسپرس که اوایل سال جاری میلادی رخ داد و به گروگان گرفته شدن ۴۰۰ نفر و کشته و زخمی شدن چندین نفر منجر شد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این سخنان در این چارچوب مطرح شد که نشان دهد پاکستان قربانی تروریسم است. هدف اسلامآباد از چنین موضعگیریهایی، جلب حمایت غرب و دریافت کمکهای مالی و نظامی گسترده است، مشابه کمکهایی که در گذشته به این کشور شده است.
با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، دولت و ارتش پاکستان کوشیدهاند با تمجید و قدردانی از او، روابط دو کشور را بهبود بخشند. شهباز شریف در سخنرانیاش در مجمع سازمان ملل تاکید کرد که اسلامآباد ترامپ را برای دریافت جایزه صلح نوبل نامزد خواهد کرد و این کار به خاطر قدردانی از تلاش او برای برقراری صلح است.
در اردیبهشت ماه سال جاری، زمانی که تنشهای نظامی میان دو قدرت هستهای جنوب آسیا، پاکستان و هند، شدت گرفت، ترامپ با تماسهای مستقیم با اسلامآباد و دهلینو کوشید دو کشور را به آرامش فراخواند و مانع از گسترش درگیری شود.
پس از این میانجیگری، شهباز شریف و عاصم منیر، رئیس ارتش پاکستان، به کاخ سفید دعوت شدند و ترامپ از آنان بهگرمی استقبال کرد. این گرمی روابط واشینگتن و اسلامآباد، در مقایسه با دوره ریاستجمهوری جو بایدن، کاملا محسوس است و امید مقامهای پاکستانی برای دریافت کمکهای مالی، نظامی و اطلاعاتی از آمریکا را افزایش داده است.
این استقبال گرم در حالی صورت گرفت که یک هفته پیش از آن، دونالد ترامپ چندین بار بر بازگرداندن نیروهای آمریکایی به پایگاه بگرام افغانستان تاکید کرده بود.
ترامپ روز شنبه ۲۹ شهریور در شبکه اجتماعی اکس به رژیم طالبان هشدار داد که اگر پایگاه هوایی بگرام را به ایالات متحده بازنگردانند «اتفاقات بدی» رخ خواهد داد.
در واکنش به این هشدار، رژیم طالبان با صدور بیانیهای از آمریکا خواست که، بر اساس توافقنامه دوحه، از اعمال «زور و تهدید» علیه افغانستان خودداری کند و در امور داخلی این کشور مداخله نکند.
ترامپ میکوشد با در دست گرفتن دوباره کنترل پایگاه بگرام بر فعالیتهای چین و روسیه در منطقه نظارت کند. این پایگاه بزرگترین پایگاه نظامی در افغانستان است و طی ۲۰ سال نظامیان آمریکایی به همراه تجهیزات پیشرفتهشان در آنجا حضور داشتند. ترامپ گفته است که پایگاه بگرام تنها یک ساعت با مرکزی که چین در آنجا سلاح هستهای میسازد فاصله دارد.
ایالات متحده آمریکا، بهرغم تمایل ترامپ، میداند که دستیابی دوباره به پایگاه بگرام و واگذاری آن از سوی طالبان بسیار دشوار و حتی عملا ناممکن است. طالبان بهراحتی حاضر نخواهند شد این پایگاه را واگذار کنند، زیرا چنین اقدامی روایت «جهاد» بیست ساله طالبان و ادعای «ختم اشغال افغانستان» را زیر سوال میبرد و احتمال اختلاف و انشعاب داخلی در میان این گروه را افزایش میدهد. این موضوع ممکن است به یک چالش بزرگ برای رژیم طالبان تبدیل شود. در سوی دیگر، پاکستان میخواهد نشان دهد که درمورد اوضاع افغانستان همچنان تاثیرگذار است و واشینگتن میتواند در این مورد روی آنها حساب کند.
بحران در پاکستان
از سوی دیگر، پاکستان با بحران شدید مالی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکند. در چنین شرایطی، اسلامآباد توانایی پاسخ قاطع به حملات و تحرکات گروههای ستیزهجو و تروریستی در داخل خاک خود را ندارد.
از سال گذشته تاکنون، پاکستان پیوسته برای جلب حمایت ایالات متحده در راستای مبارزه با تروریسم، بهویژه در ایالتهای خیبرپختونخوا و بلوچستان، کوشیده است. با این حال، تاکنون در بخش نظامی و مالی کمک چشمگیری از سوی آمریکا به پاکستان نشده است.
پس از بازگشت طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱، گروههایی چون تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی)، «ارتش آزادیبخش بلوچستان»، شاخه خراسان داعش و چندین گروه دیگر، حملاتشان در پاکستان را تشدید کردهاند. طی این چهار سال، این گروهها بارها مکانهای نظامی و حتی غیرنظامی را هدف قرار دادهاند.
در ماههای اخیر، تیتیپی برای نخستینبار از پهبادهای تجاری و کوچک برای هدف قراردادن نیروهای نظامی پاکستان و رصد مناطق حساس نظامی استفاده کرده است؛ اقدامی که نشاندهنده پیشرفت این گروه در استفاده از فناوریهای نوین جنگی است.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر و سقوط حکومت طالبان، این رژیم توانست با حمایتهای گسترده پاکستان از خاک این کشور شورش و جنگ علیه نیروهای آمریکایی و دولت وقت افغانستان را آغاز کند. اسلامآباد در طول دو دهه، پشتیبان همهجانبه طالبان بود.
اما به باور مقامهای پاکستانی، اکنون که طالبان در کابل قدرت را در دست دارند، این رژیم به گروههایی چون تیتیپی و دیگر ستیزهجویان امنیت داده است؛ امری که مبارزه پاکستان با این گروهها را با چالش جدی مواجه کرده است.
در شرایط کنونی، پرسش اصلی این است که پاکستان با چه امتیازهایی میتواند، در مسیر مبارزه با تروریسم، حمایت ایالات متحده را به دست آورد و چگونه قادر خواهد بود رژیم طالبان را به اقدام علیه گروههای ستیزهجو وادار کند.
این در حالی است که آمریکا بهشدت از فعالیتهای بلندپروازانه چین در بخشهای نظامی و اقتصادی نگران است. چین میلیاردها دلار در پروژههای مختلف، ازجمله جادهسازی و بندرسازی در منطقه، سرمایهگذاری کرده است. اکنون باید دید که آیا پاکستان همسو با ایالات متحده در برابر نفوذ فزاینده چین خواهد ایستاد یا نه. تنها با گذشت زمان و پس از رخ دادن تحولات آینده به این پرسشها میتوان پاسخ داد.