با اینکه سازمان ملل متحد در آخرین گزارش خود در ژوئن ۲۰۲۳ اعلام کرد که طالبان رابطه بسیار قوی و محکمی با شبکه تروریستی القاعده دارند، دولت بایدن به صورت نرم و خزنده در حال نزدیک شدن به طالبان و تقویت روابط خود با این گروه است. رایزنی مداوم مقامهای آمریکایی با گروه طالبان در سطح فنی و سیاسی، برای پیشبرد اهداف خاص، از جمله آزادی فوری گروگانهای آمریکایی و تداوم صدور مجوز سفر افغانها به آمریکا، مسایلی است که نیاز به رابطه با طالبان را حتمی میکند. اما زمان زیادی است که کارشناسان آمریکایی دولت بایدن از این مرحله عبورکردهاند و در حال حاضر، کارشناسان آمریکایی همفکریهای مشورتی زیادی در اختیار مقامهای طالبان میگذراند. این نکته نشان میدهد که در چشمانداز سیاسی دولت آمریکا در قبال طالبان، تغییر شگرفی رخ داده است.
در کنار این، دولت بایدن رویکردهای دیگری هم داشته است که از نزدیکی و ارتقای روابط میان طالبان و دولت آمریکا حکایت دارد. از جمله، دولت بایدن در سپتامبر سال جاری به کنگره آمریکا پیشنهاد داد که گروه طالبان را از فهرست «هدفهای بالقوه نیروهای نظامی آمریکا» حذف کنند. یعنی پس از این، هیچ طالبی هدف نیروهای آمریکا قرار نمیگیرد، مگر اینکه طالبان اقدامی علیه منافع آمریکا کرده باشند. همچنین شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه آمریکا میخواهد تحریمهای سازمان ملل متحد علیه طالبان کاهش یابد. سازمان ملل قرار است در دسامبر امسال بار دیگر در مورد تمدید یا حذف تحریمهای طالبان تصمیمگیری کند. همزمان، مسایلی همچون احتمال بازگشایی نمایندگی دیپلماتیک آمریکا در کابل، حذف طالبان از فهرست گروههای تروریستی جهانی، و بهویژه حذف شبکه حقانی از این فهرست، از رویکردهایی است که باور به احتمال نزدیکی دولت آمریکا را به طالبان تقویت میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دولت آمریکا یک دلیل برای این نزدیکی مطرح میکند: اینکه آمریکا از اوت ۲۰۲۱ توانایی نظارت بر فعالیتهای تروریستی را در منطقه از دست داده است و برای بازیابی این توانایی، رابطه با طالبان الزامی است. برای نمونه آمریکا نیاز دارد دوباره پایگاههای اطلاعاتی خود را در مناطق هممرز با ایران، چین، پاکستان و سه کشور آسیای مرکزی، برقرار کند. مقامهایی که در نشست کنگره ایالات متحده بر ضرورت حذف طالبان به مثابه هدف بالقوه نظامی برای آمریکا تاکید داشتند، ادعا کردند که «گروه طالبان دیگر نهتنها خطری برای آمریکا نیست، بلکه میتواند متحدی راهبردی برای مبارزه با داعش هم محسوب شود».
این ادعای دولت آمریکا چندان منطقی به نظر نمیرسد، زیرا مبارزه با داعش نیازمند این همه امتیازدهی نیست. داعش دشمن طالبان است و طالبان مجبورند برای حفظ خود، با هر گزینه دیگر که به داعش ضربه بزند، همراه باشند. در این عرصه آمریکا میتواند بدون اینکه امتیازی به طالبان بدهد، مبارزه با داعش را پیش ببرد. از سوی دیگر، نرم شدن بیش از حد آمریکا در مقابل طالبان، میتواند برای گروههای دیگر تروریستی جهادی هم انگیزهبخش باشد. برخی از کارشناسان امنیتی- نظامی معتقدند که حماس، از پیروزی طالبان در افغانستان الهام گرفته و حملههای خود را به اسرائیل افزایش داده است. در گام دیگر، بایدن مشخص کرده است که حقوق بشر و ارزشهای انسانی، دیگر دغدغهای حیاتی برای آمریکا در افغانستان نیست. شاید بایدن فراموش کرده است که حمایت از ارزشهای حقوقبشری و مبارزه با افراطگرایی، ارتباط جدایی ناپذیری با هم دارند و ضربه زدن به این ارزشها، جایگاه حقوق انسانی را در پهنه جهانی به شدت کاهش خواهد داد.
مجله «دنیای سیاست» که دانشگاه کمبریج منتشر میکند، در مقالهای که دوشنبه، ۶ نوامبر (۱۵ آبان)، منتشر کرد، مینویسد که نشانههای نزدیک شدن دولت بایدن به گروه طالبان به شدت واضح شده است. بنا بر این مقاله، این نشانهها شامل تغییر روایت در مورد شبکه حقانی است که متهم به قتل شهروندان آمریکایی، و عنصر جداییناپذیر گروه طالبان است. اما این واقعیت، از ارتباطات رسمی دولت آمریکا حذف شده است. با اینکه وزارت خارجه آمریکا سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، را همچنان تروریست تحتتعقیب معرفی میکند و برای سر او جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیین کرده و افبیای، پلیس فدرال آمریکا، نیز در قبال اطلاعاتی که به یافتن موقعیت مکانی و دستگیری او منجر شود، جایزه پنج میلیون دلاری در نظر گرفته است، در ارتباطات رسمی دولت آمریکا، او صرفا «سرپرست وزارت داخله ( کشور) طالبان» معرفی میشود و روایت رهبری او بر شبکه مخوف حقانی حذف شده است.
آمریکا حتی مقابل آخرین گزارش سازمان ملل متحد در مورد طالبان نیز که ژوئن امسال به نشر رسید، موضعگیری کرد. سازمان ملل در این گزارش گفته بود که طالبان، همچنان رابطه خود را با القاعده محکم نگهداشته است و برخی از مقامهای القاعده در دولت طالبان مقامهای بالایی دارند. اما مقامهای آمریکایی به صورت ناشناس در رسانههای جهانی گفتند که این گزارش نادرست است، زیرا با گزارشهایی که آمریکا دارد، مطابق نیست. آنان حتی دلیل مطابق نبودن گزارش سازمان ملل متحد را با گزارشهای رسمی آمریکا، نیز توضیح ندادند.
جو بایدن در یک نشست خبری در روزهای نخست ژوئیه از همکاری دولت آمریکا با طالبان برای مبارزه با القاعده سخن گفت. این اظهارات بایدن با واکنشهای گستردهای روبهرو شد. هرچند جیک سالیوان، مشاور شورای امنیت ملی دولت بایدن، کوشید سخنان بایدن را تغییر دهد و آن را بازخواست آمریکا از طالبان در چارچوب موافقتنامه دوحه دانست، اما در واقعیت امر، بایدن نشان داد که دولت او بیش از آنچه افکار عمومی میپندارد، به طالبان نزدیک است.
مسلما این نزدیکی رابطه میان دولت آمریکا و طالبان، تبعات مشخصی در پی خواهد داشت. این رویکرد در وهله نخست، تلاشهای گروههای مدافع حقوقبشر افغانها را تضعیف میکند. این گروهها به شدت میکوشند آرمانهای مردم افغانستان برای دستیابی به نظام و ساختاری دموکراتیک و مردمی، زنده بماند و جهان از آن حمایت کند. اما رویکرد آمریکا برای نزدیکی به طالبان، میتواند این آرمانها را زندهبهگور کند. در کنار آن، استدلال آمریکا مبنی بر اینکه «طالبان دیگر خطری برای آمریکا نیستند»، این موضوع را کاملا به فراموشی سپرده است که طالبان انگیزههای جهانی برای مبارزه با آمریکا در میان گروههای افراطگرا ایجاد کردهاند. این رابطه، به دموکراسیخواهی جهانی نیز ضربه میزند؛ آنچه آمریکا بیش از هر کشوری، مدعی تلاش برای گسترش آن است.