فروش اعضای بدن، آخرین گزینه برای زنده ماندن در افغانستان

«این زمستان، بدترین شرایطی است که تا حالا دیده‌ایم و سپری می‌کنیم»

با از دست رفتن میلیون‌ها فرصت شغلی و کاهش کمک‌های خارجی، ابعاد تکان دهنده فقر و گرسنگی در افغانستان دارد از حد تصور فراتر می‌رود. هر روز به شمار افرادی که حاضرند برای زنده ماندن اعضای خانواده‌هاشان، عضوی از بدن خود یا یکی از فرزندان‌شان را بفروشند، افزوده می‌شود. افراد زیادی در خیابان‌های شهرها و اتاق‌های مجازی شبکه‌های اجتماعی، دنبال مشتری‌اند تا اعضای بدن خود را بفروشند.

فرشته ۲۵ سال دارد و دانشجوی سال چهارم دانشکده روزنامه‌نگاری در یکی دانشگاه‌های کابل است. او در یک  گروه فیس‌بوکی زیر نام « خرید و فروش آنلاین در کابل» که هزاران عضو دارد، مطلبی را به اشتراک گذاشته است: «یک عدد کلیه با گروه خونی +A  به فروش می‌رسد. کاملا سالم و بدون بیماری هستم. اگر کسی نیاز دارد، پیام بگذارد.»

اعضای این گروه فیس‌بوکی که فرشته آگهی خود را در آن به اشتراک گذاشته است، معمولا اجناس خانه، خودرو، آپارتمان، لباس، دوچرخه، و لوازم مورد نیاز را به خرید و فروش می‌گذارند. فرشته اما بر خلاف معمول، یک عضو بدنش را در آن گروه به فروش گذاشته است. 

برای فرشته پیامی همراه با عکسی از مطلبی که او به اشتراک گذاشته بود، فرستادم. از او پرسیدم که آیا کلیه‌اش به فروش رفته است یا خیر؟ بسیار سریع پاسخ داد: «متاسفانه نخیر. شما خریدار هستید؟ بنده کاملا سالم و بدون بیماری هستم.»

پرسیدم، کلیه‌تان را چند می‌فروشید؟

نوشت: «هنوز دقیق نمی‌دانم. شما چند خریدار هستید؟»

نوشتم که مبلغ دقیق را نمی‌دانم، اما مردم به مبلغ‌های متفاوت فروخته‌اند. فرشته دوباره نوشت: «می‌توانید بپرسید و شاید روی سیصد هزار افغانی (معادل حدود ۳ هزار دلار)، بتوانیم توافق کنیم.»

او در ادامه نوشت: «من ۲۵ سال دارم. نترسید، کلیه‌ام از کار نیفتاده. می‌توانید آزمایش خون بگیرید. دنبال کدام گروه خونی هستید؟ گروه خونی من +A است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در پاسخ نوشتم که خبرنگار هستم و دنبال خرید کلیه نیستم. توضیح دادم که با دیدن مطلبش در آن گروه فیس‌بوکی، خواستم، بدانم که چه چیزی باعث شده تا یک عضو بدنش را به فروش بگذارد. احساس کردم از این که دانست مشتری نیستم، اندکی ناراحت شد، اما وقتی با او ابراز همدردی کردم و دلیل فروختن عضو بدنش را پرسیدم، نوشت: «با آن که آگاهی کامل از پیامد آن دارم، می‌خواهم کلیه‌ام را بفروشم. توضیحات زیادی لازم است تا به عین واقعیت برسید. خلاصه اگر عرض کنم، به خاطر نیاز شدید به پول، حاضر شده‌ام عضو بدنم را بفروشم.»

فرشته سپس توضیح داد که پس از فروپاشی دولت پیشین افغانستان، کارش را از دست داده است و در شش ماه گذشته هیچ منبع درآمدی نداشته است. او مادر دو کودک است و تنها نان‌آور خانه. یک عضو خانواده فرشته تومور مغزی دارد و در ایران تحت معالجه است. کودکان فرشته به غذای کافی دسترسی ندارند و زمستان کابل که سرد و پر از برف است، به دشواری می‌گذرد. فرشته در آخرین پیام خود نوشت: «این زمستان، بدترین شرایطی است که تا حالا دیده‌ایم و سپری می‌کنیم.»

هر چند فروش کلیه به عنوان یکی از آخرین گزینه‌ها برای زنده ماندن، اتفاقی نیست که تنها در شش ماه اخیر و با مسلط شدن طالبان بر افغانستان رایج شده باشد، در هیچ زمانی، به این اندازه گسترده و عمومی نبوده است. نخستین گزارش‌ها از فروش کلیه در میان شهروندان افغانستان، در سال ۲۰۱۶ و پس از آن‌که عملیات پیوند کلیه در بیمارستان‌های داخل افغانستان ممکن شد، انتشار یافت. از آن سال تا کنون که میزان فقر و گرسنگی در افغانستان رو به افزایش بوده است، هزاران تن مجبور شده‌اند برای زنده ماندن، عضوی از بدن‌شان را به فروش برسانند. مشتری این کلیه‌ها نیز بیشتر بیمارانی از داخل افغانستان، یا افغان‌های ساکن کشورهای دیگرند که به دلیل ارزان بودن پیوند کلیه، به افغانستان می‌روند. 

گزارش‌هایی که در ماه فوریه ۲۰۲۱ و همزمان با گسترش جنگ در سراسر افغانستان از فروش کلیه در میان شهروندان افغانستان منتشر شد، نشان می‌داد که در آن زمان هر کلیه از ۳۸۰۰ تا ۴۵۰۰ دلار به فروش رسیده است، اما اکنون و با افزایش فقر و گرسنگی، هر کلیه از ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار به فروش می‌رسد. یعنی به هر میزانی که فقر و بیکاری افزایش یابد، ارزش اعضای بدن انسان کاهش می‌یابد.
الکس کرافورد، خبرنگار اسکای نیوز که اخیرا به هرات سفر کرده است، ده‌ها زن و مردی را ملاقات نمود که کلیه‌های شان را برای تهیه غذا به اعضای خانواده‌های‌شان فروخته‌اند. در نوار ویدیویی که در گزارش اسکای نیوز از این زنان و مردان پخش شد دیده می‌شود که بیشتر آنان پدران و مادران جوان و میان‌سال اند که برای سیر کردن شکم کودکان شان، مجبور شده‌اند اعضای بدن شان را بفروشند.
یکی از این زنان به خبرنگار اسکای نیوز می‌گوید: «کلیه‌های خود را می‌فروشیم که برای کودکان مان چیزی برای خوردن بخریم. برای این کار، در شهر شهر می‌رویم و مشتری جستجو می‌کنیم.»
زن دیگر می‌گوید که زنان زیادی‌اند که شوهران شان را از دست داده‌اند و نان‌آور خانواده‌های‌شان‌اند. این زنان هیچ چاره‌ای به جز فروش اعضای بدن و یا یکی از کودکان‌شان ندارند. برخی از این زنان و مردان، پس از فروش کلیه‌های‌شان، به فروش فرزندان‌شان نیز اقدام کرده‌اند. 
افغانستان بیشتر از چهل سال است که با جنگ، فقر و گرسنگی دست و گریبان است، اما فروش اعضای بدن و فروش کودکان، به پیمانه‌ای که اکنون جریان دارد، شاید در هیچ جایی از تاریخ آن کشور اتفاق نیفتاده باشد. 
براساس گزارش سازمان‌ ملل، هم اکنون بیشتر از ۲۳ میلیون تن که بیشتر از نیمی از جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهند در نا امنی شدید غذایی به‌سر می‌برند. از این میان، ۹ میلیون تن به کمک‌های فوری غذا و بهداشت نیاز دارند. 
برنامه جهانی غذا که مصروف کمک‌رسانی به نیازمندان در افغانستان است، می‌گوید، سوء‌تغذیه حاد در ۲۵ استان از ۳۴ استان افغانستان بالاتر از آستانه اضطراری است و انتظار می‌رود که بدتر شود. به گزارش این سازمان، تقریبا نیمی از جمعیت کودکان زیر پنج سال در افغانستان، دچار سوء‌تغذیه حادند و یک چهارم زنان باردار و مادران شیرده، در ۱۲ ماه آینده، نیاز به حمایت تغذیه‌ای نجات‌بخش دارند. با وجودی که سازمان ملل و ده‌ها سازمان امداد رسان بین‌المللی، روی کمک‌رسانی به نیازمندان در افغانستان تمرکز کرده‌اند، اما اعمال نفوذ سران طالبان در روند توزیع این کمک‌ها باعث شده است که بسیاری از خانواده‌ها و افراد نیازمند، از دریافت کمک محروم شوند. تا کنون، بار‌ها نیازمندان در شهر‌های مختلف افغانستان، از وجود فساد در روند توزیع کمک‌ها و تمرکز توزیع کمک‌ها در میان افراد همسو با طالبان شکایت کرده‌اند. به نظر می‌رسد، در نبود یک برنامه شفاف که در آن طالبان نفوذ نداشته باشند، به هر پیمانه‌ای که کمک‌های بشردوستانه در افغانستان سرازیر شود، از رنج خانواده‌های فقیری که نسبتی با سران طالبان ندارند و عمدا محروم نگه‌داشته می‌شوند، چیزی کاسته نمی‌شود.