ستیز با همه‌چیز: تلاش طالبان برای حذف هویت‌های غیر پشتون

فارسی‌ستیزی طالبان نشان می‌دهد که این گروه در پناه دین و مذهب، به حذف فرهنگ و تاریخ مردمان ‏غیر پشتون چشم دوخته است

برخی بر این باورند، پوهنتون از اصطلاح‌های «ملی» در افغانستان است که هم در زبان پشتو و هم در زبان فارسی کاربرد دارد - توییتر HNajafizada

حذف واژه فارسی دانشگاه از تابلوی دانشگاه بلخ به دست طالبان و جایگزین کردن آن با «پوهنتون»، که واژه‌ای پشتو است، با واکنش گسترده‌ای در جامعه افغانستان مواجه شده است. در تابلو سابق دانشگاه بلخ، این عنوان به سه زبان انگلیسی، فارسی، و پشتو نوشته شده بود. اکنون طالبان واژه فارسی «دانشگاه» را حذف کرده و به‌جای آن «پوهنتون» نوشته‌اند.

طرفداران این دیدگاه معقتدند که پوهنتون از اصطلاح‌های «ملی» در افغانستان است که هم در زبان پشتو و هم در زبان فارسی کاربرد دارد. در حالی که فارسی‌زبانان در افغانستان می‌گویند پوهنتون واژه‌ای پشتو است که معادل آن در فارسی، دانشگاه است.

توجیه دیگر فارسی‌ستیزها در افغانستان این است که دانشگاه، به دلیل کاربرد در ایران، بیشتر هویت ایرانی دارد و نباید در افغانستان استفاده شود. برخی از این گونه افراد، استفاده از واژه‌های فارسی را نتیجه «تهاجم فرهنگی ایران به افغانستان» می‌دانند.

گلبدین حکمتیار از فارسی‌ستیزان سرسخت است، در حدی که به باور او، کتاب‌های فارسی باید به دری ترجمه شود. در حالی که فارسی‌زبانان افغانستان می‌گویند در صحبت کردن با یک ایرانی یا خواندن کتاب‌هایی که در ایران نوشته شده است، نیاز به ترجمه ندارند، چون فارسی و دری دو زبان جداگانه نیستند. با وجود اینکه فارسی‌زبانان در افغانستان می‌دانند که دری نسخه قدیمی و کهن زبان فارسی است، به دلیل اینکه ناسیونالیست‌های پشتون بر جدایی دری از فارسی تلاش می‌کنند، فارسی زبان‌ها نیز برای جمع شدن زیر نام فارسی علاقه‌ای به استفاده از نام دری به مثابه زبانی مجزا از فارسی ندارند.

تاکید بر دری خواندن زبان بخشی از مردم افغانستان و ستیز با فارسی، بیشتر در ستیز با هویت‌های غیر پشتون نهفته است.

در حالی که فارسی زبان مشترک همه اقوام افغانستان است، سیاستمداران پشتون تاکید می‌کنند که پشتو باید چنین جایگاهی داشته باشد. برای نمونه، اگر یک فرد ازبک به قندهار سفر کند، نه پشتو حرف می‌زند نه ازبکی، چون زبان مشترک یک ازبک و یک پشتون، فارسی است.

به همین گونه، اگر یک فرد بلوچ به یک ناحیه ترکمن‌نشین سفر کند، فارسی صحبت می‌کند. با وجود این که از ده‌ها سال پیش، سیاستمداران پشتون در افغانستان تلاش کرده‌اند پشتو را جایگزین فارسی کنند، اما این زبان هنوز زبان اقلیت پشتون است، نه زبان همه مردم افغانستان. به همین دلیل، جایگزین شدن واژه پوهنتون به‌جای دانشگاه، با واکنش گسترده و عمومی در افغانستان مواجه شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

واژه دانشگاه در سال ۲۰۱۳ و پس از اعتراض گسترده دانشجویان فارسی‌زبان، به تابلوی دانشگاه بلخ اضافه شد. در جریان تنش‌ها میان دانشجویان بر سر اضافه شدن واژه فارسی دانشگاه، دست‌کم سه دانشجو کشته و شماری دیگر زخمی شدند.

دانشگاه بلخ  نیز چندین روز در اثر در این تنش‌ها تعطیل شد. در نهایت، معترضان فارسی‌زبان موفق شدند واژه فارسی را در تابلوی دانشگاه اضافه کنند. اعتراض‌های مشابه به‌سرعت در بسیاری از استان‌های افغانستان شکل گرفت و در نتیجه، واژه فارسی دانشگاه در کنار پوهنتون در تابلو بسیاری از دانشگاه‌های دولتی افغانستان جای گرفت.

دانشجویانی که به این امر اعتراض کردند، می‌گفتند که افغانستان از سرزمین‌های کهن حوزه زبان فارسی است و نبود واژه دانشگاه، در کنار پوهنتون، به معنای نادیده گرفتن تاریخ، زبان، و فرهنگ بخش بزرگی از جامعه افغانستان است، و در ضمن، این روند به پشتونیزه شدن همه‌چیز منجر خواهد شد.

هرچند ناسیونالیست‌های دولت حامد کرزی و اشرف غنی تلاش کردند جلوی استفاده از واژه‌های فارسی در تابلوها و نامه‌های رسمی نهادهای دولتی را بگیرند، اما به دلیل اعتراض گسترده مردم و ریشه‌دار بودن فرهنگ فارسی در جامعه افغانستان، واژه‌های فارسی همچنان در تابلوهای رسمی نهادهای دولتی پابرجا ماند.

در سال‌های اخیر، تنش بر سر استفاده از واژه‌های فارسی و پشتو اندکی فروکش کرد، چون سیاستمداران و ناسیونالیست‌های پشتون توجیه منطقی برای ستیز با جامعه فارسی‌زبان نداشتند و در نهایت در برابر این اعتراض‌ها تسلیم شدند. در بیست سال گذشته، اثرگذارترین رسانه‌های افغانستان، رسانه‌های فارسی‌زبان بوده‌اند. رسانه‌های مطرح و پرمخاطب نوشته‌هایی به زبان فارسی داشتند و بیشترین کانال‌های رادیویی نیز به زبان فارسی برنامه پخش می‌کردند. این از یک سو بیانگر اکثریت بودن فارسی‌زبانان در افغانستان است، و از سوی دیگر، ظرفیت این زبان را در پیوند زدن فرهنگ‌ها و اقوام گوناگون نشان می‌دهد. برای نمونه، «طلوع» که رسانه‌ای فارسی زبان است، در قندهار، خوست، نورستان، و هلمند نیز مخاطب دارد، اما «شمشاد» و «ژوندون» که رسانه‌هایی پشتو زبان‌اند، در بلخ، بدخشان، پنجشیر، و بقیه مناطقی که ساکنانشان فارسی‌زبان‌اند، مخاطب ندارند.

مجیب مهرداد، روزنامه‌نگار، در یادداشتی در باره فارسی‌ستیزی طالبان نوشت: «حذف واژه فارسی دانشگاه از تابلوی دانشگاه بلخ، سیاست‌های طالبان را با سیاست‌های ناسیونالیست‌های تنگ‌نظر دوره جمهوریت، و تاریخ ریشه‌دار ستم فرهنگی در وطن پیوند می‌زند، و این برداشت را که طالب نیروی ایدئولوژیک صرف است، باطل می‌کند.»

به باور آقای مهرداد، طالبان صرفا جریانی دینی و مذهبی نیست، بلکه هدف‌های این گروه بر ستم فرهنگی و حذف هویت‌های غیر پشتون در افغانستان نیز استوار است. با وجود این که در دست‌کم پنجاه سال گذشته، دولت‌های جمهوری، کمونیستی، اسلامی، و امارتی، از تفکر و بینش متفاوتی با سیاست و اداره نمودن جامعه افغانستان پیروی کرده‌اند، اما همه این دولت‌ها در ستیز با فارسی و جامعه فارسی‌زبان در افغانستان وجه مشترک داشته‌اند. هم‌اکنون شمار زیادی از ناسیونالیست‌های دولت حامد کرزی و اشرف غنی که تا چند ماه قبل طالبان را تروریست‌های خون‌ریز می‌دانستند، به‌خاطر تعصب قومی و اشتراک فرهنگی، با این گروه متحد شده‌اند و برای دستیابی طالبان به پول و مشروعیت، لابی می‌کنند.

هرچند اکنون طالبان در افغانستان قدرت مسلط است و بر تمام جغرافیای کشور حکومت دارد و هر مخالفتی را با زور اسلحه سرکوب می‌کند، اما اقدام‌های این گروه در راستای یکسان‌سازی فرهنگی، حذف هویت‌های قومی، و ستیز با تاریخ و زبان بخش بزرگی از جامعه افغانستان، پرده از هدف‌های این گروه در راه حذف هویت‌های غیر پشتون و تلاش بی‌پایان برای پشتونیزه کردن جامعه افغانستان برمی‌دارد.

شماری از تاجیک‌ها، هزاره‌ها، ازبک‌ها، و ترکمن‌هایی که در سال‌های اخیر به طالبان پیوسته‌اند، همواره در توجیه کارشان می‌گویند که هدفشان صرفا تطبیق «اسلام واقعی و برپایی نظام اسلامی» در افغانستان است و مسائلی مانند زبان، فرهنگ، و قوم برای آن‌ها معیار نیست. اما عملکرد رهبری طالبان در هفت ماه گذشته ثابت کرد که سرکوب غیر پشتون‌ها و پشتونیزه کردن جامعه، از اصلی‌ترین برنامه‌های رهبری این گروه است.