انتظار میرود که قانونگذاران روسیه تصمیم کرملین برای به رسمیت شناختن جمهوریهای خودخوانده در لوهانسک و دونتسک را در روز سهشنبه تأیید و راه را برای نیروهای روسی برای اشغال رسمی خاک اوکراین در آنچه که آنها «مأموریت حفظ صلح» میخوانند هموار کنند.
اما یک سؤال کلیدی باقی میماند: روسیه در چه مرزهایی دو قلمرو نیابتی خود را به رسمیت میشناسد؟ این موضوع میتواند مشخص کند که آیا ولادیمیر پوتین در حال آماده شدن برای تهاجم گستردهتر به اوکراین است یا خیر.
هر دو منطقه تحت حمایت روسیه ادعای مالکیت اراضی اوکراینی را دارند که در حال حاضر تحت کنترل آنها نیست. به عنوان مثال، جمهوری خودخوانده مردم دونتسک گفته است که باید کنترل شهر ماریوپل را که به طور مشخص در سمت اوکراینی در خط درگیری قرار دارد، در اختیار بگیرد.
اگر روسیه آن جاهطلبیهای ارضی بزرگتر را به رسمیت بشناسد، در این صورت بر اساس مفاد معاهدهای که پوتین دیروز با این مناطق امضا کرد، این امر به معنای وقوع جنگی گسترده با حمایت روسیه خواهد بود.
آندری کورتونوف، مدیرکل شورای امور بین الملل روسیه گفت:«سؤال مهم این است که آنها از چه مرزهایی دفاع خواهند کرد. سؤال این است که آیا این جمهوریهای تازه به رسمیت شناختهشده ممکن است ادعاهای ارضی دیگری داشته باشند که ممکن است یک پرونده جدید برای این تنش باشد.»
اگر فرض کنیم که روسیه علاقهای به یک جنگ بزرگ در اوکراین ندارد - زیرا این قطعاً به معنای جنگ است - میتوانیم فرض کنیم که توپ در زمین غرب است.
به باور کورتونوف، پوتین ممکن است قبل از فرستادن تعداد زیادی نیرو به این مناطق واکنش احتمالی غرب را بسنجد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
غرب باید تصمیم بگیرد که چگونه واکنش نشان خواهد داد - چه نوع تحریمی و چه اتفاقی برای گفتگوی سیاسی بین مسکو و پایتختهای غربی خواهد افتاد؟
برخی تحلیلگران غربی بر این باورند که استقرار گسترده بیش از ۱۹۰ هزار نیرو توسط روسیه در نزدیکی مرزهای اوکراین نشان میدهد که پوتین برای چیزی فراتر از به رسمیت شناختن این دو سرزمین برنامه ریزی میکند.
روسیه برای به رسمیت شناختن استقلال جمهوریهای جداییطلب نیازی به ۱۹۰ هزار سرباز در مرزهای اوکراین ندارد. این نیروها حتی نزدیک دونباس نیستند. این اولین گام در عملیات [نظامی] روسیه در مقیاس بزرگ برای تحمیل تغییر رژیم در اوکراین است.
تصمیم به رسمیت شناختن این سرزمینها همچنین احتمالاً توافقنامههای مینسک را بیاثر میکند، توافق صلحی که مسکو امیدوار بود از آن به عنوان اهرمی برای وادار کردن اوکراین به پذیرش خواستههایش استفاده کند.
به نظر میرسد روسیه صبح روز سهشنبه قبل از برگزاری جلسات پارلمان، موضوع مرزها را باز گذاشته است. لئونید کلاشینکوف، نماینده پارلمان، ابتدا به رسانههای روسی گفت که دوما، جمهوری خلق دونتسک (DPR) و جمهوری خلق لوهانسک (LPR) را به عنوان سرزمینهایی که در «رفراندم» در سال ۲۰۱۴ به رسمیت شناخته شدهاند، به رسمیت خواهد شناخت.
به نظر میرسد پوتین در سخنرانی روز دوشنبه خود زمینه را برای تحولات آینده آماده کرده است. تحولاتی فراتر از به رسمیت شناختن دو جمهوری خودخوانده: «از کسانی که قدرت را در کیف به دست گرفتهاند و در دست دارند، ما خواستار توقف فوری خصومتها هستیم. در غیر این صورت، مسئولیت تداوم احتمالی خونریزی کاملاً بر عهده رژیم حاکم بر خاک اوکراین خواهد بود.»
چنین سناریویی قبلا در گرجستان هم اتفاق افتاده است. روسیه در اوت ۲۰۰۸ در یک جنگ پنج روزه اوستیای جنوبی را از این کشور جدا کرد. تشابهات فراوانی بین آن رویداد و تنش کنونی در اوکراین وجود دارد. کرملین نیروهایش را از اوستیای جنوبی به سمت گرجستان گسیل کرد تا به گفته خودش از جمهوری تحتالحمایهاش دفاع کند. ولادیمیر پوتین در نهایت تفلیس، پایتخت گرجستان را تصرف نکرد اما او قلمروهای بیشتری را تصرف کرد و مرز قدیمی شوروی در اوستیای جنوبی را احیا کرد.
این رویداد شامل تصرف شهر آخالگوری بود، جایی که ساکنان گرجستان و اوستیای جنوبی قبلاً تحت کنترل دولت گرجستان به صورت مسالمت آمیز با هم زندگی می کردند. عملیات ساده بود. سربازان روسی یک جاده کوهستانی را با یک خودروی زرهی مسدود کردند و نیروهای نظامی روس که خود را «حافظ صلح» میخوانند در میدان اصلی این شهر مستقر شدند. این شهر امروز تحت کنترل جداییطلبان اوستیای جنوبی است.
تحلیلگران معتقدند تلاش پوتین برای تکرار وقایعی شبیه به جنگ پیشین با گرجستان، بسیار سختتر و خونین تر خواهد بود و در نهایت به یک جنگ تمام عیار با ارتش اوکراین منجر میشود.