در پی اعلام اسامی نامزدهای نهایی چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، تبلیغات نامزدهای موردتایید حاکمیت با پخش برنامهها و سخنان آنان در صداوسیما آغاز شد و شامگاه دوشنبه ۲۱ خرداد، محمدباقر قالیباف، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و مسعود پزشکیان به تلویزیون رفتند و ضمن تاکید بر التزام به رهبر جمهوری اسلامی و وعده بهبود شرایط، بهصراحت اعلام کردند که دنبالهرو شرایط موجود خواهند بود.
محمدباقر قالیباف که از سال ۱۳۹۹ تاکنون رئیس مجلس شورای اسلامی است، در نخستین برنامه تبلیغاتیاش در تلویزیون، بحران کمبود آب، مشکلات معیشتی مردم، فقر غذایی، وضعیت بهداشت و سلامتی را «چالشهای جدی» خواند و مدعی شد که «با برنامههای کوتاهمدت» در این زمینه «آرامش نسبی» ایجاد میکند.
سخنان رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی درباره وضعیت اقتصادی ایران بهگونهای بود که برخی کاربران فضای مجازی به او کنایه زدند که انگار در چهار سال گذشته فرد دیگری رئیس مجلس بوده است. برخی تحلیلگران نیز تاکید کردند که قالیباف در مقام رئیس مجلس این امکان را داشت که دستکم بخشی از مشکلات جاری را حل کند. در حالی که در دوران ریاست شهردار سابق تهران بر مجلس، نهتنها فقر، بحران آب و مشکلات دارو و درمان حل نشد که افزایش هم یافت و مجلس در همراهی با دولت ابراهیم رئیسی روی بسیاری از مشکلات سرپوش گذاشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حالا به گمان برخی کاربران و کارشناسان، قالیباف این شانس را دارد که در انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی به ریاستجمهوری برسد یا دستکم یکی از دو نامزد راهیافته به دور دوم باشد.
امیرحسین قاضیزاده، رئیس کنونی بنیاد شهید و امور ایثارگران، نیز که در کارزارهای انتخاباتیاش در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری وعده داده بود مشکل بورس را ظرف چند روز حل میکند، در نخستین برنامه تلویزیونیاش در انتخابات چهاردهم وعده داد که شرکتهای دولتی از جمله نفت و گاز را به مردم واگذار میکند. او همچنین تاکید کرد که خود را به «پیروی و سربازی» علی خامنهای «مکلف» میداند و دولتش مجری برنامه هفتم و دیگر قوانین جاری جمهوری اسلامی خواهد بود.
رئیس بنیاد شهید همچنین ادعا کرد که «با استمرار کارهای دولت ابراهیم رئیسی، کام مردم را شیرین میکند».
مسعود پزشکیان که اصلاحطلبان میکوشند او را «پدیده» و «شگفتی» انتخابات پیش رو معرفی کنند، نیز در نخستین برنامه تلویزیونیاش به خامنهای و حلقه اول اطرافیانش اطمینان داد که خلاف نظر حاکمیت عمل نخواهد کرد.
مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری پیشین رد صلاحیت شده بود. او حتی در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم در ابتدا موفق نشد از سد شورای نگهبان عبور کند و بعد با دخالت دفتر خامنهای صلاحیتش تایید شد. اکنون برای بسیاری این سوال مطرح است که چگونه فردی در یک دوره زمانی کوتاه برای سمتهایش در نمایشهای انتخاباتی نظام، رد یا تایید صلاحیت میشود.
البته برای برخی کاربران در شبکههای اجتماعی پاسخ این سوال تا حد زیادی روشن است؛ آنها میگویند که جمهوری اسلامی میخواهد با ترفندهای مختلف میزان مشارکت را بالا ببرد و تایید صلاحیت پزشکیان هم به این معنا است که حاکمیت قصد دارد برای بالا بردن میزان مشارکت در انتخابات، جریان اصلاحات و رایهای بهاصطلاح خاکستری را هم درگیر کند.
در عین حال، این موضوع نیز اهمیت دارد که نامزد جریان اصلاحطلبان رقیب قدرتمندی نباشد و نامزدهای موردتایید نظام را در مناظرات به چالش جدی نکشاند. پزشکیان از نظر جمهوری اسلامی مهره مناسبی برای این ماموریت بود. بهخصوص که خود نیز گفت برای بالا بردن میزان مشارکت در انتخابات نامزد میشود.
پس از اعلام اسامی نامزدهای نهایی، چهرهها و رسانههای اصلاحطلب با رویای تکرار اتفاقهای سالهای ۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ دستبهکار شدند و ضمن حمایت از پزشکیان، او را «شگفتی» انتخابات خواندند اما تنها نامزد جریان اصلاحات در نخستین برنامه تلویزیونیاش آب پاکی روی دست همه ریخت و گفت که دولتش برنامه جدیدی ندارد و طبق سیاستهای کلی تعیینشده علی خامنهای پیش میرود.
جریان اصلاحات میداند آنچه در انتخابات ۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ موج ایجاد کرد و گروهی از مردم را پای صندوقهای رای آورد، امید آنها به ایستادگی نامزد اصلاحطلب در دوران تبلیغات انتخاباتی یا دستکم ایجاد این تصور عمومی بود که او مقابل رهبر جمهوری اسلامی است. اما تجربه سرخم کردن مطلق اصلاحطلبان در برابر رهبر جمهوری اسلامی در دوران فعالیتشان و البته پس از سرکوب معترضان در آبان ۱۳۹۸ و خیزش سراسری ۱۴۰۱، مردم صف خود را از حکومت جدا کردند و به هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا گفتند که آنها را نمیخواهند.
از نظر کارشناسان، این مسئله در کنار التزام علنی نامزد اصلاحطلبان به علی خامنهای، رویای آنها را برای تکرار موجآفرینیهای قبل به سراب تبدیل میکند. زیرا پزشکیان نه میتواند و نه میخواهد که در مقابل خامنهای نمایش ایستادگی بازی کند.
اکنون در حالی که اصلاحطلبان ماموریتشان را برای بالا بردن میزان مشارکت مردم آغاز کردهاند، علیرضا زاکانی با استفاده از امکانات شهرداری برای خود تبلیغ میکند، قالیباف از امکانات مجلس، ستاد انتخاباتی تشکیل میدهد و سعید جلیلی بهرهبرداری از امکانات دولت را کافی نمیداند و شماره حساب اعلام میکند و مردم هم در دنیای واقعی و مجازی تاکید میکنند که رای نمیدهند. زیرا آگاهی اجتماعی بالا رفته و حالا دیگر به قول احمد بخارایی، جامعهشناس، مردم میدانند که بین نامزدها «تفاوت معناداری» وجود ندارد. بنابراین ترجیح میدهند با خودداری از مشارکت، عناصر سیاسی نظام را در «بازی رقابت و قدرت» به حال خود بگذارند.