داعش در افغانستان تا کجا پیش خواهد رفت؟

حملات داعش در افغانستان به میزان قابل‌توجهی افزایش یافته است

نیروهای وابسته به داعش در عرض یک سال از چندصد نفر به حدود چهار هزار نفر افزایش یافته‌اند-ATIF ARYAN / AFP

گروه داعش خراسان روز یکشنبه ۲۱ اسفند، مسئولیت حمله به مرکز فرهنگی تبیان در شهر مزار شریف را به عهده گرفت. این گروه پیش‌تر در هفته گذشته، مسئولیت حمله انتحاری به مزارشریف و کشته شدن داود مزمل، استاندار طالبان در بلخ را پذیرفته و ترور رئیس اداره آبرسانی هرات و تعدادی از همکارانش را نیز کار داعش اعلام کرده بود.

علی‌رغم تمام اماواگرهای موجود، چنانچه تمام این حملات را کار داعش بدانیم، همان‌گونه که خودشان ادعا دارند، پس باید بر این نگرانی نیز صحه بگذاریم که داعش در افغانستان در حال قدرت گرفتن است. طالبان در سال ۲۰۲۱، هم‌زمان با ساقط کردن شهرها، در زندان‌ها را هم بدون بررسی باز و به استثنای تعدادی از زندانیان جنایی، بقیه را آزاد می‌کردند. این اقدام طالبان باعث شد صدها جنگجوی داعش دوباره به جبهه‌های این گروه بپیوندند.

از سوی دیگر، وارد شدن طالبان به عرصه قدرت و آغاز دیپلماسی و حکومت‌داری برخی از جنگجویان طالبان را که جهان‌بینی آنان تنها بر اساس جنگ شکل گرفته بود، سردرگم کرد. گزارش‌های زیادی وجود دارد که تعدادی از جنگجویان طالبان از روزمرگی و یکنواختی و نبود ماجراجویی در زندگی‌شان ناراضی‌اند؛ به همین دلیل برای داعش جذب جنگجو از میان نیروهای طالبان هم کار سختی نیست و آمار نیروهای وابسته به داعش در عرض یک سال از چندصد نفر به حدود چهار هزار نفر افزایش یافته است و این روند همچنان هم ادامه دارد.

در حال حاضر داعش تمام تمرکزش را بر دو نقطه از جهان معطوف کرده است؛ شمال آفریقا و جنوب آسیا. جنوب آسیا از لحاظ راهبردی برای داعش بسیار مهم است زیرا در این منطقه، مدارس دینی وجود دارند که دروسشان با جهان‌بینی داعش نزدیکی‌های فراوانی دارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مدارس دیوبندی تقریبا موازی با تفکرات داعش پیش می‌روند و با دیدگاه داعش تنها در عرصه سیاسی متفاوت‌اند. با این حال جنوب آسیا برای سرباز گیری داعش محل مناسبی است. همین حالا داعش هم در پاکستان و هم در هند هواداران زیادی پیدا کرده است.

سیاست‌های کشورهای همسایه افغانستان نیز مزید بر علت شده و به گرویدن به داعش در منطقه دامن زده است. به طور مثال، سیاست‌های برتری‌جویانه حزب بی‌جی‌پی هند که در راس آن نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، قرار دارد، فشار بر اقلیت‌ها از جمله مسلمانان و مسیحیان را بیشتر و تنش‌های به‌وجود‌آمده میان مسلمان‌ها و هندوها زمینه را برای جذب نیرو از سوی داعش مهیا کرده است. سازمان‌های ضدتروریستی هند به‌شدت از رشد افراط‌گرایی در میان مسلمانان هند و در نتیجه افزایش آشوب در این کشور نگران‌اند.

در پاکستان نیز وضعیت به همان بدی هند است. پیروزی طالبان در افغانستان امید افراط گرایان مذهبی پاکستان را نیز افزایش داد و هرچند در پاکستان تحریک طالبان پاکستانی نیز در حال قدرت گرفتن‌اند، شاخه خراسان داعش نیز به موازات تی‌تی‌پی در حال بسیج نیرو است. 

ایران نگران‌تر از افغانستان 

جمهوری اسلامی ایران از آغاز قدرت گرفتن طالبان در افغانستان روابط حسنه‌ و نزدیکی با این گروه برقرار کرد و علی‌رغم تنش‌های مرزی و گاه درگیری‌های شدید میان طالبان و مرزبانان ایرانی، تا جایی که توانست به نفع طالبان فعالیت کرد. تازه‌‌ترین این خدمات واگذاری سفارت افغانستان در تهران به طالبان است که تا همین ۱۰ روز پیش در اختیار دیپلمات‌های دولت قبل بود اما حالا در کنترل طالبان است. با این حال گرمی رابطه جمهوری اسلامی ایران با طالبان به این معنی نیست که جمهوری اسلامی از نفوذ داعش در مرزهای شرقی این کشور غافل مانده است.

از طرفی،‌ برخوردهای غیرانسانی جمهوری اسلامی با اقلیت‌های مذهبی از اهل تسنن گرفته تا زرتشتی‌ها، بهائی‌ها، یهودی‌ها و مسیحیان باعث شده است تا این اقلیت‌ها به فکر مقابله بیفتند و چنین وضعیتی، برای داعش زمینه خوبی به منظور سربازگیری ایجاد می‌کند. جمهوری اسلامی به‌خوبی متوجه این موضوع شده و برای مقابله با داعش، روابطش با طالبان و القاعده را که هر دو دشمن مشترک داعش‌اند، توسعه داده است. بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ جمهوری اسلامی کمک فراوانی به طالبان کرد تا بتواند داعش را از مرزهای شرقی‌اش محو کند.

اویغورهای چین نیز به‌شدت مستعد جذب شدن به داعش‌اند. دولت چین رابطه خوبی با طالبان ایجاد کرده و لازمه تداوم این رابطه کنترل اویغورهای مخالف چین از سوی طالبان است. با اینکه اویغورها در شمال افغانستان پایگاه‌های آموزشی دارند، تاکنون نتوانسته‌اند علیه چین کوچک‌ترین فعالیتی انجام دهند؛ زیرا طالبان آنان را در محدودیت قرار داده‌اند و برای فعالیت آزادی عمل ندارند. مسلما در چنین وضعیتی، اویغورها هم بیشتر دوست دارند به داعش نزدیک شوند. زیرا داعش آزادی عمل بیشتری به جنگجویان خود می‌دهد.

داعش نیم‌نگاهی هم به کشورهای آسیای میانه دارد. تنش در این کشورها می‌تواند حتی روسیه را نیز با چالش مواجه کند. به همین دلیل، نفوذ داعش در آسیای میانه، حتی به نحوی باب طبع سازمان‌های اطلاعاتی کشورهایی است که با روسیه در تخاصم‌اند. 

اما در افغانستان، داعش با دقت، شکاف‌های حیاتی تنش میان اقوام و گروه‌ها را پیدا کرده است. آماج قرار دادن مداوم اهل تشیع و هزاره‌های افغانستان با هدف تحریک آنان برای ایجاد فضای مقاومت و درگیر شدن است. داعش پیوسته به مراکزی ضربه می‌زند که به اهل تشیع ارتباط داشته باشد. حتی افرادی مانند داود مزمل که به دست داعش کشته می‌شوند، نیز در چرخه تنش‌های قومی‌منطقه‌ای قرار دارند.

طالبان واقعا نتوانسته‌اند برای مهار داعش کوچک‌ترین کاری کنند. گزارش‌هایی هم که رسانه‌ها از کشته شدن اعضای داعش به دست نیروهای طالبان منتشر می‌کنند، به دلیل یک‌جانبه بودن منابع هرگز نمی‌توانند قابل‌اعتماد باشند. برای مثال، چند روز پیش مقام‌های طالبان در هرات ادعا کردند که با تعدادی از خوارج (همان داعش) درگیر شده‌ و آنان را کشته‌اند. اما منابع رسانه‌ای از هرات می‌گویند افرادی که کشته شدند، عضو طالبان بودند.

به نظر می‌رسد پیش‌بینی فرانک مکنزی، فرمانده سابق نیروهای ارتش آمریکا در شرق میانه (سنتکام)، در مورد افزایش حملات داعش حقیقت پیدا کرده است. او اواسط مارس ۲۰۲۲ در یک نشست خبری، گفته بود که حملات داعش از اواسط تابستان افزایش پیدا خواهد کرد و چنین هم شد.

نفوذ داعش به حدی رسیده است که می‌تواند ظرف یک هفته حداقل سه حمله پیچیده انتحاری را سازمان‌دهی کند. به این ترتیب، به‌زودی باید منتظر نبردهای سنگین میان طالبان و داعش باشیم.  

بیشتر از جهان