سیاست‌گذاری یا وسیله‌ای برای تبلیغات

تاثیرات سخنرانی‌های رهبران ایران در سازمان ملل

حضور آیت‌الله خامنه‌ای در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1366عکس از ایرنا

نشست سالیانه سازمان ملل که هر سال حوالی ماه سپتامبر در مقر این سازمان در نیویورک برگزار می‌شود، فرصتی است برای تمام کشورها که جهانیان را از دیدگاه خود مطلع کنند. ایده برگزاری این مجمع از آنجایی شکل گرفت که پس از جنگ جهانی دوم و کشته شدن میلیون‌ها انسان و خرابی‌های گسترده، کشورها به دنبال راهی برای معاشرت و گفت‌وگوی بیشتر بودند. به همین دلیل، این مجمع با انگیزه گفت‌وگو و تعاملات بشردوستانه بین تمام کشورهای عضو سازمان ملل به‌راه افتاد. شاید در آن زمان، تصور مردم و بیشتر سیاستمداران این بود که وجود چنین فرصتی می‌تواند از فجایع انسانی حاصل از جنگ‌ها جلوگیری کند. اما به مرور زمان، این نشست سالیانه تبدیل به ویترینی برای بیان نظرات ایدئولوژی کشورها شد تا صحبت در مورد مسایل بشر دوستانه.

رهبران جکومت جمهوری اسلامی ایران نیز پس از انقلاب ۱۳۷۵، مانند بسیاری از کشورها، هر سال از فرصت این نشست در جهت بیان خط مشی‌های ایدیولوژیک خود استفاده می‌کند. به همین جهت، اگر به اولین حضور نماینده ایران پس از انقلاب تا کنون نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که باوجود سخنرانان متفاوت در طول زمان، اما همچنان با دنبال کردن یک موضوع واحد، سعی شده است تا از ایدیولوژی‌ حاکم بر جمهوری اسلامی در ایران و راه و روش‌های حکومت، دفاع شود. به گفته آیت‌الله خمینی، آن راه و روش باید به دیگر کشورها نیز صادر شود. همچنین، اصرار برای برقراری انقلاب اسلامی در دیگر کشورها را می‌توان در رفتارهای رهبران جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها دید.

در سال‌های اخیر نیز ایران با حضور در جنگ‌های نیابتی در سوریه، یمن و گسترش روابط با گروه‌های شیعی در منطقه خاورمیانه، بر این اهداف خود پافشاری کرده است.

از اولین حضور نخست وزیر وقت جمهوری اسلامی ایران، محمدعلی رجایی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۳۵۹، حدود چهار دهه می‌گذرد. اقدام او در آن سال که کف پای برهنه خود را روی میز گذاشت تا آثار شکنجه خود را در رژیم پیشین شاهنشاهی به نمایش بگذارد، تا سال‌ها اقدامی انقلابی به‌شمار می‌رفت. در آن سال‌ها که هنوز معیاری برای محک انقلاب اسلامی در ایران مشخص نشده بود، افکار عمومی در بسیاری از کشورهای دنیا، این اقدام را در جهت ابراز حمایت از «مستضعفان» جهان و مقابله با ظلم‌ستیزی در ایران به‌شمار آوردند.

پس از آن، ایران درگیر جنگی تمام‌عیار با کشور عراق شد و دومین حضور رئیس جمهوری از ایران، وقتی بود که آقای خامنه‌ای در سال ۱۳۶۶ در مجمع سازمان ملل حاضر شد و به سخنرانی در مورد اقدامات ضد حقوق بشر صدام حسین در جنگ علیه ایران پرداخت. در سال‌های بعدی که مقارن با دوره‌های ریاست جمهوری اکبر‌هاشمی رفسنجانی بود، او هرگز شخصا در این مجمع حضور نیافت و به جای او، علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت، سیاست‌های جمهوری اسلامی را هر ساله بیان می‌کرد.

حضور آیت‌الله خامنه‌ای در مجمع عمومی سازمان ملل سال 1366/ عکس از ایرنا

زمانی که محمد خاتمی به عنوان فردی از میان نیروهای موسوم به «اصلاح‌طلب» به ریاست جمهوری رسید، توانست نظرات متفاوتی را به خود جلب کند. او که همچنان فردی معمم و انقلابی به‌شمار می‌رفت، با مطرح کردن نظریه «گفت‌وگوی تمدن‌ها» بابی تازه در روابط ایران با سایر کشور‌های دنیا گشود. در آن زمان، طرح این نظریه امکان جدیدی را برای ایران تازه از انقلاب و جنگ درآمده فراهم می‌کرد تا به دیگر کشورها نشان بدهد که در صدد ایجاد روابط دوستانه با غرب است. در داخل ایران هم غیر از اصول‌گرایان تندرو، بخش بزرگی از جامعه از شنیدن سخنان او در جهت تنش‌زدایی با غرب، استقبال می‌کردند.  اما در سال‌های بعدی که محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران در مقر سازمان ملل حاضر شد، حضور او و طرز بیان افکار ضد غرب او در حین سخنرانی در مجمع سازمان ملل، و همچنین سخنانش در خصوص نبود  همجنس‌گرایان در ایران، در جمع دانشگاهیان آمریکا، با جنجال‌های بسیاری همراه شد. او در طول ۸ سال ریاست جمهوری‌اش، هر سال با تعداد نزدیک به ۲۰۰ نفر از اقوام و نزدیکان خود در این مجمع شرکت کرد و همین موضوع و هزینه‌های گزاف آن از بودجه عمومی، انتقاد‌های بسیاری را در داخل ایران هم برانگیخت.

سخنرانی محمد خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1999

پس از آن، اکنون در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی، سخنرانی‌ها بیشتر حول و محور موضوع تحریم‌های ایران گشته است.

در تمام طول این سال‌ها، سخنرانان جمهوری اسلامی در تلاش بوده‌اند تا از مظلومیت سیاست‌های خود در دنیای غرب صحبت کنند. درواقع این سخنان و مواضع، دنباله همان تبلیغ و ترویج، یا توجیه «اهداف و ایدیولوژی  والای انقلاب و جمهوری اسلامی» است  که گویا همواره با ضدیت از طرف کشورهای غربی همراه بوده است؛ ایده‌هایی که به ظاهر بسیار همراه و هم‌سو با موازین حقوق بشری نشان داده می‌شود.

در نهایت، اگر سخنرانی‌های سالیانه سران کشورها را در مجمع عمومی سازمان ملل، به دریچه‌ای تشبیه کنیم که باید نمایان‌گر مسایل داخل خانه باشد، روشن نیست که چقدر قادر خواهد بود تا اوضاع داخل هر کشور را نیز چنان که هست، نمایش دهد. در حقیقت، اگر سخنرانی‌های سران جمهوری اسلامی ایران با عدم استقبال مردم دنیا مواجه می‌شود، باید علت را در وضع مردم داخل کشور جست‌وجو کرد. شاید اگر دولتمردان جمهوری اسلامی پشتوانه اکثریت مردم  را  با خود همراه داشتند،  قادر به بیان محسنات خط مشی جمهوری اسلامی برای عرضه به جهانیان می‌بودند. اما در غیر این صورت، هر قدر هم که با صدای بلند، آرمان‌های صلح و دوستی و برابری را از تریبون سازمان ملل بیان کنیم، جهانیان به وضعیت معیشت، و بهره‌مندی شهروندان کشور از مسایل حقوق بشری نگاه خواهند کرد.