دو ایران متفاوت برای غنی و فقیر؛ از شهریه ۵۰۰ میلیونی و اردوی پاریس تا نبود پنکه و کاغذ امتحانی

این بحران نه‌تنها عدالت آموزشی را زیر سوال می‌برد، که آینده تعداد بسیاری از کودکان این سرزمین را قربانی تبعیض، فقر و بی‌تدبیری سیاست‌گذاران می‌کند

بنابر آمار دولتی، کمبود دست‌کم ۵۰ هزار کلاس درس دولتی در ایران محسوس است و ۷۵ درصد مدارس دولتی نیز از ابتدایی‌ترین امکانات و استاندارد‌های آموزشی محروم‌اند. این در حالی است که گزارش‌های مختلف از افزایش مبلغ شهریه مدارس خصوصی تهران به بیش از ۵۰۰ میلیون تومان برای سال تحصیلی آینده خبر می‌دهند.

مدارس خصوصی ایران، که ۱۶درصد کل مدارس ایران را تشکیل می‌دهند، با دریافت شهریه‌های گزاف، که کمتر از ۱۵ درصد خانوارها توان پرداخت آن را دارند، می‌کوشند امکانات آموزشی مناسب و شرایط رفاهی عالی در اختیار فرزندان خانواده‌های متمول قرار دهند- شرایطی که حتی شامل سفرهای تفریحی به اروپا هم می‌شود.

اما از سوی دیگر بی‌توجهی مسئولان ارشد نظام جمهوری اسلامی به «فراهم کردن امکانات استاندارد رایگان برای تمامی دانش‌آموزان» موجب شده است کیفیت مدارس دولتی روزبه‌روز کاهش یابد و برای ساده‌ترین خدمات مانند خرید گچ، تخته سیاه یا برگه‌های امتحانی نیز از خانواده‌ها مبالغی دریافت شود.

بررسی رتبه‌های برتر کنکور سراسری ۱۴۰۳ نشان داد که تنها دو نفر از ۳۰ دارنده رتبه‌های برتر کنکور، معادل ۷ درصد جمعیت قبول‌شدگان ممتاز، در مدارس دولتی درس خوانده‌اند، امری که نشان می‌دهد وضعیت اقتصادی خانواده‌ها و ناتوانی آنان در ثبت‌نام فرزندانشان در مدارس خصوصی در آینده کودکان بسیار تاثیرگذار است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت، معلم یکی از مدارس دولتی سردشت در استان آذربایجان غربی، به ایندیپندنت فارسی گفت: «اینجا تقریبا هیچ چیزی نداریم. بارها شده است که ما معلمان از حقوق خودمان برای مدرسه گچ و توپ بازی و برگه امتحانی خریده‌ایم یا به دانش‌آموزانی که خانواده‌هایشان توان خرید دفتر و قلم نداشتند کمک کرده‌ایم. وقتی خبر شهریه‌های چندصد میلیونی مدارس خصوصی در شهرهای بزرگ را می‌شنویم، واقعا از این همه تبعیض و ظلم عصبانی می‌شویم. ما استخر و سفر خارجی که نخواستیم، ولی خب این کودکان چه گناهی کرده‌اند که از داشتن ساده‌ترین وسایل آموزشی مانند رایانه محروم‌اند؟»

معلمی دیگر در استان خوزستان به ایندیپندنت فارسی گفت: «در این گرمای طاقت‌فرسای جنوب، کلاس‌های درسمان نه کولر که حتی پنکه هم ندارد. چرا در سال ۲۰۲۵ باید همچنان از داشتن تخته سفید و ماژیک بی‌بهره باشیم؟ آیا می‌دانید آمار ترک تحصیل بچه‌ها دائما درحال افزایش است؟‌ می‌دانید فقر و اعتیاد چه بلایی برسر دانش‌آموزان ما آورده است؟»

درحالی ۱۶درصد مدارس کل ایران را مدارس پولی و خصوصی تشکیل می‌دهند که این آمار در بسیاری از کشورهای جهان، ازجمله در اروپا و انگلستان حدود ۵ درصد است، چراکه برخلاف ایران، به دلیل فاصله بسیار اندک امکانات و سطح آموزشی مدارس دولتی و خصوصی یا حتی برتری سطح معلومات و کیفیت آموزش معلمان در مدارس دولتی، خانواده‌ها دلیلی نمی‌بینند تا فرزندانشان را راهی مدارس خصوصی کنند.

بنابر آمار دولتی و به گفته مقام‌های وزارت آموزش و پرورش، سه هزار مدرسه دولتی در ایران از آموزگار آموزش‌دیده بی‌بهره‌اند، بیش از ۶۵ درصد مدارس عشایری کمترین امکانات اولیه مانند وسایل گرمایشی یا نیمکت ندارند، ۷۵ درصد مدارس دولتی فاقد استاندارد رایانه‌ای‌اند، ۷درصد دانش‌آموزان مقطع نهم سال گذشته از ثبت‌نام در مقطع دهم انصراف داده‌اند و به‌طور کلی دست‌کم یک میلیون کودک بازمانده از تحصیل در مقاطع ابتدایی و سوادآموزی در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است. این درحالی است که بسیاری از کودکان در مناطق محروم ایران نیز شناسنامه ندارند و در سرشماری‌های جاماندگی از تحصیل به حساب نمی‌آیند.

هم‌زمان روزنامه هفت صبح در ایران، روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت در گزارشی از «افزایش ۸۰ تا ۱۰۰ درصدی شهریه‌ برخی مدارس غیرانتفاعی و خصوصی» خبر داد و گفت مدیران این مدارس افزایش قابل‌توجه اجاره‌بها و هزینه‌ها را دلیل اصلی افزایش شهریه‌ها اعلام کرده‌اند.

براساس این گزارش، با توجه به آغاز ثبت‌نام مهرماه ۱۴۰۴ از فروردین امسال، قیمت شهریه‌های مدارس خصوصی، با توجه به امکانات و سطح کیفیت آموزشی آن‌ها، از ۱۲۰ تا بیش از ۵۰۰ میلیون تومان متغیر است. همچنین به‌رغم ابلاغ رسمی میزان شهریه مدارس خصوصی از سوی وزارت آموزش و پرورش، مالکان این مدارس در پوشش طرح‌های ویژه و با کاغذبازی‌های صوری، شهریه مصوب را دور می‌زنند و چندبرابر اعداد تعیین‌شده شهریه دریافت می‌کنند.

بررسی‌های ایندیپندنت فارسی نشان می‌دهد که وجود لپ‌تاپ به تعداد تمامی دانش‌آموزان، اینترنت با سرعت بالا، استخر، باشگاه‌های ورزشی، کلاس‌های درس و بازی مختلط، آموزش زبان‌های انگلیسی و فرانسه، اردوهای تفریحی یک هفته‌ای به اروپا، ملزم نبودن دختران دانش‌آموز و معلمان به رعایت حجاب اجباری و وجود رستوران با غذاهای متنوع در مدارس، ازجمله امکانات گران‌ترین مدارس خصوصی شمال شهر تهران است.

این شکاف عمیق و فزاینده میان دو دنیای کاملا متفاوت آموزشی در ایران، یکی برای فرزندان اقلیت ثروتمند با دسترسی به بهترین امکانات و سفرهای خارجی، و دیگری برای اکثریت محروم از ابتدایی‌ترین نیازهای آموزشی، نشان‌دهنده بحران ساختاری در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی است، بحرانی که نه‌تنها عدالت آموزشی را زیر سوال می‌برد، آینده تعداد بسیاری از کودکان این سرزمین را نیز قربانی تبعیض، فقر، و بی‌تدبیری سیاست‌گذاران می‌کند.