انکار واقعیت‌ها با برچسب «ژست سیاسی»

تروئیکای اروپا خواستار پایبندی ایران به برجام و پرهیز از عملیات خشونت‌آمیز شد

از راست: امانوئل مکرون، آنگلا مرکل و بوریس جانسون/Markus Schreiber / POOL / AFP

عباس موسوی در کنفرانس خبری یکشنبه خود مواضع کشورهای اروپایی در برابر اقدام آمریکا در حذف قاسم سلیمانی را ژست سیاسی توصیف کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت که به باور او واکنش اروپاییان به کشته شدن فرمانده سابق سپاه پاسداران یک ژست برای خوشایند آمریکا است و تهران آن را نمی‌پذیرد.

آنچه که از نظر موسوی ظاهرسازی اروپاییان تعبیر شده،‌ در واقع موضع رسمی رهبران مهمترین کشورهای متحد آمریکا در اروپا است. مواضعی که در سه روز اخیر در سطوح مختلف روی آن تاکید شده است.

بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا که اخیرا پیروزی چشمگیری در انتخابات سراسری این کشور به دست آورد، به روشنی سلیمانی را یکی از عاملان اصلی اقدامات منجر به جان باختن هزاران انسان بیگناه و نیروهای غربی در منطقه معرفی کرده  و می‌گوید از مرگ او متاسف نیست. او پیش‌تر هم جمهوری اسلامی را به دست‌داشتن در حمله‌ به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان سعودی متهم کرده و مدعی شده بود که زمان جایگزینی برجام با یک قرارداد جدید فرا رسیده است.

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز در گفتگوی تلفنی با دونالد ترامپ، همتای آمریکایی‌اش به جای نشانه گرفتن انگشت اتهام به سوی ایالات‌متحده به عنوان عامل ترور فرمانده سابق سپاه قدس، از فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده مرتبط با نیروی قدس در زمان فرماندهی سلیمانی ابراز نگرانی کرده و از تهران خواست از دست‌زدن به اقدامات تنش‌زا در منطقه خودداری کند. رویترز می‌نویسد که مکرون با اشاره به حمله‌های اخیر علیه نیروهای ائتلاف در عراق، تاکید کرده که کشورش به طور کامل با متحدان خود همبستگی دارد.

موضع دولت آلمان در حمایت از آمریکا در پاسخ به آنچه که اقدامات تحریک‌آمیز جمهوری اسلامی خوانده شده نیز به احضار کاردار این کشور به وزارت امور خارجه ایران منجر شد.

با این همه از نگاه سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، این مواضع روشن، «ژست سیاسی» است.

مشابه اظهار نظر‌هایی از این دست در بین مقامات تهران کم نیست. یکی از نمونه‌های طنزآمیز این نوع اظهارات مربوط به اسحاق جهانگیری است. معاون اول رئیس‌جمهور ایران اخیرا گفت که باور نمی‌کرده کشور مستقلی مانند هند هم با تحریم‌های آمریکا علیه ایران همراهی کند.

شاید همین نگاه غالب، مبنای تفکری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی را شکل داده که مدعی است می‌توان با تفرقه انداختن بین آمریکا و متحدان اروپایی‌اش از آنها امتیاز گرفت و در عین حال از مذاکره واقعی طفره رفت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تنها بررسی یک بازه زمانی یک سال و هشت ماهه به عنوان نمونه ای از دنبال کردن این استراتژی، سطح ناکارآمدی آن را به نمایش می‌گذارد.

از اردیبهشت ۱۳۹۷ که آمریکا از برجام خارج شد تا امروز که ایران به یکی دیگر از سیاست‌های بی‌نتیجه خود پایان داد، تلاش برای ایجاد شکاف بین آمریکا و متحدان‌اش در آنسوی آتلانتیک به منظور کسب امتیاز از آنها، جز خرید زمان، تقریبا هیچ دستاورد ملموسی برای تهران نداشته است.

در یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، اروپا به رغم فشارهای تهران به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرد. کانال ویژه اقدام مالی (اینستکس) هم که پیشنهاد اروپا بود، فعال نشد، چرا که قبلا مقامات خزانه‌داری آمریکا در مورد استفاده از این کانال مالی به بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی هشدار داده بودند.

از اردیبهشت‌ماه امسال نیز طرح کاهش گام به گام تعهدات برجامی به منظور افزایش فشار‌ها بر اروپا و دامن زدن به اختلافات بروکسل-واشینگتن دنبال شد. هدف این بود که در هر مرحله از کاهش تعهدات برجامی در بازه‌های زمانی دو ماهه، نگرانی اروپا نسبت به شکست برجام و ورود ایران به باشگاه هسته‌ای بیشتر شود. احتمالا مقامات تهران پیش‌بینی کرده بودند که در این شرایط بروکسل با واشینگتن چانه‌زنی می‌کند و در نهایت برخی امتیازهای مورد نظر مانند کمک به فروش نفت و از سرگیری روابط مالی ارایه می‌شود.

اما همانگونه که قابل انتظار بود، این استراتژی در نهایت دامن تهران را گرفت و پس از هشت ماه و بی‌تفاوتی اروپا نسبت به چهار گام قبلی ایران، در پنجمین مرحله از کاهش تعهدات، جمهوری اسلامی ناگزیر شد، این طرح را بی‌نتیجه رها کند.

هرچند جسارت اعلام کنار گذاشتن همه تعهدات برجامی پس از کشته شدن قاسم سلیمانی و لزوم واکنش فوری از سوی ایران ایجاد شد، انتظار نمی‌رفت که ادامه روند کاهش تعهدات با توجه به محدودتر شدن گزینه‌های ایران بیش از این امکان‌پذیر باشد.

حالا تهران به شرایط قبل از برجام بازگشته و با اعلام ادامه همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، پنجره‌ای برای مذاکره باز گذاشته است.

آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، مکرون و جانسون نیز در بیانیه‌ای مشترک از ایران خواسته‌اند به برجام و تعهدات خود پایبند باشد. آنها در همین بیانیه از تهران می‌خواهند از دست زدن به عملیات خشونت‌آمیز که بحران در منطقه را افزایش می‌دهد، خودداری کند. 

در این بیانیه از به کار افتادن مکانیسم ماشه و بازگشت پرونده به شورای امنیت سازمان ملل، سخنی به میان نیامده، اما آغاز این روند پس از عبور موج تنش‌های ناشی از ترور سلیمانی و انتشار گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، دور از انتظار نیست. همانگونه که پس از فک پلمپ تاسیسات نطنز در دور نخست ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، پرونده هسته‌ای ایران برای نخستین بار به شورای امنیت ارجاع شد و پس از صدور مجموعه‌ای از قطعنامه‌های تحریمی، اروپا در کنار آمریکا شدیدترین تحریم‌های نفتی و بانکی علیه ایران را به اجرا گذاشت. 

حتی اگر انفعال اروپا از اردیبهشت سال گذشته تا پیش از ترور قاسم سلیمانی از نگاه موسوی و همفکران‌اش، محافظه‌کاری و «ژست سیاسی» باشد، تعمیم این توصیف به همراهی بروکسل با واشینگتن در ماجرای حذف فرمانده سابق نیروی قدس، انکار واقعیت‌‌ها است. در نتیجه چشم‌پوشی بر این امور بدیهی و نادیده گرفتن تجربه همراهی‌های متعدد اروپا با آمریکا در تاریخ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی است که سیاست‌هایی تبیین و تعریف می‌شوند-مانند کاهش گام به گام تعهدات هسته‌ای- که در بهترین حالت هیچ دستاوردی برای تهران ندارند.