طرح جدید امنیتی برای توقف جریان فمینیستی در داخل و خارج از ایران

طی روزهای گذشته هم‌زمان با بازداشت تعدادی از فعالان زن در ایران، صفحات پرمخاطب فعال در زمینه حقوق زنان و فمینیسم، مورد حمله سایبری قرار گرفت

 صفحات اینستاگرام «دیده‌بان آزار»، «جنبش می‌تو»، «بیدارزنی»، «آکادمی چراغ» و «۸۰۰ زن» هدف حمله سایبری قرار گرفتند _ اینستاگرام

«انقلاب اگر بخواهد ضربه ببیند، از ناحیه زنان است»، این جمله‌ای بود که چند ماه قبل آن را از زبان وزیر کشور شنیدیم، جایی که این فرمانده سابق سپاه پاسداران به‌صراحت اعلام کرد: «افکار فمینیستی موجب تحقیر و تضعیف موقعیت زن» می‌شود. حالا نهادهای امنیتی دست به کار شدند تا محدودیت‌ها و سرکوب‌هایی که پیش از این نیز فعالان زن را هدف قرار می‌داد، به صورت متمرکز و با صرف منابع مالی بیشتر، به طور فیزیکی در داخل و به صورت مجازی در خارج از مرزها، افزایش دهند.

هم‌زمان با موج جدید بازداشت تعدادی از فعالان زن و مستندساز در ایران، برخی از صفحات پرمخاطب فعال در زمینه حقوق زنان و فمینیسم، در رسانه‌های اجتماعی، هدف حملات سایبری قرار گرفتند. این حملات به‌صورت گسترده، صفحه اینستاگرام تعدادی از فعالان فمینیست و همچنین صفحاتی که به تولید محتوا در حوزه زنان مشغول‌اند را هدف قرار داده است.

این نخستین‌بار نیست که فعالان زن هدف سرکوب نهادهای امنیتی قرار می‌گیرند، اما حمله یکپارچه و گسترده به صفحه‌های فعالان فمینیست در داخل و خارج از کشور، نشان از طرح جدیدی دارد که باید در انتظار گسترش دامنه آن چه به صورت بازداشت در داخل کشور و چه تلاش برای تخریب و فشار بر فعالان زن در خارج از ایران باشیم. تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد برخی نهادهای امنیتی، از‌جمله اطلاعات سپاه، حوزه جداگانه‌ای با هدف تمرکز بر بخش زنان و فعالیت‌های فمینیستی تشکیل داده‌اند. در کنار این، ورود گسترده قرارگاه ثارالله سپاه به پرونده فعالان زن در چند سال اخیر نیز گواه این است که سیاست ویژه‌ای ا سوی نهادهای امنیتی برای فشار و متوقف‌کردن زنان در ایران دنبال می‌شود. این نهادها که تا پیش از این بیشترین تمرکز خود را بر پرونده‌سازی و فشار بر فعالان زن در داخل ایران و حمله‌ و تخریب برخی فمینیست‌های خارج کشور قرار داده بودند، حالا در طرحی جدید، بخشی از فعالیت خود را به حمله‌های سایبری برای از دسترس خارج کردن صفحات پربازدید فمینیستی متمرکز کردند.

از روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت، تعدادی از فمینیست‌های ایرانی از حمله سایبری به صفحات خود در اینستاگرام خبر دادند. دامنه این حملات گسترده بود و برخی صفحات فمینیستی که به مسائل زنان می‌پردازند را نیز شامل می‌شد. اینستاگرام «دیده‌بان آزار»، «جنبش می‌تو»، «بیدارزنی»، «آکادمی چراغ»، «۸۰۰ زن»، تعدادی از صفحاتی بود که به‌صورت سازمان‌ یافته در معرض حمله سایبری قرار گرفتند. در همین راستا، صفحه اینستاگرام پرمخاطب برخی فعالان زن همچون سمانه سوادی، فرانک عمیدی، نزهت بادی، مینا خانی و شقایق نوروزی نیز با سازوکاری یکسان، هدف این حملات بودند.

حمله سایبری و سازمان‌‌یافته به این صفحات به این صورت بود که به یک‌باره و در طول حدود یک یا دو ساعت، کاربران پرشماری با هویت نامشخص (بدون عکس و نام حقیقی) اقدام به دنبال کردن (فالو کردن) این صفحات اینستاگرام کردند. به گفته سمانه سوادی، در عرض حدود یک ساعت، بیش از دو هزار کاربر با هویت نامشخص، شروع به دنبال‌کردن صفحات اینستاگرام آن‌ها کردند. این فعال فمینیست برابری‌خواه و موسس آکادمی چراغ که حالا هم صفحه خودش و هم موسسه او در اینستاگرام هدف حمله قرار گرفته، به ایندیپندنت فارسی گفت: «در صفحه آکادمی چراغ، طی حدود دو ساعت، تعداد دنبال‌کنندگان آن از ۱۹ هزار کاربر به ۲۱ هزار نفر رسید، همین روند در صفحه خودم نیز صورت گرفت. برخی صفحاتی که دیرتر اقدام به خصوصی‌سازی (پرایوت‌) کردند، در مدتی کوتاه حدود ۲۰ هزار دنبال کننده جدید به آن‌ها اضافه شد.»

حضور گسترده دنبال‌کننده‌ها در یک صفحه، امکان ریپورت کردن (گزارش دادن) و مسدودسازی صفحات را فراهم می‌سازد. به این صورت که با افزایش گزارش‌های ارسال‌شده به اینستاگرام مبنی‌بر لزوم مسدودسازی یک صفحه به دلایل مختلف، می‌توان فعالیت آن صفحه اینستاگرام را متوقف کرد. ناامن‌سازی و کاهش اثرگذاری صفحات نیز مورد دیگری است که به گفته سوادی می‌تواند هدف این حمله سایبری باشد. نزهت بادی که صفحه او هم هدف این حمله‌ها قرار گرفته، معتقد است این اقدام به دنبال از بین بردن راه‌های ارتباطی میان زنان با جامعه است. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اجرای این طرح (حمله سایبری از طریق کاربران متعدد) و اختصاص منابع مالی برای انجام آن، درست زمانی صورت می‌گیرد که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری تحت فشارهای شدید اقتصادی قرار دارد. یعنی در روزهایی که اقتصاد ایران در معرض فروپاشی است، منابع مالی به‌جای تزریق در راستای حل مشکلات اقتصادی، به طرح‌های امنیتی علیه فعالان فمینیستی اختصاص می‌یابد. در عین حال روزهای گذشته تعدادی از فعالان زن و مستندساز داخل کشور از جمله مینا کشاورز و فیروزه خسروانی نیز بازداشت و برخی دیگر همچون مریم رحمانی احضار شده‌اند.

فعالیت‌هایی از این دست در حالی از طرف نهادهای امنیتی افزایش یافته است که حکومت در حوزه‌های مختلف، فشار بر زنان ایران را روز به روز گسترش می‌‌دهد. از وضع قوانین جدید در حوزه بارداری و فرزندآوری گرفته تا اعلام برخورد با زنان در محل به دلیل مسئله حجاب و به تازگی وضع قوانینی عجیب در مورد فعالیت آرایشگاه‌های زنانه در مشهد. آموزش‌هایی که از طریق رسانه‌های اجتماعی در اختیار زنان قرار می‌گیرد در تضاد با خواسته‌ها و رویکرد حکومت در رابطه با زنان است. از مقاومت زنان در برابر قوانین بارداری تا مطالبه حقوق اجتماعی و فردی همچون ورود به ورزشگاه، صحبت از آزار جنسی، مطالبه حق پوشش، آگاهی در مورد خشونت، نقد کودک-همسری و زن‌کشی، همه و همه در تقابل با رویکردی است که حکومت در تلاش برای تحمیل آن به زنان ایرانی است.

سمانه سوادی که در صفحه خود مباحث و آموزه‌های فمینیستی را مطرح می‌کند و در موسسه آکادمی چراغ بر مسئله آزار جنسی متمرکز است، هدف این حملات سایبری را به ایندیپندنت فارسی این‌گونه توضیح داد: «برخی طر‌ح‌ها همچون افزایش جمعیت، پارک زنان و انواع سرکوب زنان موضوعاتی است که آموزش‌ها در شبکه‌های اجتماعی، امکان اجرای آن‌ها در جامعه را برای حکومت سخت‌تر می‌کند. تلاش برای ساکت کردن زنان در داخل، از دسترس خارج کردن صفحات فمینیست‌های خارج از کشور و صفحاتی که به آموزش در حوزه زنان مشغول‌اند، با رویکرد رفع موانع اجرای اهداف‌ حکومت در حوزه زنان صورت می‌گیرد.» او همچنین معتقد است که این اقدام‌ها به اینجا محدود نیست و پیش از این نیز طرح‌هایی برای تخریب و حذف فمینیست‌های ایرانی صورت گرفته است، به‌ویژه اخیرا ویدیوهای عامه‌پسندی در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌شود که در آن فمینیست‌ها را عامل برانداختن بنیان خانواده معرفی می‌کنند. ‎

نزهت بادی، منتقد سینما و تحلیلگر مسائل زنان نیز که صفحه او هم مورد حمله سایبری قرار گرفته است، به ایندیپندنت فارسی گفت: «پیش از این نیز شاهد حمله‌هایی علیه فعالان زن بودیم، اما اقدام اخیر با رویکردی هدفمند و به‌صورت سیستماتیک انجام شد که هم‌زمانی آن با بازداشت برخی فعالان زن در ایران، نشان می‌دهد حکومت به‌دنبال سرکوب و حذف گسترده زنان است.» او با اشاره به نقش صفحه‌های فمینیستی در شنیده‌شدن صدای خاموش زنان، عنوان می‌کند: «آگاهی‌ای که زنان از طریق این صفحات به دست می‌آورند، محدود به فضای مجازی نمانده، بلکه زنان با آگاهی از حقوق خود دست به کنشگری در زندگی فردی و اجتماعی‌شان می‌زنند. این مطالبه‌گری زنان ماهیتی اعتراضی و انتقادی به خود گرفته و امر روزمره آن‌ها را به کنشی سیاسی بدل می‌کند.»

جدا از کنشگری زنان در خصوص مطالباتشان که گاهی به کنشی سیاسی تبدیل می‌شود، در سال‌های اخیر همواره شاهد حضور گسترده زنان در اعتراض‌های خیابانی سال‌های اخیر بوده‌ایم. این موضوع حتی در جریان اعتراض‌های اصفهان ازسوی فعالان وابسته به نهادهای امنیتی در رسانه‌های اجتماعی نیز مورد توجه قرار گرفت و بارها از زنان به‌عنوان گردانندگان اعتراض‌ها یاد شد.

مینا خانی، از دیگر فعالان فمینیستی است که صفحه او نیز هدف حمله سایبری اخیر قرار گرفته است. او در این مورد به ایندیپندنت فارسی توضیح داد: «پیش از این نیز بسیاری از ما شاهد حملات سایبری بودیم، اما این‌بار شکل آن تغییر کرد و دیگر به صورت کمپین‌های تخریبی نبود، بلکه هدفشان پایین‌کشیدن و مسدودسازی صفحات بود.» او هم‌زمانی این اقدام با اوج گرفتن جنبش می‌تو (من هم) و صحبت گسترده زنان از آزار جنسی افرادی که برخی از آن‌ها شناخته‌شده و مشهورند را مسئله‌ای حائز اهمیت می‌داند. یکی از صفحاتی که در حمله سایبری اخیر هدف قرار گرفت، صفحه «۸۰۰ زن» بود که به‌تازگی و هم‌زمان با افشاگری زنان بازیگر در مورد آزار جنسی، با هدف اطلاع‌رسانی از روند پیگیری روایت‌های آزار راه‌اندازی شده بود.

اقدام اخیر در حمله سایبری به صفحات فمینیستی به خوبی نشان داد که حکومت از قدرت و اهمیت زنان در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران آگاه است. مسئله همانجاست که وزیر کشور عنوان کرده بود انقلاب اگر بخواهد ضربه ببیند، این ضربه از ناحیه زنان است. در سال‌های اخیر هرچه میزان اثرگذاری زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی افزایش یافته، هجمه، حمله و تخریب جریان‌های فمینیستی در ایران نیز بیش از پیش گسترش پیدا کرده است. طرح امنیتی اخیر نیز همان مسیر گذشته را دنبال می‌کند، پرونده‌سازی، بازداشت، محرومیت از کار و فعالیت برای فعالان زن در داخل کشور و تخریب و مسدودسازی مسیر ارتباطی فمنیست‌های خارج از کشور با زنان در ایران.