اولین قربانیان نسل‌کشی ارمنی‌ها که بودند؟

چرا کشتار از روشنفکران شروع شد؟‌

مردم ارمنستان در سالگرد کشتار ارامنه - ایروان، ۲۳ آوریل سال ۲۰۲۲  - AFP

۱۰۸ سال پیش در چنین روزی، طلعت پاشا، وزیر کشور وقت امپراتوری عثمانی، فرمانی را امضا کرد. در بحبوحه جنگ جهانی اول که هر روز رویدادی در جبهه‌های مختلف رخ می‌داد، اهمیت تاریخی این فرمان در ابتدا معلوم نبود؛ اما فرمان طلعت رفت تا سر آغاز یکی از دهشتناک‌ترین رویدادهای تاریخ معاصر باشد: نسل‌کشی ارمنی‌ها.

بنا به دستور وزیر، نیروهای انتظامی قسطنطنیه به سرکردگی بدری بای، رئیس پلیس، عملیات خود را ساعت ۸ شب آغاز کردند. آنان ۲۰۰ و اندی روشنفکر ارمنی را دستگیر و به دو زندان در نزدیکی آنگورا (آنکارای امروز) فرستادند. یک ماه بعد که «قانون تهجیر» تصویب شد، این چهره‌ها به نقاط مختلفی داخل امپراتوری عثمانی تبعید و در نهایت، بیشترشان کشته شدند تا بخشی کوچک از بیش از یک میلیون ارمنی باشند که در جریان این فاجعه بزرگ کشته می‌شوند؛ اما بیش از ۸۰ نفرشان هم زنده ماندند تا شاهد تاریخ باشند. از آن پس ۲۴ آوریل روز یادبود نسل‌کشی ارمنی‌ها نام گرفت؛ یک «یکشنبه خونین» که همه‌چیز از آن آغاز شد.

در بازگویی این تاریخ باید به یاد داشت که امپراتوری عثمانی آن روزها در سیطره «جمعیت اتحاد و ترقی» بود. این حزب در قرن نوزدهم کارش را به عنوان یک سازمان انقلابی مخفی آغاز کرده بود که افکاری مترقی و دموکراتیک داشت و از سازمان‌های مشابهی که از میان اقلیت‌های مسیحی امپراتوری مثل ارمنی‌ها و مقدونیه‌ای‌ها بر آمده بودند، الهام گرفته بود. نفوذ آن در جامعه به قدری بود که توانست انقلاب ۱۹۰۸ را رقم بزند که از انقلاب مشروطه ایران نیز تاثیر پذیرفته بود و دوران مشروطه دوم را در عثمانی آغاز کرد. اما در دوران پس از انقلاب که رهبری حزب به دست محمود طلعت افتاد، عثمانی‌گرایی فراگیر و مترقی آن جایش را به شوونیسمی کوته‌نگر و تمامیت‌خواه داد. این جمعیت در سال ۱۹۱۳ با کودتا سر کار آمد و یک سال بعد عثمانی را در دفاع از آلمان و اتریش‌ــ‌‌مجارستان وارد جنگ جهانی اول کرد.

در سال‌های خونین این جنگ، سیاست‌های حکومت تک‌حزبی جمعیت به پاکسازی قومی گسترده در عثمانی منجر شد که ارمنی‌ها تنها بخشی از آن بودند و سایر جمعیت‌های مسیحی مثل یونانیان و آشوری‌ها نیز در پنج سال خونین حکومت این حزب، به طور وسیعی کشته شدند.

علل این کشتارها و اینکه چرا حزبی که روزگاری مشروطه‌خواه و لیبرال‌مآب بود، به این سیاست‌های مرگبار روی آورد، سال‌ها است که مورد بحث و گفت‌وگو است. دولت جمهوری ترکیه از آغاز تا امروز سیاست انکار نسل‌کشی را اتخاذ کرد و بسیاری از روشنفکران و مردم در این کشور نیز چنین رویکردی دارند؛ با این حال حال شاهد تغییر این واقعیت در میان بسیاری از جوانان ترکیه‌ایم و در صدمین سالگرد نسل‌کشی در سال ۲۰۱۵ دیدیم که بسیاری از تاریخدان‌های ترکیه در رویدادهایی که در موسسات معتبری همچون دانشگاه بسفر در استانبول برگزار شد، به این فاجعه اذعان کردند. نسل جدید تاریخدان‌های ترکیه همچون اومیت کورت و هزل اوزدمیر نه فقط وقوع این فاجعه را پذیرفتند که تاریخ این نسل‌کشی و عواقب آن را نیز نگاشتند. امسال (۲۰۲۳) نیز حزب چپ‌گرای کارگران علی‌رغم حساسیت‌‌ مبارزات انتخاباتی، ۲۴ آوریل را گرامی داشت؛ در حالی که انکار نسل‌کشی قبلا نه فقط در راست که در چپ ترکیه نیز بسیار رواج داشت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

چرا روشنفکران؟

این واقعیت که کشتار ارمنی‌ها از جامعه روشنفکری آنان آغاز شد، خود نشانه ابطال بسیاری از توجیهات و انکارهایی است که منکران واقعیت نسل‌کشی مطرح می‌کنند. این واقعه نشان می‌دهد که هدف طلعت پاشا و همراهانش از اول تخریب نخبگان فکری و فرهنگی جامعه ارامنه بود. ۲۳۵ تا ۲۷۰ نفری که در آن روز دستگیر شدند، معمولا «روشنفکر» نامیده می‌شوند اما در واقع این واژه در معنای وسیع آن به کار برده می‌شود؛ چرا که اقشار مختلفی در میانشان بودند: از روحانی تا پزشک، از روزنامه‌نگار تا وکیل و از معلم تا سیاستمدار. نابودی گروهی این افراد به‌روشنی با این قصد انجام شد تا جامعه ارمنی‌های عثمانی به‌اصطلاح «بی‌سر» و برای بقای فرهنگی و سیاسی با مشکل مواجه شود.

نگاهی به برخی از این شخصیت‌ها فقدان بزرگی را که برای ارمنی‌ها پیش آمد، نشان می‌دهد. یکی از چشمگیرترین آن‌ها کریکور زوهراب بود؛ نویسنده و وکیلی که در سه انتخابات پیاپی به عنوان نماینده قسطنطنیه به مجلس عثمانی راه پیدا کرده بود. زوهراب را استاد داستان کوتاه ارمنی می‌دانند که با تاثیرپذیری از سبک رئالیسم فرانسوی و نویسندگان همچون گی دو موپاسان،‌ آلفونس دوده و امیل زولا، برخی از مهم‌ترین داستان کوتاه‌های موجود به زبان ارمنی را منتشر کرد. او مثل بسیاری نخبگان ارمنی متولد و بزرگ‌شده قسطنطنیه بود و در روزنامه‌های ارمنی متعدد این شهر می‌نوشت. کریکور را پس از دستگیری در آن روز به دادگاهی نظامی در دیاربکر فرستادند و گروهی اوباش در راه آنجا، در نزدیکی‌های شهر اورفه، او را به قتل رساندند.

دیگر چهره به یادماندنی آرداشس هاروتونیان بود؛‌ شاعر و مترجمی که به خود فرانسوی آموخت تا آثار این زبان را به عثمانی معرفی کند. او در ضمن از اولین ارمنی‌نویسی‌های بود که نقد ادبی جدی می‌نوشت. اشعار هاروتونیان که تم‌ رمانتیک دارند، هنوز هم بین ارمنی‌ها نقل می‌شوند. او به همراه پدرش به شهر نیکومدیا (ایزمیت امروزی) تبعید و در کلیسای ارمنی شهر زندانی شد. در اوت ۱۹۱۵، هر دو را به ضرب چاقو از پای در آوردند. اشعار او سال‌ها بعد از مرگش در کتاب‌هایی همچون «پاریس» و «ایروان» منتشر شدند و بیشتر مورد توجه قرار گرفتند.

دیگر شاعری که آن شب دستگیر و چند ماه بعد کشته شد، دانیال واروژان بود. دانیال ۳۱ سال داشت و متولد روستایی در نزدیکی سیواس بود. ۱۲ ساله که بود، کشتار ارامنه در دوران سلطان عبدالحمید باعث شد از مناطق شرق آناتولی فراری شود. او را به مدرسه‌ای در قسطنطنیه فرستادند و سپس به اروپا رفت. ابتدا در مدرسه‌ای در ونیز درس خواند و در سال ۱۹۰۵ وارد دانشگاه خنت بلژیک شد تا ادبیات، جامعه‌شناسی و اقتصاد بخواند؛ اما پس از تحصیل به تنها وطنی که می‌شناخت، یعنی عثمانی، بازگشت تا مدیر مدرسه‌ای در قسطنطنیه شود.

واروژان در سال ۱۹۱۴ به همراه چند چهره ارمنی پرفروغ دیگر در پایتخت مجله‌ای ادبی به نام «میهیان» به راه انداختند. یکی از همرهانش در این کار کِگام پارشگیان بود که او هم در پاریس درس خوانده بود و در نشریات ارمنی می‌نوشت. پارشگیان نیز در آن شب سرنوشت‌ساز دستگیر و مدت کوتاهی بعد در نزدیکی آنکارا کشته شد؛ اما چند نفر از سایر چهره‌های آن مجله زنده ماندند تا راه ادبیات ارمنی را ادامه دهند. مثل هاگوپ اوشاگان که برخی از مهم‌ترین رمان‌های معاصر ارمنی همچون اثر سه جلدی «بازمانده‌ها» را نوشت یا گوستان زاریان که آثاری متعدد از رمان و نقد ادبی تا سفرنامه و مقاله و مانیفست سیاسی و شعرهای حماسی و غنایی از او باقی مانده است.

با این حال پرفروغ‌ترین چهره «میهیان» واروژان بود و هم او بود که کاری کرد تا این مجله ادبی در واقع نوعی مکتب جدید ادبیات باشد. اما هنوز یک سال از این جنبش جدید نگذشته بود که «یکشنبه خونین» از راه رسید تا واروژان ناپدید شود و چند ماه دیگر به دست گروهی از کردها که به‌روشنی از مقام‌های دولتی دستور داشتند، فجیعانه به قتل برسد. روپن سواگ، نویسنده ارمنی، مرگ فجیع واروژان را به چشم دید و ثبت کرد و البته خود نیز چند ماه بعد به قتل رسید. هنگام دستگیری واروژان، یک کتاب ۵۰ صفحه‌ای از مجموعه اشعارش با نام «ترانه نان» ضبط شده بود که بعدها ارمنی‌ها موفق شدند با پرداخت رشوه آن‌ را در اختیار بگیرند. انتشار این اشعار که در آن‌ها از زندگی روستایی ساده کشاورزان ارمنی گفته بود، جایگاه واروژان را در ادبیات معاصر ارمنی‌ها محکم‌تر کرد. امروز در گورستان ارمنی شیشلی در استانبول که جامعه ارمنی آن را اداره می‌کند، برای او بنای یادبودی به یادماندنی بر پا شده است.

اما همان‌قدر که کشتگان آن روز اهمیت دارند، بازماندگان واقعه نیز حائز اهمیت‌اند؛ آنان بودند که یاد آنچه را بر هم‌قطارانشان گذشت، بازگو کردند و بزرگ داشتند. در سال ۱۹۱۹، اولین سال پس از جنگ، یاد قربانیان ۲۴ آوریل نخستین بار در قسطنطنیه گرامی داشته شد و رفت تا موسم یادبود این فاجعه تاریخی شود.

از جمله بازماندگان می‌توان به ورطانس پاپازیان اشاره کرد؛ نویسنده، مترجم و منتقد ادبی که متولد وان بود و درس‌خوانده دانشگاه ژنو سوییس. پاپازیان مدتی هم سردبیر هفته‌نامه ارمنی‌زبان «راه» بود که در تهران منتشر می‌شد. برادر او را نیز در همان شب خونین گرفتند و کشتند. خود ورطانس در سال ۱۹۲۰ درگذشت اما در آخرین سال‌های عمر، فرصت پیدا کرد تا از فجایعی که بر مردمش رفته بود بگوید.

اما مهم‌ترین بازمانده آن شب تلخ آرام آندونیان بود؛ نویسنده و تاریخدان متولد قسطنطنیه که در جریان جنگ به چندین شهر مختلف فرستاده شد: چانکیری، آنکارا، اردوگاه‌های راس‌العین و حلب. اقبال او این بود که در حلب به زیرزمینی گریخت و تا زمان سقوط شهر به دست بریتانیا در اکتبر ۱۹۱۸ هنوز زنده مانده بود. مهم‌ترین دستاورد آندونیان این بود که با یکی از مقام‌های پایین‌رتبه ترکیه موسوم به نعیم بی همکاری کرد تا خاطرات او منتشر شود. این خاطرات در واقع روایتی تکان‌دهنده از سیاست نسل‌کشی ارمنی‌ها بود. این کتاب در سال ۱۹۲۰ تحت عنوان «خاطرات نعیم بی» منتشر و به‌سرعت به «تلگرام‌های آندونیان» یا «تلگرام‌های طلعت پاشا» مشهور شد؛ چرا که متن تلگرام‌هایی که از سیاست عثمانی‌ها خبر می‌داد، در آن آمده بود.

کتاب ابتدا به ارمنی منتشر شد اما ناشران ارمنی بوستون به‌سرعت آن را پخش کردند و به انگلیسی و فرانسوی نیز ترجمه و منتشر شد و در پذیرش بین‌المللی نسل‌کشی نقش مهمی داشت. در طول سال‌ها، بسیاری کوشیدند صحت تاریخی این تلگرام‌ها را زیر سوال ببرند؛ اما تاریخدانان معتبر آن‌ها را تایید کرده و حتی نسخه بسیاری از آن‌ها را در بایگانی‌ عثمانی‌ها یافته‌اند.

اولین استفاده از این تلگرام‌ها را در محاکمه سوقومون تهلیریان در آلمان می‌بینیم؛‌ کنشگر انقلابی ارمنی که در مارس ۱۹۲۱ طلعت پاشا را در برلین ترور کرد. تلهیریان را هیئت‌منصفه‌ای ۱۲ نفره تبرئه کردند؛ خواندن تلگرام‌ها باعث جلب احساس مثبت دادگاه شد.

بدین‌سان حمله روز ۲۴ آوریل فاجعه‌ای بزرگ برای فرهنگ و هنر و تداوم هویت ارمنی بود اما بازماندگانش توانستند در زنده ماندن این هویت و بزرگداشت یاد قربانیان فاجعه نقش مهمی ایفا کنند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه