تورج شعبانخانی؛ درگذشت هنرمندی دیگر از نسل طلایی موسیقی ایران

شعبانخانی شاید نخستین موسیقی‌دان بود که در عرصه پاپ روی شعر حافظ موسیقی نوشت

مراسم خاکسپاری تورج شعبانخانی/عکس از فارس

تورج شعبان‌خانی که مدت‌ها به بیماری ریوی دچار بود، در ۱۸ آذرماه ۱۳۹۸ در سفری به همدان درگذشت و پیکرش صبح روز  چهارشنبه ۲۰ آذر با حضور اهالی شعر و ترانه از جلو تالار وحدت تشییع و به خاک سپرده شد.

شعبانخانی هنگام مرگ ۶۹ سال داشت و از نسلی برآمده بود که باید از آنها به عنوان نسل طلایی موسیقی ایران یاد کرد.

نسل طلایی موسیقی‌دان‌ها و خوانندگان ایران

استعدادهای نسلی که عمده آنها در دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ شمسی به دنیا آمده بودند، پیش از انقلاب شکوفا شد و پس از انقلاب، برخی همانند شعبانخانی در ایران ماندند و برخی دیگر به خارج از ایران کوچ کردند.

تفاوتی نمی‌کند که این گروه که در شاخه‌های مختلف موسیقی سربرکشیدند، در چه حوزه‌ای از موسیقی، پاپ یا سنتی، فعالیت می‌کردند. مهم این بود که استعدادهای آنها شناسایی شد، و بسترهای لازم برای شکوفایی آن استعدادها و شکل گرفتن شخصیت هنری آنها فراهم شد، و خود آنها نیز با تلاش‌های شبانه‌روزی توانستند استعدادهاشان را به منصه ظهور برسانند، و البته جامعه نیز از هنر آنها بهره‌مند شود.

شاید این از خوش‌شانسی‌های موسیقی‌دان‌های سنتی مانند حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان، پرویز مشکاتیان و… دیگر فعالان حوزه موسیقی سنتی بود که گفتمان موسیقایی آنها با مذاق سیاست رایج در عرصه فرهنگ و هنر پس از انقلاب همخوانی داشت، و در آن بستر، فرصت تداوم تلاش و کار در ایران یافتند.

این گروه، بسترهای اصلی باروری استعداد خود را در مرکز حفظ و اشاعه، زیر نظر دکتر داریوش صفوت و نورعلی‌خان برومند، و با امکانات مناسبی که این مرکز در اختیارشان قرار داده بود، فراهم دیدند. آثارشان در جشن هنر شیراز به عرصه رسید، و همزمان، در برنامه‌های گلچین هفته رادیو و مدتی بعد در تلویزیون، مخاطبان خود را یافتند. پس از انقلاب نیز چه از نظر مالی و چه از بعد معنوی، توفیقاتی متناسب با جایگاه هنری خود به دست‌آوردند.

آموزش‌های حنانه و گام نهادن در مسیری مناسب

همین وضعیت در موسیقی پاپ نیز پیش آمد. به این معنا که افرادی که استعدادی داشتند، از سطوح دانش‌آموزی و نوجوانی تا سنین بالاتر در آزمون‌های مختلف کشوری شرکت می‌کردند و در کوره‌ رقابت‌های مختلف آبدیده می‌شدند و در نهایت، به عنوان استعدادهای کشوری به رسانه‌ها و جشنواره‌های ملی راه می‌يافتند. شعبانخانی در گفت‌وگوی تصویری نسبتا بلندی که آرش نصیری در بهمن ماه ۱۳۹۶ با او انجام داد (سایت رسانه‌نوا) از شرکت در آزمونی  سخن می‌گوید که علاوه بر او ۴۰۰۰ هزار نفر دیگر نیز از سراسر کشور در آن شرکت کرده بودند. از آن جمع بزرگ در نهایت ۴۰ نفرشان انتخاب شدند و آن ۴۰ تن زیر نظر مرتضی‌خان حنانه (آهنگساز و موسیقی‌دان برجسته) به مدت دو سال با اصول و مبانی موسیقی آشنا شدند. او از افرادی چون حبیب محبیان، هوشمند عقیلی، هنگامه اخوان و … به عنوان کسانی یاد می‌کند که در آن جمع حضور داشتند. آن آموزش‌ها بعدها سنگ ‌بنایی شد برای کارهای اصولی در حیطه‌های مختلف موسیقی، از موسیقی پاپ تا موسیقی سنتی و ارکسترال و کلاسیک.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

شعبانخانی در همان گفت‌وگو، می‌گوید: «روزی با مرتضی‌خان حنانه تنها شدم و ملودی چند کار را به او نشان دادم. حنانه تشویقم کرد و گفت، تو یک آهنگساز تمام عیاری و این کار را حتما ادامه بده.» آن تشویق، سبب شد تا او آن مسیر را ادامه دهد. شعبانخانی شاید نخستین موسیقی‌دان ایرانی در عرصه پاپ بود که در آن عرصه، روی شعری از حافظ موسیقی نوشت واجرا کرد.

زاهد خلوت نشین دوش به پیمانه شد/ از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد

این نگاه به متون کهن و اصولا برداشت موسیقایی از آن، بی‌تردید از تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم آموزش‌هایی است که او از حنانه گرفت که در گفت‌وگوهای مختلفش نیز بر آن انگشت تاکید نهاده بود.

نسلی که ماندند و سوختند

در کارنامه فعالیت‌های تورج شعبانخانی بیش از ۳۰۰ کار موسیقی آمده است که نیمی از آن آثار، در فاصله پنج سال پیش از انقلاب ساخته شد. برخی از این آثار اکنون نیز جزو بهترین ملودی‌های تاریخ موسیقی پاپ به شمار می‌آیند؛ همانند «نازی ناز کن» با صدای ابی (ابراهیم حامدی)، «همسفر» با صدای ستار(عبدالحسین ستارپور)، «چه صبوره دل من» با صدای سیمین غانم، و …، و نیز آثاری که خود او خوانده است. برخی از این آثار اسباب شهرت گسترده‌ای برای خوانندگان آن‌ها شدند و البته گلایه‌هایی را هم از سوی شعبانخانی همراه داشتند. او در چند گفت‌وگو، از جمله در گفت‌وگو با نشریه صدا (اسفند ۹۶)، از برخی از این خوانندگان گله می‌کند که نه حقوق مادی او را رعایت کردند و نه حقوق معنوی‌اش را. 

شعبانخانی همراه با گروهی دیگر از هنرمندان عرصه موسیقی پاپ مانند فرهاد مهراد،‌ مازیار، فریدون فروغی و…، مهمترین سال‌های عمر خود را غیرفعال بودند. در سال‌هایی که عملا موسیقیدان‌ها و هنرمندان هر شاخه هنری باید بیشترین فعالیت‌ را داشته باشند و از هنرشان بهره مادی و معنوی ببرند، آنها در کنج عزلت روزگار گذراندند. دوستان و هم‌دوره‌ای‌های‌ آنها به دیار دیگر کوچیدند و توانستند جریان موسیقی «لس‌آنجلسی» را ایجاد کنند و تاثیرات خود را روی موسیقی پاپ بعد از انقلاب بنا نهند. اما از این سو در داخل کشور، به دلیل آن که موسیقی پاپ تا یک و نیم دهه بعد اجازه فعالیت نداشت، چهره‌‌های شاخص آن عملا جز در برخی محافل خصوصی فرصت عرض اندام نیافتند. وضعیت معیشتی عمده این هنرمندان، با شهرت و اعتبار آنها همخوانی نداشت. برخی همانند مازیار، فریدون فروغی و حتی فرهاد مهراد، عملا دچار افسردگی شدند و به ۶۰ سالگی نرسیده، درگذشتند. برخی دیگر هم که مانند حبیب محبیان به ایران بازگشتند، به رغم تمامی تلاش‌ها، فرصتی برای حضور مجدد در عرصه هنر خود و جامعه نیافتند.

تورج شعبانخانی شاید مقاوم‌تر از بقیه بود که تا ۶۹ سالگی دوام آورد و برخی از کارهایش را نسل‌های بعدی و خودش نیز اجرا کردند. از آن جمله، ترانه «بهار بهار» با صدای ناصر عبداللهی را می‌توان مثال زد که البته بعدها خود او نیز آن را خواند. اما به رغم تمامی این فعالیت‌ها، حسرت از دست‌ رفتن فرصت‌ها را می‌توان در گفته‌هایش حس کرد. حسرت بیش از یک ونیم دهه ندیده شدن و پس از آن هم انواع و اقسام موانع برای آن که او و کسانی چون او کمتر دیده شوند. آن رفتار، بعد از انقلاب تقریبا با شاخص‌ترین هنرمندان موسیقی پاپ در پیش گرفته شد؛ از فرهاد تا فریدون فروغی، مازیار ، کوروش یغمایی، و …

این سخن سیمین غانم در مراسم تشییع شعبانخانی توصیفی مناسب از ویژگی‌های شخصیتی او در عرصه زندگی شخصی و اجتماعی است. خانم غانم که نسبتی خانوادگی هم با شعبانخانی دارد، گفت: «او یکی از پاک‌ترین انسان‌هایی بود که دیده بودم. روحیه‌ای لطیف و حساس داشت. علیرغم مشکلات و شرایطی که داشت، در ایران ماند و کارهای سطح پایین را قبول نمی‌کرد. آخرین چیزی که گفت، این بود که، دلم از روزگار گرفته، چون کارهای زیادی برای موسیقی کردم ولی آن گونه که باید، بازخورد مالی و معنوی برایم نداشت.»

بیشتر از موسیقی