امتیاز دهرکر؛ شاعری در ستیز با سنت‌های اجتماعی

او درباره رنج‌های همه زنان جهان سخن می گوید

عکس از صفحه ویکی‌پدیا امتیاز دهرکر

امتیاز دهرکر یکی از صداهای دادخواهانه زنان در زمان ما است. شعر او ارزش‌های جامعه پدرسالارانه‌ای که خوانش‌های تندروانه از دین در آن حاکم است را هدف قرار می‌دهد. او علیه نگاه تندروانه دینی که زن را از فضای عمومی به سمت خانه و انزوای اجتماعی می‌کشاند قیام می‌کند. شعر او به گونه بی‌سابقه‌ای به آواز زنانی مبدل شده است که در جوامع اسلامی فشارهای سنت‌های سخت جامعه را تجربه می‌کنند.

به‌عنوان یک شاعر شناخته شده، او درباره رنج‌های همه زنان جهان سخن می گوید، درباره زنانی که قربانی فرهنگ مردسالار و خشونتپرور هستند. نابرابری اجتماعی، تبعیض نژادی، آزار و اذیت جنسی زنان، که اثرات درازمدتی بر زندگی آنان می‌گذارد از موضوعاتی‌اند که او در شعرهایش از آن‌ها یاد می‌کند. دهرکر از سال‌ها پیش در برابر هژمونی مردانه‌ای که به‌ویژه در کشورهای اسلامی زن را به یک «دیگری» مبدل کرده است، درستیز است. امتیاز دهرکر، شاعری است که هیچ‌کس به اندازه او نتوانسته است، درد زن‌های در اسارت سنت و فرهنگ‌های پدرسالار را بیان کند. او شاید تنها شاعری است که توانسته است، مشکلات روزمره‌ای را که زنان در کشورهای اسلامی با آن‌ها دست به گریبان هستند را به گونه گسترده‌ای بیان کند؛ از قباحت قاعده‌گی و احساس خجالت از بدن، تا ازدواج اجباری، حجاب اجباری، بی‌سوادی، تا ریاکاری مردان مسلمان در مقابل زنان را سوژه شعرهایش قرار می‌دهد. او از این که در جوامع اسلامی زن وسیله‌ای در چنگ مردانی است که فرهنگ حاکم را کنترل می‌کنند خشمگین است و می‌خواهد علیه این وضع در مقیاسی جهانی شهادت دهد. شعر او شهادت نامه همه زنان مظلوم و ستم دیده جوامع اسلامی است. او در بندی از شعر«پست کارت‌هایی از سوی خدا» این وضعیت وسیله بودن زنانه را چنین بیان می‌کند:

«در این مکان غریب

در زمانه نامربوط

چیزی نیستم

به جز خلائی که

یکی باید آن را پر کند.»

در این بند شعر دهرکر زن را فضایی خالی می‌داند، همانند «دال تهی» که در انتظار پذیرفتن معناهایی است که باید بر او از جانب فرهنگ حاکم ستمگر تحمیل شود.

او به‌عنوان یک شاعر انگلیسی، نخستین شاعر زنی است که تجربه زندگی در کشورهای اسلامی را از نزدیک دیده است. زنی که با تیزهوشی عجیب جزئیات رنج‌های زنان گرفتار در چنین شرایطی را توصیف می‌کند. او با شعر سرشار از اعتراض و طغیانش در قطار شاعران و زنان فیمینیستی چون؛ گوری دیشپاندی، ایونیس دیسوزا، فهمیده ریاض، و کشورناهید می‌ایستد. این‌ها شاعرانی هستند که علیه تسلط فرهنگی مردسالار در شعرشان قیام کردند.

کار شاعری او با مجموعه «پرده و شعرهای دیگر» در سال ۱۹۸۹ آغاز می‌شود. او با همین مجموعه جایگاهش را به‌عنوان یک شاعر طرفدار حقوق زنان در جهان انگلیسی زبان تثبیت می‌کند. او در این مجموعه درباره فرهنگ پرده سخن می‌گوید. شاید بتوان معادل آن را در زبان فارسی همان حجاب اجباری عنوان کرد. از نظر دهرکر پرده یا حجاب اجباری، نماد اخلاقیات افراطی دینی و تابوهای اجتماعی است. دهرکر به حجاب نه به‌عنوان یک وضعیت فیزیکی، بلکه به‌عنوان یک وضعیت روانشناختی می‌نگرد. از نظر او پرده یا حجاب در زنان نوعی احساس امنیت در برابر چشم‌های هوسباز ایجاد می‌کند. همان طوری که در شعر پرده می‌گوید بدن جایی برای پنهان شدن می‌یافتم اما این تنها کارکرد پوشش‌های اجباری در جوامع اسلامی نیست، از نظر او این پوشش‌ها زن را به ابزار هوس و میل جنسی مبدل می‌کنند، زنان از این طریق هستی خویش را در این جهان معادل هستی هوسانگیز و آلوده به گناه درک می‌کنند. او در شعر پرده بیان می‌کند چگونه جامعه مردسالار از طریق این نوع پوشش‌ها آزادی و انتظارات زنان را محدود می‌کنند و آنان را از تجربه جهان باز می‌دارند. در این شعر او این نوع پوشش را همچون خاک و تابوتی می‌پندارد که تن زنده‌ای را در زمین پنهان می‌کند:

«حجاب شکلی از امنیت است

بدن جایی برای پنهان شدن می‌یابد

لباس جلد را می‌پوشاند

شبیه خاکی که می پوشاند

تابوتی را که جسدی در آن است»

درون‌مایه اصلی شعر او را مسایلی چون؛ آزادی، سفر، جابه جایی‌های فرهنگی، منازعات فرقه‌ای و مسایل مربوط به جنسیت تشکیل می دهد. دهرکر همچنان به‌عنوان کارگردان در حدود صد فیلم مستند را یا نوشته یا کارگردانی کرده است. به دلیل این که این شاعر زاده پاکستان، بزرگ شده انگلستان و همسر مردی هندی است، شعر او محل تلاقی هرسه فرهنگ است. او در گفتگویی درباره مجموعه‌های شعرش می‌گوید که در مجموعه‌های او همیشه یک درون‌مایه یا مضمون مرکزی وجود دارد، که شعرهای او بر محور آن در مجموعه‌ای گرد آورده می‌شوند.

او در شعر« ۱۹۹۳» از هیولاهایی سخن می‌گوید که از زندگی زنان دست بر نمی‌دارند:

«هیولاها صبورانه در پشت در انتظار می‌کشند

زنگ در را به صدا در می‌آورند

می‌خواهند ما را در خانه هایمان ببینند

هیولا به دنبال ماست

با دستان دراز آویزانش.»

شعر او سرشار از طعنه و کنایه به ریاکاران مذهبی است. او می‌داند که در پشت چهره‌هایی که زنان را به بدن محض و منبع هوس و گناه مبدل کرده‌اند چهره شیادانی است که خود منبع رذایل اخلاقی هستند. او در شعر « با شیطان سخن می‌گویم» می‌خواهد بگوید که شیطان برخلاف گفته‌های ریاکاران مذهبی بخش انکار ناپذیری از وجود آدمی است:

«شیطان در من بود

با پاهای من راه می‌رود

درون لباس‌هایم می‌زیید

و مالک نیمی از تپش‌های قلب من است.»

امتیاز دهرکر متولد لاهور در پاکستان و بزرگ شده اسکاتلند در انگلیس است. از دهرکر شش مجموعه شعر با نام‌های؛ پرده(۱۹۸۹)، پستکارت‌هایی از سوی خدا(۱۹۹۷)، با شیطان سخن می‌گویم(۲۰۰۱)، با تروریست برسر یک میز(۲۰۰۶)، نشانه‌های انگشت(۲۰۰۹) و برفراز ماه (۲۰۱۴) چاپ و نشر شده‌اند. او یکی از مهم‌ترین شاعران معاصر انگلیس است.

او در سال ۲۰۱۴ جایزه مدال طلایی ملکه برای شعر را برده است و امسال نیز از نامزدان ملک الشعرای شعر انگلیس بود.

بیشتر از کتاب