ممنوعیت و خشونت کلامی، محصول وزارت ورزش و فدراسیون‌ها برای زنان

دردسرهای بزرگ‌تر زنان در پرورش اندام، ژیمناستیک و ورزش‌های آبی

فقط لباس ورزشی نیست که برای زنان ورزشکار ممنوعیت ایجاد می‌کند، بلکه زنان ورزشکار ایرانی با بحران فضای ورزشی نیز مواجه‌اند‌ـ شفقنا

معاونت ورزش زنان در وزارت ورزش و جوانان کارکردی برخلاف عنوان خود دارد. معاونت وضع ممنوعیت و محدودیت در ورزش زنان شاید به آنچه انجام می‌دهد نزدیک‌تر باشد.

چند روز پیش، مریم کاظمی‌پور، معاون وزیر ورزش در امور زنان، ممنوعیت فعالیت زنان در رشته پرورش اندام را اعلام کرد. او گفت: «در حوزه زنان نه تنها در پرورش اندام، بلکه در رشته‌های دیگر ملاحظات خاص‌تری داریم، مثلا در فعالیت برون‌مرزی ژیمناستیک زنان با توجه به نوع پوشش و نمایش.» عبدالمهدی نصیرزاده، رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام، نیز گفت: «زنان در رشته‌های پرورش اندام و فیزیک به هیچ عنوان حضور ندارند و فدراسیون با زنانی که در چنین رشته‌هایی فعالیت کنند برخورد خواهد کرد.»

آنچه این ممنوعیت، خشونت کلامی و اعلام برخورد با ورزشکاران زن را پدید آورده، ماهیت رشته ورزشی پرورش اندام است که برگزاری مسابقات آن با پوشش موسوم به اسلامی ممکن نیست و هر پوشش غیراستاندارد با اساس نمایشی این رشته ورزشی در تضاد است.

ممنوعیت و محدودیت در بعضی دیگر از رشته‌های ورزشی مانند ژیمناستیک، شنا، شیرجه و واترپلو نیز چنان شدید است که دختران ورزشکار را از انتخاب رشته ورزشی خود ناامید می‌کند و دختران ورزشکار ایرانی از شرکت در رقابت‌های بین‌المللی این رشته‌های ورزشی محروم‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ترانه علیدوستی، بازیگر سینما، که در فیلم اورکا به کارگردانی سحر مصیبی با موضوع یک زن شناگر ایرانی بازی کرده است، چندی پیش در مصاحبه‌ای گفت: «فیلم اورکا درباره یک زن ورزشکار ایرانی است که سه رکورد گینس ثبت کرده، اما در کشور خود هویت ورزشی ندارد، چون شنا برای زنان در ایران ممنوع است.» رسانه‌های نزدیک به حاکمیت به این حرف‌های علیدوستی اعتراض کردند که او سیاه‌نمایی می‌کند و شنا برای زنان ممنوع نیست؛ اما اشاره ترانه علیدوستی به ممنوعیت حضور آن‌ها در رقابت‌های بین‌المللی بود که از نگاه این رسانه‌ها ظاهرا مسئله مهمی نیست، در حالی‌ که ممنوعیت حضور در مسابقات قاره‌ای، جهانی و المپیک، ورزش حرفه‌ای را در رشته‌های آبی برای زنان ورزشکار بی‌معنا می‌کند.

انجام این رشته‌های ورزشی با لباس ورزشی غیراستاندارد موسوم به اسلامی ممکن نیست و دخترانی که رشته‌های آبی را انتخاب می‌کنند، باید فقط در رقابت‌های داخلی شرکت کنند یا پیش‌تر در بازی‌های کشورهای اسلامی فرصت رقابت با چند کشور دیگر را پیدا کردند که کیفیت نداشتند و به رشد این رشته‌های ورزشی برای زنان منجر نشد.

فدراسیون‌های ورزشی در ایران نهادهای مستقلی نیستند که بتوانند یا بخواهند از حقوق ورزشکاران زن حمایت کنند. اصرار فدراسیون‌های جهانی به استقلال فدراسیون‌های ورزشی در کشورهایی مانند ایران به منظور کاستن دخالت‌های سیاسی در ورزش است، اگرچه چندان موفقیت‌آمیز نباشد.

علی کریمی با انتشار یک استوری در اینستاگرام، در انتقاد از رئیس فدراسیون بدنسازی نوشت: «یعنی یه میز چقدر ارزش داره؟ خدا رو شکر ما نشدیم.» اشاره علی کریمی به انتخابات سال گذشته ریاست فدراسیون فوتبال است که او نتوانست رای اعضای مجمع را جلب کند. در ساختار ورزش ایران که فدراسیون‌ها استقلال ندارند و حتی در امور تخصصی نیز باید منتظر دستور «نهادهای بی‌ربط» با عنوان وارونه ذی‌ربط باشند، حتی چهره‌های ورزشی هم نمی‌توانند استقلال داشته باشند و علی کریمی به همین دلیل حق دارد خوشحال باشد که پشت میز ریاست فدراسیون فوتبال ننشسته است.

دستور برای ممنوعیت و محدودیت فعالیت زنان در رشته‌‌های مختلف ورزشی دستور آشنای چهار دهه اخیر در ورزش ایران است. ورزش زنان از میان این دستورها و با پریدن ورزشکاران از بلندترین موانع زنده مانده است، که محصول تعلق خاطر زنان ایرانی به ورزش و پشتکار کم‌نظیر آن‌ها است. بسیاری رشته‌های ورزشی مانند والیبال، بسکتبال و فوتبال سال‌های سال منتظر تایید لباس موسوم به اسلامی در وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک مانده‌اند تا بتوانند در رقابتی بین‌المللی شرکت کنند. در بعضی رشته‌های ورزشی مانند پرورش اندام یا ورزش‌های آبی هم تلاش‌ها بی‌نتیجه است.

فقط لباس ورزشی نیست که برای زنان ورزشکار ممنوعیت ایجاد می‌کند، بلکه زنان ورزشکار ایرانی با بحران فضای ورزشی نیز مواجه‌اند. اماکن ورزشی که زنان استفاده می‌کنند، باید در موقعیتی باشد که تمرین و مسابقه در آن‌ها از خارج زمین یا محیط ورزشی قابل دیدن نباشد و این مسئله‌ تعداد اماکن ورزشی قابل دسترس برای زنان را کم‌شمار می‌کند.

اعتبار روشن نگه‌ داشتن چراغ ورزش زنان در ایران یکسره متعلق به ورزشکاران و مربیان است که نسل به نسل مقابل دستورهایی که آنان را نهی کرده‌‌اند، ایستاده‌اند و در مقابل کمبود امکانات و فرصت‌ها که برای ناامید کردن هر ورزشکاری کافی است، تاب آورده‌اند. زنان ورزشکار امید را زنده نگه داشته‌اند، احتمالا موافق‌اید که ستودنی است.

بیشتر از ورزش