نیروهای مخالف حکومت بشار اسد روزهای گذشته در جریان حملات سنگین به شمال غرب این کشور موفق شدند برای نخستین بار طی ۹ سال گذشته، کنترل مناطقی را به دست بگیرند که پیش از این در اختیار نیروهای ارتش سوریه و دولت اسد بود. این تحولات نام سوریه را که پس از آغاز جنگ داخلی این کشور در سال ۲۰۱۱ به صدر اخبار جهان آمده بود، بار دیگر در کانون توجه قرار داد.
در همین راستا مجله آمریکایی نیویورکر (The New Yorker) با انتشار گزارشی به جنبهای دیگر از تحولات سوریه پس از جنگ داخلی این کشور پرداخته است: تولید و تجارت و قاچاق مواد مخدر و به عبارت دقیقتر، نوعی آمفتامین! موضوعی که در عین حال که عمیقا با سیاست مرتبط است، دایره پیامدهای آن اقتصاد و جامعه و بسیاری از جنبههای دیگر را نیز در برمیگیرد.
نیویورکر این گزارش را با ماجرای مرعی الرمثان آغاز میکند، مسئول اول قاچاق مواد مخدر در مرزهای سوریه و اردن که به «پابلو اسکوبار سوریه» مشهور بود. الرمثان قبل از آنکه چنین مسیری را در زندگی پیش بگیرد و در نهایت کشته شود، چوپان بود، مردی در دهه ۳۰ زندگی که در جنوب سوریه و در منطقهای خشک نزدیک به اردن زندگی میکرد و در هر دو سوی مرز بستگانی داشت.
قاچاق خرد در این منطقه سنتی دیرینه است. نام خانوادگی او هم از «الرمثا» گرفته شده، شهری در شمال اردن که اقتصاد آن از طریق ترانزیت غیرقانونی کالاها به داخل و خارج اردن رونق یافته است.
تا پیش از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، گروهی از اردنیها که به آنها «بحاره» (یا ملوانها) گفته میشد، مجوز داشتند با تاکسی از مرز عبور کنند. این گروه حدود ۸۰۰ راننده بودند و همه میدانستند هدف اصلی سفرهای آنها چیست: سفر به اردن همراه با کالاهای ارزانقیمت، جایی که هزینه زندگی ۶۰ درصد بیشتر از سوریه است.
این گروه میوه و سبزیجات تازه، سیگار و دیگر اقلام روزمره را با خود میآوردند و آنها را با سودی قابلتوجه به فروش میرساندند. مقامهای گمرک اردن و بحارهها توافقی غیررسمی داشتند: راننده با پرداخت رشوه، میتوانست بدون پرداخت مالیات، با صندوقعقبی پر از کالاهای سوری به اردن وارد شود.
با آغاز جنگ داخلی، شورشیان مخالف رژیم بشار اسد کنترل شهر درعا در نزدیکی مرز الرمثا را به دست گرفتند. در حالی که نبرد در خیابانها ادامه داشت، تجارت این گروه در مرز متوقف شد. بر اساس یک گزارش مرکز مطالعات خاورمیانه کارنگی، تا سال ۲۰۱۷ حدود ۸۰ درصد مغازههای الرمثا بسته شده بودند.
سال بعد که نیروهای اسد درعا را پس گرفتند و گذرگاه مرزی دوباره باز شد، بسیاری از این بحارهها به حرفه قدیمی خود بازگشتند. اما عدهای از مردم محلی به گزینهای پرسودتر روی آوردند: قاچاق مواد مخدر. مرعی الرمثان هم یکی از این افراد بود.
او انتقال حجم زیادی کاپتاگون، نوعی آمفتامین، به اردن را آغاز کرد. مرعی برای دور زدن ایست بازرسیها، برخی بادیهنشینها را استخدام میکرد تا مواد مخدر را از طریق صحرا منتقل کنند. او در مدتی کوتاه، ارتشی از صدها قاچاقچی دور خود جمع کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سوریه اکنون ۱۳ سال جنگ داخلی را پشت سر گذاشته است. بیش از نیم میلیون سوری در این درگیریها کشته شده و پنج میلیون نفر به خارج از این کشور گریختهاند. زیرساختها و اقتصاد قانونی سوریه هم نابود شده است و رژیم اسد بهشدت تحت تحریمهای بینالمللی قرار دارد. با این حال، رژیم اسد با حمایت حکومت ایران و روسیه تاکنون توانسته است باقی بماند و اکنون دولت او حدود سهچهارم این کشور را در کنترل دارد.
این گزارش با اشاره به اینکه رژیم اسد در سالهای اخیر، ماده مخدر کاپتاگون را منبع درآمدی بسیار مهم یافته است، درباره این تجارت عظیم جزئیات بیشتری را فاش میکند.
در سوریه، هزینه تولید هر قرص از این ماده محرک تنها چند سنت تمام میشود. اما این قرص در دیگر نقاط خاورمیانه، تنها منطقهای که کاپتاگون آنجا محبوب است، میتواند تا ۲۵ دلار هم به فروش برسد، بهویژه در شهرهای ثروتمندی مانند ریاض. حاشیه سود این تجارت بهقدری بالا است که حتی اگر تلاش برای صادرات آن در موارد زیادی شکست بخورد، باز هم سود هنگفتی نصیب صادرکنندگان میشود.
اکنون بخش عمده تجارت کاپتاگون را رژیم اسد کنترل میکند و سالانه میلیاردها دلار درآمد دارد. گفته میشود مهمترین چهره دولتی در تولید و توزیع کاپتاگون برادر کوچکتر رئیسجمهوری سوریه، ماهر الاسد، است که ریاست لشکر چهارم ارتش سوریه را برعهده دارد. این واحد که سال ۱۹۸۴ تاسیس شده است، وظیفه حفاظت از دولت در برابر هر گونه تهدید را برعهده دارد.
بر اساس برآورد کارشناسان، تجارت آمفتامین سوریه حدود ۱۰ میلیارد دلار ارزش دارد، در حالی که تولید ناخالص داخلی رسمی این کشور تنها ۹ میلیارد دلار است.
بر اساس گزارش نیویورکر، رژیم اسد به کاپتاگون وابسته شده است؛ همانطور که دولت بولیوی در اوایل دهه ۱۹۸۰ به تجارت کوکائین و طالبان نیز در سالهایی که برای کنترل افغانستان با نیروهای آمریکایی میجنگید، به درآمد حاصل از تریاک وابسته بودند.
به گفته منابع نیویورکر، «نهادهای دولتی سوریه در اثر فعالیتهای مرتبط با مواد مخدر کاملا فاسد شدهاند. بخشهای مهمی از ارتش و دستگاه امنیتی مستقیم در جنبههای مختلف این تجارت دخالت دارند و خود دولت - تا همین میزان که از آن باقی مانده - بهشدت به درآمد صادرات کاپتاگون متکی است تا بتواند حکومتش را حفظ کند.»
اردن که بخش عمدهای از مرز جنوبی سوریه با آن کشور است، اکنون به مسیری مهم برای انتقال زمینی کالا به عربستان سعودی تبدیل شده و عربستان سعودی نیز همان جایی است که اکثر قرصهای کاپتاگون آنجا مصرف میشود.
البته خود اردن نیز بازاری روبهرشد برای این ماده آمفتامین دارد. نشانههای ثروت ناشی از تجارت مواد مخدر اکنون در شهر الرمثا آشکار است. در این شهر حالا میتوان عمارتهای مجلل جدید با دیوارهای طلایی رنگ را دید که کنار خانههایی فرسوده، قد علم کردهاند.
یک دیپلمات بریتانیایی در اردن چنین ساختمانهایی را نمونهای از «معماری مواد مخدر» محلی توصیف کرده است. دولت اردن مصمم است ترانزیت مواد مخدر در قلمرو خود را متوقف کند. بخش زیادی از نیروهای نظامی اردن در مرز با سوریه مستقر شدهاند و موارد درگیری با قاچاقچیان مسلح در این کشور بسیار زیاد است.
کاپتاگون سوری و آینده بشار اسد
آزمایشگاههای خاورمیانه هرگز مانند آزمایشگاههای بلغارستان در کپیبرداری دقیق از کاپتاگون وسواس به خرج نمیدهند. در واقع، تقریبا هیچیک از قرصهایی که امروز به نام کاپتاگون فروخته میشوند، فنیتیلین ندارند بلکه «مجموعهای از مواد شیمیایی پیشساز و افزودنیها» به شمار میروند.
به گفته کارشناسان، تولیدکنندگان خاورمیانهای بهنوعی در حین تولید، روش کار را ابداع میکنند. اصولا در جهان عرب به هر قرصی که حاوی آمفتامین باشد یا اثری مشابه آمفتامین ایجاد کند، کاپتاگون اطلاق میشود. یکی از جذابیتهای کاپتاگون برای قاچاقچیان و مصرفکنندگان این است که در کشورهایی که مجازاتهای سختی برای «نشئگی» تعیین کردهاند، میتوان آن را مخفیانه مصرف کرد. هیچ مورد مستندی از اوردوز (سوءمصرف) مرگبار یعنی مرگ در اثر مصرف بیش از اندازه آن وجود ندارد.
بسیاری از سعودیها بهطور منظم از این ماده استفاده میکنند و برخی به آن معتاد میشوند، با این حال، خیابانهای ریاض پر از معتادان کاپتاگون نیست. در جوامع خاورمیانه، کاپتاگون از نظر بسیاری از مردم یک ماده مخدر محسوب نمیشود. آنها آن را تقریبا در حد یک مرحله بالاتر از قرص سردرد میبینند. برای آنها این ماده بیشتر شبیه قهوه است و نه مادهای که معتادان آن را استنشاق یا تزریق میکنند.
در سال ۲۰۱۱، پس از خیزشهای بهار عربی، مقامهای لبنانی که میخواستند حزبالله را تضعیف کنند، شروع به بستن کارخانههای کاپتاگون متعلق به این گروه کردند. حزبالله هم فورا تاسیسات تولیدش را به آنسوی مرز در سوریه منتقل کرد. در همین زمان بود که رژیم اسد هم بهطور جدی وارد تجارت کاپتاگون شد.
برای رساندن کاپتاگون تولیدشده در سوریه به بازارهای ثروتمند عربستان سعودی و خلیج فارس، از مسیرهای مختلفی استفاده میشود. این قرصها میتوانند از طریق زمینی از اردن عبور کنند، از شمال به ترکیه ارسال شوند و سپس از طریق دریا به مقصد برسند؛ یا به یکی از بندرهای سوریه، مانند لاذقیه، منتقل و از آنجا به بندرهای دریای سرخ حمل شوند.
بر اساس گزارش نیویورکر، به نقل از منابع خبری این مجله، چند هفته پیش از نشست اتحادیه عرب در ماه مه ۲۰۲۳، خانواده اسد به قاچاقچیان دستور داده بود تولید کاپتاگون را کند کنند.
با این حال به رغم آنکه گفته میشود دولت سوریه و به طور خاص، لشکر چهارم سوریه بهشدت در تجارت کاپتاگون دخیل است، بازارهای آمفتامین و متآمفتامین در خاورمیانه احتمالا فراتر از کنترل رژیم اسد رشد کردهاند.
برخی کارشناسان بر این باورند که تصمیم اتحادیه عرب برای ازسرگیری روابط با اسد تا حدی به این امید اتخاذ شد که او بتواند جلو اشباع منطقه از کاپتاگون را بگیرد. با این حال تجارت کاپتاگون همچنان پابرجا و احتمالا در حال گسترش است. پرسش اصلی اینجا است که آیا دلیلش این است که اسد نمیخواهد جلو آن را بگیرد یا نمیتواند؟