نگاهی به تن فروشی در ایران؛ چهل سال پس از انقلاب

سال‌ها پیش در پی وقوع انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، یکی از نخستین اقدامات حکومت نوپا در ایران آتش زدن «شهرنو» بود. محله‌ای در تهران پیش از انقلاب که مجموعه‌ای از روسپی‌خانه‌ها و میخانه‌ها را شامل می‌شد. زنان شهرنو آنگونه که در گزارش‌های منتشر شده آمده است از نظر بهداشتی و خدمات پزشکی تحت نظارت اداره کل بهداشت ایران بودند. آن‌ها می‌بایست هر هفته به درمانگاه رفته و هر شش ماه نیز آزمایش خون می‌دادند.

حالا چهل سال پس از انقلاب، به گواه برخی گزارش‌های منتشر شده در منابع خبری داخلی در ایران، تا سال ۲۰۱۶ بیش از ده هزار تن فروش در تهران وجود دارد که در بازه سنی ۱۴ سال تا ۶۰ سال به دلایل مختلف اقدام به تن‌ فروشی می‌کنند، بی آنکه به لحاظ سلامت و بهداشت تحت نظارت مؤسسات وابسته باشند. در این گزارش‌ها همچنین به کاهش سن تن فروشی در ایران اشاره شده و آمار زنان متأهل که در مقابل مشکلات متعدد ناچار به تن فروشی می‌شوند چیزی در حدود سی درصد کل این تعداد قید شده است. اما چرا و به چه علت این تعداد از زنان در جامعه‌ی ایران شغل تن فروشی را برای خود انتخاب می‌کنند؟

جلال ایجادی جامعه شناس ساکن فرانسه با تأکید بر اینکه باید افرادی که شغل روسپی‌گری را برای خود انتخاب می‌کنند را از کسانی که به اجبار تن به این اتفاق می‌دهند جدا دانست می‌گوید: «فشارهای اقتصادی، نابسامانی و نابهنجاری‌های موجود در خانواده‌ها، وجود باندها و سازمان‌های مختلفی که از قبل تربیت نیروی کاری، با عنوان کارگرهای جنسی، سودهای کلان به جیب می‌زنند و دلایل متعدد دیگری وجود دارد که باعث می‌شود یک زن برای تأمین نیازهای خودش و داشتن میزان درآمدی افزون‌تر دست به تن فروشی بزند.»

این جامعه‌شناس همچنین در مورد آمار ارائه شده از سوی منابع خبری در ایران و درستی آن چندان اطمینان خاطر ندارد. به گفته ایجادی؛ به دلیل سیاست‌های حاکمیت در قبال پدیده تن فروشی هیچ آمار دقیقی از تعداد زنان و مردان تن فروش، حداقل سن و مسائلی از این دست وجود ندارد. او می‌گوید اغلب جامعه‌شناسان و محققان ناچارند از میان آمارهای ارائه شده و مقایسه آن‌ها با یک تقریب و احتمال چند درصدی حدود آن را تخمین بزنند. او در خصوص آمار گرو‌های مختلف زنان تن فروش در ایران می‌گوید:  «در ایران به طور تقریبی حدود ۲۵ درصد از زنان تن فروش افراد محصل هستند. حدود ۲۰ درصد دانشجو‌، حدود ۱۰ درصد شغل آزاد دارند، بین ۷ تا ۸ درصد هم کارمند بخش‌های مختلف در شرکت‌های خصوصی هستند. حدود ۱۰ تا ۱۱ درصد زنان خانه‌دار هستند و چیزی حدود ۱۷ درصد هم از قشر کارگر هستند.» این آمار به آنچه در کتاب «جامعه شناسی روسپیگری» نوشته سعید مدنی؛ جامعه شناس ساکن ایران  در سال ۱۳۹۶ منتشر شده نزدیک است.

چرا تن فروشی؟

بسیاری از مردم گمان می‌کنند افراد تن فروش لزوماً معتاد، فراری، بی خانمان یا فقیر هستند، اما اینطور نیست. اگر چه این عوامل از دلایل مهم و عمده افراد برای تن فروشی به شمار می‌رود اما نسبت دادن شیوع روسپیگری صرفاً به مسائل اقتصادی نادرست به نظر می‌رسد. جلال ایجادی تأکید می‌کند: «بخش زیادی از افراد تن فروش در ایران محصل و دانشجو هستند. درصدی از آنها در میان افراد دارای شغل‌های خصوصی، دولتی و آزاد هستند و این نشان می‌دهد آن‌ها لزوماً فقیر نیستند اما نیاز به سطح بالاتری از درآمد به شیوه‌ای نه چندان دشوار دارند.» بنابراین می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که عدم تناسب میزان درآمد افراد با مخارجشان هم می‌تواند یکی از دلایل مهم روی ‌آوردن به تن فروشی تلقی شود.

اما فقر اقتصادی همچنان عمده‌ترین دلیل روی آوردن به این پدیده است. براساس یافته‌های تحقیق مرکز پژوهش‌های مجلس، از جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران در سال ۱۳۹۵، بیش از ۱۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در وضعیت فقر مطلق قرار داشته‌اند. چیزی نزدیک به ۱۷ درصد جمعیت ایران. این یعنی حتی افراد دارای شغل و خانه و زندگی هم برای بهبود وضعیت و تأمین نیازهایشان ممکن است چنین شغلی را انتخاب کنند.

جلال ایجادی دومین دلیل مهم را ساختارهای خانوادگی عنوان می‌کند. به گفته او خیلی وقت‌ها درگیری‌های میان زن و شوهر به دلیل نگاه‌های مرد سالارانه  قوی در مردان و تمایل به آزادی‌های بیشتر از سوی زنان باعث می‌شود زن به سمت تن‌فروشی کشیده شود. البته اعتیاد و نیاز به پول برای تهیه مواد مخدر هم عامل دیگری است. به باور این جامعه‌شناس یکی از عوامل مهم که کمتر درباره آن بحث می‌شود وجود شبکه‌های ترویج تن فروشی و قاچاق سکس در داخل ایران است: «این یک بازار بزرگ تجاری است که نمی‌شود نادیده گرفت و همین شبکه‌ها یکی از علت‌ها و عوامل شیوع تن فروشی در ایران به حساب می‌آیند . مطمئناً می‌دانید که خانه‌های مختلف تیمی در ایران برای محل این فعالیت‌ها وجود دارند.»

اغلب گزارش‌هایی که در منابع داخلی ایران در خصوص رواج پدیده تن فروشی منتشر می شود سن آغاز به اینکار را ۲۰ سالگی عنوان می‌کنند. ایجادی اما معتقد است این رقم صحیح نیست: «متاًسفانه تحقیقات نشان می‌دهد که سن آغاز به این کار بسیار پایین‌تر از این‌هاست و می‌شود گفت احتمالا اغلب از سن ۱۲ سالگی آغاز می‌شود. این بسیار دردناک است که ۵۵ درصد از روسپیان ایران در گروه محصل و دانشجو قرار دارند. این یعنی بخش بزرگی از جمعیت جوان ایران از آسیب‌دیدگان سیاست‌های اشتباه حاکم بر چهل سال اخیرند.»

به عقیده این جامعه‌شناس الگوهای مذهبی و سختگیرانه که مرتباً در حال سرکوب امیال جنسی است و از سوی دیگر مناسبات بد خانوادگی باعث شده نیروی جوان این مملکت گرفتار این بحران شود.

از نظر جامعه‌شناسی پدیده‌ی روسپیگری به دوران پس از انقلاب مربوط نیست اما به نظر می‌رسد وجود محلاتی مثل شهرنو در جامعه باعث می‌شد از شیوع و رشد فزاینده این پدیده در همه جای شهرها جلوگیری کند. برخی جامعه‌شناسان بر این باورند که پدیده تن فروشی را نمی‌شود از میان برد و همواره افرادی به دنبال آن خواهند بود. بنابراین باید به جای انکار به دنبال راهکارهایی بود تا این بازار را تا جای امکان قانونمند کرد. جلال ایجادی می‌گوید: «ایران پیشتر پیرو این گرایش بود. محله‌ی شهرنو وجود داشت افرادی که شغل روسپیگری داشتند در این محل متمرکز بودند. اگر چه برخی افراد روسپی‌ها را به خارج از این محل یا حتی خانه‌های خود می‌بردند اما در مجموع کنترل و سلامت آنها امکان پذیر بود. پس از انقلاب رویکرد اول در پیش گرفته شد یعنی حذف و ریشه کن کردن. اما مشکل اینجاست که این گرایش با انکار همراه شد و از طرفی همه‌ی آن سیستم از روی زمین به زیر زمین منتقل شد همچنان که در فرانسه رخ داد.»

به باور این جامعه‌شناس انکار راه حل سالمی برای کنترل این پدیده نیست: « باید به جای خشونت ورزی سیاست همراهی و همیاری در پیش گرفته شود تا فرد خودش را از این اتفاق دور کند. بخش زیادی از آنها از ضربه خوردگان روحی هستند. باید همیاری‌های روانکاوانه و روانشناسانه با آن‌ها صورت بگیرد. مبارزه واقعی با اعتیاد هم می‌تواند میزان شیوع این پدیده را کاهش دهد.»