تصرف هرمز در چهارصدمین سال آزادی

اردیبهشت امسال چهارصدمین سال آزادی هرمز در حالی جشن گرفته شد که به نظر می‌رسد یکبار دیگر این جزیره تصرف شده است

خوردن زمین در هرمز معاصر از اوایل دهه ۹۰ خورشیدی آغاز شد - ایرانگرد

بهمن ماه سال گذشته بود که انتشار عکسی در رسانه‌‎‌ها از غیب شدن یک کوه در جزیره هرمز خبر می‌داد. کوهی که در مدتی نزدیک به یک قرن به تدریج از نظرها ناپدید شده بود و به نظر می‌رسید که خورده شده است. خوردن زمین در هرمز معاصر از اوایل دهه ۹۰ خورشیدی آغاز شد. خاک خوردنی هرمز که نوعی چاشنی بومی نیز محسوب می‌شود با شکلی از خوردن مواجه شد که به کوه‌خواری، جزیره‌خواری و ساحل‌خواری شهره شد. کشف خاک‌های رنگی هرمز عامل اصلی بود که بسیاری را متوجه غنای جزیره و منابع بکر آن کرد و درست از همین تاریخ بود که زمین هرمز خوردنی شد و البته زمین‌خواران آن بی‌نام بودند.

در طول این سال‌ها تنها خبر بازداشت متصرفان زمین‌های جزیره به بیرون از جزیره درز پیدا می‌کرد و دستگاه قضا به انتشار خبر رفع تصرف اکتفا می‌کرد. در این میان اما، زمین‌خوارانی هم هستند که نه خبری از آن به بیرون درز پیدا می‌کند و نه رفع تصرفی حاصل می‌شود. در این شکل از خوردن زمین، همواره فرد متصرف با عنوان «فردی سودجو» نامیده می‌شود؛ «فردی سودجو» که با وجود داشتن دندان‌هایی قوی برای خوردن زمین نامی ندارد و پس از مدتی خبر واگذاری زمین تصرفی به او شنیده می‌شود. این‌گونه است که خوردن زمین در هرمز حامی قانونی پیدا می‌کند.

کشف کیش مستضعفان

آنچه باعث کشف دوباره جزیره هرمز پس از ۴۰۰ سال شد، خاک‌های رنگی این جزیره بود. هفتاد طیف خاک رنگی که اواسط دهه ۸۰ خورشیدی در فرش رنگی هنرمندان بومی به کار رفت، رسانه‌ای شد و نگاه‌ها را متوجه این جزیره کرد. هرمز که تا این زمان جزیره‌ای گمشده در دل تاریخ بود و تنها به واسطه قلعه پرتغالی شناخته می‌شد، ناگهان با جمعیتی روبه‌رو شد که به قصد دیدن بهشت گمشده راهی جنوب می‌شدند. برخلاف جزایر کیش و قشم، سفر به این بهشت به هزینه چندانی نیاز نداشت و برخی به آن لقب کیش مستضعفان دادند.

همانند بهشت در قصه‌های یوتوپیایی (آرمانشهر) که مکانی است برای افراد ساده‌دلی که در جست‌وجوی آرامش و استراحت در جهانی برزخی‌اند، هرمز نیز به بهشتی امن برای جست‌وجوگران تبدیل شد. رهایی نسبی از بگیروببندها کافی بود تا هرمز به تنفس‌گاهی میان برزخ و جهنم بدل شود و همین جزیره را خوردنی‌تر از پیش کرد. از سویی، فقر شدیدی که در این سالیان گریبان‌گیر مردم هرمز شده بود، آن‌ها را واداشت تا با رویی خوش به استقبال این اقبال نوبرانه بروند. این روی خوش اما، دوام چندانی نداشت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از تعطیلی معدن خاک سرخ هرمز که عوامل حکومتی سال‌ها آن را به تاراج برده بودند، اهالی جزیره هرمز با نوع جدیدی از غارت خاک روبه‌رو شدند. گردشگران، خاک‌های سرخ و رنگی هرمز را با ‌عنوان سوغات با خود از جزیره می‌بردند. رها کردن زباله در سواحل و کوه‌ها و برداشت قطعاتی از کوه‌های رنگی با ‌عنوان یادگاری و همچنین ایجاد آلودگی‌هایی که به دلیل تردد زیاد وسایل نقلیه ایجاد شد از دیگر مشکلاتی  بود که جزیره‌نشینان با آن مواجه شدند و آن‌ها را در تردیدی حیاتی قرار داد: بودن یا نبودن گردشگر. این تردید زمانی به اوج خود رسید که با حصارکشی، تصرف زمین و پروژه‌های ساخت‌وساز در زمین‌های جزیره روبه‌رو شدند.

پیوند لذت و عزت

ائمه جمعه استان هرمزگان از اواسط دهه ۹۰ خورشیدی، گردشگری جدید در جزیره هرمز را شماتت کردند. جزیره‌ای که از دهه ۶۰ به دلیل دارا بودن بیشترین شهید کشور- نسبت به جمعیت- و همچنین خاک سرخی که نماد شهادت تعبیر می‌شد؛ مقری ایدئولوژیک برای حکومت به شمار می‌رفت و در کنترل مذهبی‌ها قرار گرفت. بهشت عزت و شهادت تبدیل به بهشت لذت و هیپسترهای ایران شده بود و نیازمند راه‌حلی بود که لذت و عزت را به هم پیوند بزند. از همین تاریخ است که بنیادی به نام برکت در جزیره هرمز شکل می‌گیرد؛ بنیادی وابسته به ستاد اجرایی فرمان خمینی که به نام محرومیت‌زدایی و اشتغال‌زایی به فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هرمز وارد شد و نقش پیونددهنده را ایفا کرد.

روزنامه گاردین، اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۹ در مقاله‌ای به جمعی از جوانان ایرانی اشاره می‌کند که با ظاهر و سبک زندگی هیپی‌وار در جنوب ایران زندگی می‌کنند و با جهانگردان تعامل دارند. اشاره به آزادی جوانان در جزیره هرمز جمهوری اسلامی، گویای استفاده از جزیره با ‌عنوان ویترینی برای نمایش در عرصه بین‌الملل بود. حکومتی که به انواع شرارت‌های ضد بشری متهم است، نیازمند چنین تصویری بود تا سرزمین و جوانانش را آزاد نشان بدهد. نمایشی کاذب از «آزادی» که هزینه‌اش را جزیره باید می‌پرداخت.

جزیره خوردنی، دیگر خوردنی نبود. ورود سیمان و آسفالت به جزیره آغاز شد و ساخت‌وسازهای جدید بر روی خاکی که هر مترش یک موزه طبیعی شگفت‌انگیز است، صورت گرفت. محسن رنانی، اقتصاددان، سال گذشته در سایت خود در یادداشتی با عنوان «هرمز، کیش، قشم مات؟» درباره «آسیب‌های پساانقلاب به جزایری چون هرمز و قشم»، از نابودی این جزایر در آینده‌ای نه‌چندان دور خبر داد. جزایری که نه‌تنها طعمه جریان حکومتی بسازوبفروشی شده‌اند، بلکه پای کارخانه‌های صنعتی نیز به زودی به آن‌ها باز خواهد شد.

او چنین پدیده‌ای را ترکیب نامقدسی از سه‌گانه توهم، جهل و رانت و «تبانی مهندسان و روحانیان» می‌داند و می‌نویسد: «همان رانت‌خواران حکومتی که تا همین چند سال اخیر خاک سرخ هرمز را به‌‌صورت انبوه صادر می‌کردند، در سال‌های اخیر وارد حوزه گردشگری تفریحی شده‌اند. آن‌ها دارند جزیره را با سیمان، آهن و سنگ می‌پوشانند. تخلیه سیمان بر روی چهره درخشان این نگین، آن هم با بهانه توسعه گردشگری از آن خریت‌های آشکار و تبانی‌های عظیم توهم، جهل و رانت است.»

تصرف مجدد هرمز

اردیبهشت امسال، چهارصدمین سال آزادی هرمز در حالی جشن گرفته شد که به نظر می‌رسد یکبار دیگر این جزیره تصرف شده است. اواخر سال گذشته هم‌زمان با سفر ابراهیم رئیسی به استان هرمزگان، جمعی از فعالان این استان در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهوری، خواستار برخورد با تصرف‌های گسترده‌ای شدند که با عنوان نهادها و شرکت‌های سرمایه‌گذار، این جزیره را در معرض تملک غیرمسئولانه و تخریب‌های وحشتناک قرار داده است. آن‌ها خواستار ثبت ملی هرمز شدند تا بلکه از این تخریب جلوگیری کنند؛ تخریبی که به نام توسعه گردشگری باعث آسیب دیدن بخش عظیمی از خاکی شده است که برای شکل‌گیری مجدد آن باید میلیون‌ها سال به انتظار نشست.

هر چند گفته شده است که به دستور ابراهیم رئیسی از تصرف و ساخت‌وساز جلوگیری شده، اما تکلیف ساخت‌وسازهای پیشین هنوز مشخص نیست. ساخت سازه‌هایی نظیر «هتل ماجرا» در مجاورت ساحل بکر هرمز هیچ‌گاه متوقف نشد و به قول محسن رنانی به نظر نمی‌رسد که این کثافت‌کاری کودکانه، از روی هرمز پاک شود. این نخستین سازه عظیم سیمانی در سواحل هرمز است که نخست با عنوان «اقامتگاه بوم‌گردی» مطرح شد و به ناگهان خود را هتل نامید.

به گمان برخی این پروژه از بالا حمایت می‌شود و به نظر نمی‌رسد مشمول پروژه «عدالت ساحلی» شود؛ عدالتی که در دستور نهم بهمن ماه ابراهیم رئیسی مبنی بر آزادسازی حریم ۶۰ متری سواحل و عقب‌نشینی از حریم متصرف شده ابلاغ شد و کارکردی برای این گونه ساخت‌وسازهای فراقانونی ندارد. ساخت‌وسازهایی که اغلب به بهانه محرومیت‌زدایی و با تاکید بر فقر مردم جزیره، به توسعه شتابزده گردشگری به وسیله بنگاه‌های اقتصادی حکومتی اصرار دارد و به ظرفیت‌های این موزه کوچک تاریخی اعتنایی نمی‌کند.