نزدیکترین مربی به تیم ملی والیبال ایران آلبرتو جولیانی است، مربی ایتالیایی باتجربهای که در تیمهای ملی والیبال اسلواکی، اسلوونی و ترکیه کار کرده و اکنون سرمربی مودنا در ایتالیا است. فدراسیون والیبال طی بیش از چهار ماه اخیر برای انتخاب سرمربی جدید وقتگذرانی کرده و بدون ایده روشنی برای انتخاب مربی، مذاکراتی بینتیجه را با چندین مربی پشت سر گذاشته است.
توماس توتولو، خاویر وبر، دانیل کاستلانی و روبرتو پیاتزا گزینههای دیگر فدراسیون والیبال در هفتههای اخیر بودند و پیش از اینها سعید معروف نیز گزینه اصلی فدراسیون بود، اما درباره معروف خیلی زود به این نتیجه رسیدند که تکرار همکاری با مربی ایرانی میتواند دوران رخوت والیبال ایران را طولانیتر کند و معروف بدون تجربه در مربیگری نمیتواند والیبال ایران را به المپیک پاریس برساند.
والیبال ایران با خاطرات زندگی میکند. تیم ملی و آنچه در جریان تصمیمات فنی بر آن میگذرد، در سالهای اخیر شباهتی به دوران مربیگری خولیو ولاسکو ندارد، اما همچنان فدراسیون در خیالات گذشته سیر میکند و با افتخارات سالهای دور سرگرم است و چهره جعلی یک فدراسیون موفق را میسازد. این یک رویاپردازی برای ساخت آینده نیست، بلکه ادعاهایی بر پایه خاطرات است که نمیتواند واقعیتهای جاری را تغییر دهد.
آنچه از والیبال ایران به جا مانده، تیمی است که باید برای المپیک ساخته شود، اما فدراسیون والیبال حتی در انتخاب سرمربی جدیدش بیش از چهار ماه سرگردان است. ویدیوها و اخباری که از جلسات کمیته فنی فدراسیون منتشر میشود، حاوی کلیگویی و حرفهای انگیزشی بیحاصل است.
فدراسیون والیبال با سرپرستی غیرقانونی وحید مرادی اداره میشود. مرادی، رئیس پیشین فدراسیون شنا و مجری سابق صدا و سیمای جمهوری اسلامی، با دخالت مستقیم وزیر ورزش و جوانان به سرپرستی فدراسیون والیبال انتخاب شد و مجمع فدراسیون نقشی در انتخاب او نداشت. حالا او سرمربی تیم ملی والیبال را انتخاب میکند، در حالیکه رئیس بعدی فدراسیون والیبال مجبور به همکاری با مربی منتخب سرپرست موقت خواهد بود، اگرچه حتی روشن نیست که انتخابات فدراسیون والیبال چه زمانی برگزار میشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بعد از دورهای که تیم ملی با مربیگری بهروز عطایی گذراند، حالا جز انتخاب مربی خارجی مسیر دیگری برای بازگشت به دوران شکوفایی والیبال باقی نمانده است. از سال ۲۰۰۲ تا امروز، فقط زندهیاد حسین معدنی و بهروز عطایی در دو دوره دو ساله سرمربی ایرانی تیم ملی والیبال بودهاند و باقی سالهای دو دهه اخیر، تیم ملی با مربیان خارجی هدایت شده است.
بعد از خولیو ولاسکو هم مربیان خارجی دیگری که به تیم ملی والیبال ایران رفتند، هر کدام مربیان تاثیرگذاری بودند، اما همواره بیدلیل با ولاسکو مقایسه شدند یا با انتقادهای بیاساس اهالی والیبال در ایران مواجه بودند و مخالفتها اجازه نمیداد بتوانند در فضایی آرام کار کنند.
اسلوبودان کواچ، رائول لوزانو، ایگور کولاکوویچ و ولادیمیر آلکنو هر کدام با دردسرهایی برای همکاری با فدراسیون والیبال مواجه بودند، در حالیکه میتوانستند در دورهای طولانیتر، موفقیتهای بیشتری به دست آورند. والیبال ایران پس از آن مربیان، با بهروز عطایی بدترین دوران دو دهه اخیر را پشت سر گذاشت.
فدراسیون والیبال ماههاست که در انتخاب سرمربی جدید تیم ملی وامانده است و نمیداند چه ایدهای برای آینده دارد و با چه طرح و برنامهای باید مربی جدید را انتخاب کند. کمیته فنی فدراسیون والیبال انتخابکننده سرمربی است، اما بعید است این کمیته صاحباختیار باشد، چون طی چند ماه اخیر آنها از دل چندین و چند جلسه فقط نامهایی را فهرست کردهاند.
والیبال موفقترین ورزش گروهی ایران است و با تصمیمهایی بهتر میتوانست دوران طلاییاش را بهجای یک جهش کوتاهمدت به جریانی همیشگی تبدیل کند و به قدرتهای درجه اول والیبال دنیا بپیوندد، اما مدیران ورزشی در ایران برای تخریب هر جریان موفقیتآمیزی هرگز کوتاهی نمیکنند و انگار به ویرانی تعهد دارند.
اگر مذاکرات فدراسیون والیبال با آلبرتو جولیانی به نتیجه برسد، او شروعکننده پروژه دشواری در والیبال ایران خواهد بود. تیم ملی والیبال نیاز جدی به تغییر نسل دارد و البته همزمان موفقیت در مسیر المپیک هدف اصلی است. این دو هدف شاید در تضاد با هم باشند، اما این توقع بزرگی از سرمربی بعدی تیم ملی والیبال محسوب میشود. در ماههای گذشته تیم ملی به سرمربی نیاز داشت تا شناسایی بازیکنان و شناسایی لیگ والیبال ایران انجام شود، اما این ماههای سرنوشتساز به بطالت گذشته است.
ناکامی در انتخاب سرمربی خارجی طی چهار ماه گذشته دلایل گوناگونی دارد، ازجمله اینکه فدراسیونهای ورزشی در ایران را مدیرانی تحمیلی اداره میکنند که رسوم بینالمللی مذاکرات حرفهای در ورزش را نمیشناسند و مذاکرات را چنان غیرحرفهای انجام میدهند که هر مربی را میتواند از همکاری با فدراسیون ایرانی منصرف کند.
فارغ از این، تحریمهای بانکی باعث میشود که پرداخت حقوق مربی خارجی از مسیر قانونی بانکی ممکن نباشد و هر مربی خارجی را در هنگام دریافت دستمزد به دردسر بیندازد. در سالهای اخیر پرداخت حقوق مربیان و بازیکنان خارجی همواره مشکلات فراوانی را پدید آورده است و نهادهای ورزشی جمهوری اسلامی به قراردادهایشان تعهد چندانی ندارند و اغلب پس از شکایت به نهادهای حقوقی بینالمللی ورزش مجبور به پرداخت میشوند.