تازهترین تحولات مرتبط با خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت همچون گذشته، به صورت گسترده در خبرگزاریهای بینالمللی منعکس میشود. وخامت حال حسین رونقی، نگرانی از وضعیت سایر بازداشتیها، تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران و ادامه تظاهرات و اعتصابها در کانون این اخبار قرار دارند. در همین حال، درباره آنچه این روزها در شهرهای مختلف ایران میگذرد، یادداشتها و گزارشهای توصیفی و تحلیلی هم منتشر شده است.
فاکس نیوز: حمام خون در ایران
فاکس نیوز در گزارشی که روز دوشنبه چهاردهم نوامبر (۲۳ آبان)، درباره ادامه اعتراضهای ضدحکومتی در ایران منتشر کرد، نوشت: «خشم مردم در ایران ادامه دارد و جرقه نشست اضطراری سازمان ملل را روشن کرد.»
در این گزارش، با استناد به آمار گروههای حقوق بشری مبنی بر اینکه طی سرکوب شدید رژیم ایران، حداقل ۳۲۶ نفر از جمله ۴۳ کودک کشته شدهاند، میافزاید: «دستگاه امنیتی گسترده ایران در جریان اعتراضها علیه آیتاللههایی که این کشور را اداره میکنند، بیش از ۱۴ هزار نفر را دستگیر کرده است. پس از دو ماه سکون و سکوت در سازمان ملل، شورای حقوق بشر این سازمان اکنون مجبور است به حمام خونی که در ایران به راه افتاده است، واکنش نشان دهد. همانطور که رئیس دیدهبان حقوق بشرسازمان ملل در توییتر نوشت، برای اولین بار در تاریخ، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد ایران جلسه اضطراری برگزار میکند. جمهوری اسلامی باید از نهاد حقوق زنان سازمان ملل اخراج شود.»
در ادامه این گزارش آمده است: «معترضان ایرانی آنچه را این روزها در ایران اتفاق میافتد، یک قیام سراسری مینامند که چیزی کمتر از یک جنبش انقلابی نیست. با این حال سوالی که وجود دارد این است که آیا ایرانیها برای حضور در خیابانها تا سرنگونی رژیم قدرت ماندگاری و تعداد لازم را دارند؟ اریکا چنووت، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، در پاسخ به این سوال معتقد است که برای یک جنبش اعتراضی، باید قانون ۳.۵ درصد رعایت شود تا بتوان یک رژیم را سرنگون کرد. جمعیت ایران تقریبا ۸۵ میلیون نفر است؛ به این معنی که نزدیک به سه میلیون نفر باید به طور فعال در جنبش اخیر شرکت کنند تا به نتیجه برسد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نویسنده این مطلب تاکید میکند: «مشخص نیست آیا نظریه چنووت درباره یک حکومت توتالیتر خشن مانند رژیم ایران هم صادق است یا خیر. در سال ۲۰۱۹، حاکمان ایران دستکم ۱۵۰۰ معترض را در جریان تظاهرات مسالمتآمیز سراسری علیه رژیم قتلعام کردند. با این حال، کارشناسان ایرانی میگویند که عزم انقلابیون ایران جزم است. آنها با وجود تیراندازی، دستگیری و شکنجه خیابان را ترک نمیکنند و به نظر میرسد تعداد بیشتری از ایرانیان برای سرنگونی رژیم مصمماند.»
میدلایست آی: تقدسزدایی از علی خامنهای
وبسایت میدلایست آی در یادداشتی با عنوان «اعتراض ایران؛ پایان بازی چیست؟» به این نکته میپردازد که جنبشها برای موفقیت «به یک رهبر مردمی نیاز دارند که مردم را متحد کند، به آنها جهت دهد و در نهایت در صورت فروپاشی رژیم، خلاء قدرت را پر کند».
در این یادداشت، با اشاره به ناامیدی مردم از اصلاحطلبان و میانهروها آمده است: «در آخرین انتخابات ریاستجمهوری در ایران، کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی رقم خورد. این نشان میداد که مردم به صندوق رای پشت کردهاند و ایمان و امید آنها به اصلاحات مسالمتآمیز از بین رفته است.»
در ادامه مطلب میدلایست آی، میخوانیم: «مرگ مهسا امینی که گشت ارشاد ایران او را بازداشت کرده بود، با یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی از زمان پیدایش جمهوری اسلامی مصادف بود. تورم افسارگسیخته، بیکاری بالا، فساد گسترده، فقدان آزادیهای اجتماعی و سیاسی و تبعیض علیه زنان، پس از مرگ این زن جوان، نارضایتیهای موجود در این کشور را به مرحله انفجار رساند. این خشم برای شلیک فقط به کشیدن ماشه نیاز داشت. از همین رو است که میبینیم پس از مرگ غمانگیز مهسا امینی، بزرگترین اعتراضها در سالهای اخیر ایران را به لرزه درآورده است.»
نویسنده با تاکید بر اینکه «اعتراضهای اخیر در ایران طولانیترین اعتراضها در چهار دهه گذشته» بودهاند، تحلیل میکند: «این قیام با سایر اعتراضها در ایران متفاوت است. خامنهای بهندرت در این سطح هدف حمله مستقیم قرار گرفته بود. حالا معترضان به او فحشهای رکیک میدهند که هدف آن تقدسزدایی از موقعیت مذهبی و قانونی او است. با این حال، اگر نه قدرتمندان حاکم عقبنشینی کنند و نه معترضان، ممکن است این کشور به سمت یک درگیری طولانی پیش رود. برخی از قیامهای بهار عرب که دیکتاتورها را سرنگون کردند، الگوی روشنی برای جنبش بدون رهبرند که با ظهور خلاءهای قدرت، امیدهای اولیه مبنی بر پایان دادن به فساد و آغاز دوره جدیدی از عدالت اقتصادی بهسرعت از بین رفت. حتی تونس، زادگاه بهار عربی، اکنون یک حکومت خودکامه دارد.»
گاردین: طغیان علیه پدرسالاری مذهبی
نشریه گاردین یادداشتی به قلم مریم مزروعی منتشر کرد. مزروعی عکاس جنگ است و در جریان اعتراضهای اخیر در ایران بازداشت شده بود. او در یادداشت خود با عنوان «در هفت سالگی مجبور شدم موهایم را بپوشانم، اکنون زنان در ایران برای آزادی میجنگند»، مینویسد: «کشتن مهسا امینی باعث شد نسل جدید علیه ظلم و ستم قیام کنند. امیدوارم آنها به آنچه ما نتوانستیم دست پیدا کنیم، برسند.»
مزروعی در یادداشت خود، با شرح تجربه طغیان شخصیاش علیه مذهب و باورهایی که از سنین کودکی به دختربچهها در ایران تحمیل میشود، نوشت: «مرگ مهسا امینی حد آستانه تحمل همه ما بود. پس از آن، ما شانهبهشانه و زخمبهزخم کنار یکدیگر ایستادیم؛ تجربههای تحقیر از سوی یک نظام پدرسالار اسلامی را به یاد آوردیم، روسریهایمان را از سر برداشتیم و فریاد زدیم: «میکشم، هر آن که خواهرم کشت.»
او تاکید میکند: «در ایران پیش از این هم جنبشهای فمینیستی وجود داشت، اما خواسته فعالان زن معمولا رفع تبعیض قانونی و پایان دادن به مسائلی مانند خشونت خانگی، قتلهای ناموسی و ازدواج کودکان بود. نسل جدید میداند که برای به دست آوردن حقوق دیگر، باید اول مالکیت بر بدن خود را به دست بیاورد. آنها با حمایت والدین عمدتا جوان خود در خیابانها میجنگند و سه کلمه کلیدی را فریاد میزنند: زن، زندگی، آزادی.»