وضعیت دردناک کار و کارگر در افغانستان

نرخ بیکاری در افغانستان به بالاترین حد در ۴۰ سال گذشته رسیده است

یک مرد کارگر در شهر کابل-OMER ABRAR / AFP

حکومتی که در دهه ۸۰ میلادی در افغانستان به قدرت رسید، خود را دولت کارگران و زحمتکشان می‌دانست. ولی این حکومت کمترین تلاش را برای رشد طبقه کارگر در افغانستان صورت داد. تلاش ناچیزی هم که در این عرصه صورت گرفت، جنگ از بین برد. 

در سال‌های بعدی، بیکاری بزرگ‌ترین بلای جان شهروندان افغانستان شد. نرخ بیکاری که در دهه ۹۰ میلادی زیر ۱۰ درصد بود، به لطف درگیری‌ها و جنگ‌های داخلی رشد سرسام‌آوری یافت و بر اساس آخرین ارقامی که سازمان جهانی مهاجرت در ۲۰۲۰ ارائه کرد، نرخ بیکاری در افغانستان به ۷۲ درصد رسیده بود. گسترش جنگ‌ها و به دنبال آن سقوط دولت جمهوریت، بیکاری را در این کشور افزایش داد.

بر اساس داده‌های موسسه بین‌المللی تجارت و اقتصاد، نرخ بیکاری در افغانستان در سال گذشته میلادی ۱۳.۳ درصد رشد داشته است و پیش‌بینی می‌شود که در ۲۰۲۳ نیز بیشتر افزایش یابد. گروه طالبان که دو سال پس از سلطه بر افغانستان، هنوز حتی یک کشور جهان حکومت آن‌ها را به رسمیت نشناخته است، کوچک‌ترین توجهی به وضعیت کار و روزگار تلخ کارگران ندارند. تلاش‌های کوچکی هم اگر صورت گرفته باشد، زیر بار افزایش بیکاری گم شده و اثری بر این وضعیت نداشته است. برای نمونه، در سندی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود، رهبر طالبان حکمی صادر کرده و در آن که از وزارت آموزش و پرورش این گروه خواسته است که صد هزار شغل جدید در چهارچوب این وزارتخانه برای جذب معلمان دینی ایجاد کند، اما همین شغل‌ها هم هنوز ایجاد نشده و بیشتر کرسی‌های خالی معلمان زن، به معلمان علوم دینی داده شده است. سازمان بین‌المللی کار تخمین زده است که در فاصله اوت ۲۰۲۱ تا اواخر ۲۰۲۲، حدود ۹۰۰ هزار شغل در افغانستان از بین رفته و دارندگان این شغل‌ها به چرخه بیکاران در این کشور افزوده شده‌اند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بر اساس تازه‌ترین داده‌های سازمان آمار افغانستان، از مجموع ۳۵ میلیون نفوس این کشور، حدود ۵۰ درصد واجد اشتغال‌اند، اما اکثریت آنان از دست یافتن به شغل رسمی در افغانستان محروم شده‌اند.  گروه طالبان ادعا دارند که در چند پروژه تازه که در افغانستان راه‌اندازی کرده‌اند، مانند پروژه کانال قوش تیپه، تاسیسات گاز در استان سرپل، شهرجدید کابل و معدن استخراج مس عینک، حدود ۱۱۵ هزار شغل تازه ایجاد می‌شود. اما بیشتر این پروژه‌ها هنوز روی کاغذ مانده‌اند و جز پروژه کانال قوش تیپه، بقیه پروژه‌ها آغاز نشده‌اند. 

پدیده بیکاری در افغانستان و گسترش آن، عوامل مختلفی داشته است. این عوامل فقط مربوط به سلطه طالبان بر افغانستان نیست، بلکه بیشتر حاصل یک روند فرسایشی ۴۵ ساله است که تسلط گروه طالبان، فقط روند افزایشی آن را سرعت بخشیده است. 

مهم‌ترین دلیل بیکاری در افغانستان، شرایط اقتصادی است. افغانستان کشوری به شدت مصرفی است و هیچ گونه تولید ارزشمندی ندارد. تقریبا ۸۰ درصد مردم افغانستان در بخش کشاورزی کار و فعالیت می‌کنند. دراین عرصه نیز به دلیل فقدان رشد لازم و متوازن، فعالیت‌ها هنوز به صورت سنتی و ابتدایی انجام می‌گیرد. شاید خنده‌آور باشد که در افغانستان برای شخم زدن زمین، هنوز از حیوانات و همان روش‌های کهنه استفاده می‌شود. از سوی دیگر، کشاورزی در افغانستان تک‌فصلی است، در حالیکه در اکثر کشورهای جهان، حتی کشورهای رو به رشد، کشاورزی دوفصلی شده است. همچنین، به دلیل نبود امکانات حفظ و نگهداری محصولات کشاورزی، کشاورزان مجبورند محصولات خود را در فصل حاصل‌دهی به قیمت ناچیز بفروشند. در حالیکه همین محصولات سپس در فصل‌های دیگر، با قیمت گزاف از بازارهای خارجی وارد افغانستان می‌شود. نمونه‌وار، افغانستان پیاز و سیب‌زمینی را بیش از نیاز بازار داخلی تولید می‌کند، اما به دلیل نبود سردخانه، در ماه‌هایی از سال همین محصولات را باید از خارج وارد کند. 

دلیل دیگر نبود کار، وابستگی افغانستان به منابع کمکی است. در ۴۵ سال گذشته، افغانستان همواره به کمک‌های خارجی وابسته بوده است. در ۲۰ سال گذشته جامعه جهانی آنقدر پول به افغانستان کمک کرد که می‌توانست اقتصادی پویا و خودکفا در این کشور ایجاد کند. اما اکثر این پول‌ها حیف‌ومیل شد و هیچ تاثیری بر روند خودکفایی افغانستان نگذاشت. 

فرار سرمایه نیز یکی دیگر از دلایل بیکاری در افغانستان است. سرمایه‌داران داخلی به دلیل نبود امنیت جانی، یکی پس از دیگری از افغانستان فرار می‌کنند. اکثریت سرمایه‌گذاران در افغانستان با تهدید جانی مواجه‌اند. در ۲۲ سال گذشته، ده‌ها سرمایه‌گذار ربوده شده و به قتل رسیده‌اند. هرچند طالبان پس از سلطه بر کشور، تضمین امنیت را بزرگ‌ترین دستاورد خود دانسته‌اند، واقعیت این است که در دوره سلطه طالبان نیز سرمایه‌گذاران امنیت ندارند. به همین دلیل، فرار سرمایه نیز به افزایش بیکاری دامن زده است. 

دلیل دیگر نیز افزایش تقاضای کار است که در نبود امکانات اشتغال‌زایی، معضل بیکاری را تشدید می‌کند. افغانستان در زمره کشورهایی است که کثریت جمعیت آن را نسل جوان تشکیل می‌دهد. این نسل به کار نیاز دارد، اما طالبان نخواسته و نتوانسته‌اند کوچکترین قدمی برای اشتغال‌زایی در افغانستان بردارند. اکثریت افرادی که توانایی کار کردن دارند، برای پیدا کردن شغل به کشورهای همسایه می‌روند. اما بحران اقتصادی و تورم در این کشورها نیز، به‌ویژه در ایران و پاکستان، وضعیت افغان‌هایی را که به امید کاریابی به این کشورها رفته‌اند، بدتر می‌کند. در حال حاضر حدود پنج میلیون شهروند افغانستان در ایران سرگردان‌اند  و تعداد کمی از آنان توانسته‌اند در این کشور کاری برای خود بیایند. 

 این‌ها دلایل اصلی افزایش بیکاری در افغانستان است. البته عوامل دیگری، از جمله قطع کمک‌های خارجی، حمایت نشدن از بخش خصوصی و توقف فعالیت پروژه‌های توسعه‌ای، نیز تاثیرات مخرب خود را بر وضعیت کار و کارگران در افغانستان گذاشته است.

مهم‌ترین اثر این شرایط را می‌توان افزایش شدید فقر در افغانستان دانست. به گفته نهادهای تحقیقاتی، سقوط به زیر خط فقر به ۹۷ درصد جامعه رسیده است و بیش از ۷۰ درصد افغان‌ها در خطر فقر مطلق قرار گرفته‌اند. بزهکاری و جنایت نیز تاثیر دیگری است که نبود کار در افغانستان ایجاد کرده است. نسل جوان و بی‌انگیزه افغانستان که زیر فشار روانی بیکاری و فقدان امید به آینده قرار گرفته است، برای به دست آوردن منابع مالی دست به هرکاری می‌زند و همین امر، آمار جرم و جنایت را در افغانستان بالا می‌برد. 

دوشنبه، اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت)، شمار زیادی از افغان‌ها و چهره‌های سیاسی جهان، «روز چهانی کارگر» را به کارگران افغانستان تبریک گفته‌اند. در حالیکه تنها قشر کارگری که در افغانستان وجود دارد، محدود کشاورزانی‌اند که یک فصل کشت می‌کنند و توقع دارند سه فصل دیگر از آن بخورند.

بیشتر از اقتصاد