لبنان در کانون توجه مذاکرات سران شورای همکاری خلیج فارس

دیگر پذیرفتنی نیست که دولت لبنان نتواند بدون اجازه ایران و حزب‌الله درباره موضوع‌ سرنوشت‌ساز صلح و جنگ تصمیم بگیرد

لبنان که رصدگاه افکار، آزمایشگاه تجربه‌ها و روزنه زیبایی در ساختار جهان عرب به شمار می‌رفت، اکنون ابزاری در دست جمهوری اسلامی ایران است - JOSEPH EID / AFP

در طول چندین دهه گذشته، لبنان بهترین و نزدیک‌ترین روابط را با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس داشته است. تا جایی که برای برادران عرب خود در این کشورها (اعم از مسئولان، مقام‌های رسمی و مردم عادی) میهن دوم به شمار می‌رفته است. به همین ترتیب لبنانی‌ها نیز کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را موطن دوم خود به حساب می‌آوردند. چنانچه هم‌اکنون هم نیم میلیون لبنانی در این کشورها زندگی می‌کنند و مشغول کارند.

اینکه حالا گفته می‌شود کشورهای عربی خلیج فارس به لبنان اعتنایی ندارند و آن را به جمهوری اسلامی ایران وانهاده‌اند، سخن نادرستی است. در واقع این لبنان است که به خود اعتنایی نکرده و پشت شعار مقاومت علیه اسرائیل، قربانی یک فریب راهبردی شده که در نتیجه آن، از قیمومت سوریه رها شده و در اسارت رژیم ایران افتاده و به کانون توطئه علیه عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تبدیل شده است.

در سفر اخیر شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (عمان، قطر، امارات متحده عربی، بحرین و کویت)، توجه سران این کشورها به لبنان به‌روشنی آشکار شد. چنانچه در تمام گفت‌وگوها میان شاهزاده محمد بن سلمان و سران کشورهای یادشده و در همه اعلامیه‌های مشترکی که صادر کردند، موضوع لبنان به گونه‌ای بارز حضور داشت. البته پیش از این هم، بخش عمده‌ای از گفت‌وگوهای میان شاهزاده محمد بن سلمان و امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، در جده نیز به مسئله لبنان اختصاص داشت.

در همه اعلامیه‌های مشترک سران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در جریان سفر شاهزاده محمد بن سلمان، بر چند نکته اساسی تاکید شد: لزوم حفظ امنیت، ثبات و تمامیت ارضی لبنان؛ اینکه سلاح تنها باید در دست دولت لبنان باشد و مطابق قطعنامه‌های ۱۵۵۹ و ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، جز ارتش لبنان هیچ نیروی مسلح دیگری در لبنان حق فعالیت نداشته باشد؛ اینکه لبنان سکویی برای صدور فعالیت‌های تروریستی نباشد و از وجود هر نوع سازمان‌ تروریستی که امنیت و ثبات منطقه را هدف قرار دهند خالی باشد؛ اینکه لبنان منبع تولید و صدور موادمخدر که سلامت جوامع بشری را به خطر می‌اندازد، نباشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در برخی از این اعلامیه‌ها، به طور ضمنی ولی کاملا واضح به سازمان «حزب‌الله» اشاره شده است. این سازمان که جمهوری اسلامی ایران آن را تاسیس کرده است و از آن پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می‌کند، همواره عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را هدف قرار می‌دهد، به گروه‌های نیابتی تهران در عراق کمک می‌کند و حوثی‌های یمن را در بخش نظامی و پرتاب موشک‌ها و پهپادها به شهرها و اهداف غیرنظامی در عربستان سعودی آموزش‌ می‌دهد و برای آن‌ها تبلیغات می‌کند.

تردیدی نیست که از این همه گفت‌وگوها و اعلامیه‌های مشترک درباره لبنان به‌درستی فهمیده می‌شود که کشورهای عربی خلیج فارس به لبنان بی‌اعتنا نیستند و این کشور هیچ‌گاه از کانون توجه آن‌ها غایب نبوده است و نیست؛ نه در زمانی که لبنان در نقش تاریخی و طبیعی خود قرار داشت و نه در زمانی که برای آسیب رساندن به کشورهای خلیج فارس ابزار دست حزب‌الله شد. لبنان که به تعبیر محمد حسنین هیکل، رصدگاه افکار، آزمایشگاه تجربیات و روزنه زیبایی در ساختار جهان عرب به شمار می‌رفت، اکنون به ابزاری در دست رژیم جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است که از آن به‌عنوان سکویی برای حمله به عربستان سعودی و ایجاد مشکل در روابط با اعراب استفاده می‌شود.

گذشته از آن، سازمان حزب‌الله که اکنون لبنان را در چنگال خود دارد، اعتبار نهاد قضایی را ساقط کرده، حکومت را از کار انداخته و دولت را در باتلاق انواع مختلف خطرها فرو برده است و اجازه نمی‌دهد نهادهای دولتی در لبنان پا بگیرند و این کشور خود را از بحران‌های خطرناک اقتصادی و سیاسی بیرون بکشد.

باز هم تکرار می‌کنیم که کشورهای عربی خلیج فارس نمی‌توانند به لبنان بی‌اعتنا باشند؛ اول به دلیل اینکه هیچ کشوری نمی‌تواند به کشوری که در معرض آسیب است اعتنا نکند، دوم به دلیل اینکه هیچ فردی در جهان عرب یافت نمی‌شود که خاطره‌ای از لبنان نداشته باشد، یا چیزی نداشته باشد که او را به یاد لبنان بیندازد.

البته آنچه عربستان سعودی، کشورهای عربی خلیج فارس، فرانسه، اروپا و روسیه از دولت لبنان می‌خواهند با خواست مردم لبنان مطابقت دارد؛ یعنی بازگشت لبنان به خود و جایگاهش در جهان عرب. دیگر پذیرفتنی نیست که رئیس‌جمهوری، نخست‌وزیر و رهبران احزاب و جریان‌های میهنی، نتوانند هیچ کاری در رابطه با اصلاحات انجام دهند و دولت لبنان قادر نباشد درباره موضوع‌های سرنوشت‌ساز صلح و جنگ تصمیم بگیرد و حتی به گفته ماکس وبر، حزب‌الله «خشونت مشروع» را در انحصار خود داشته باشد.

همچنان پذیرفتنی نیست که لبنان که روزی پیشاهنگ پیشرفت در جهان عرب به حساب می‌رفت، از پیوستن به کاروان تحول و توسعه‌ای که کشورهای عربی خلیج فارس شاهد آن‌اند، ناتوان بماند. آیا طوفانی که «انقلاب سرو» را در ۲۰۰۵ رقم زد و نیروهای سوریه را از لبنان بیرون انداخت، کاملا فروکش کرده است؟ آیا لبنان به یک پهنه جغرافیایی خالی از مردم تبدیل شده تا همواره خط مقدم جبهه برای پروژه توسعه‌طلبانه رژیم جمهوری اسلامی ایران باشد؟

در پاسخ باید گفت که تاریخ کهن و تازه لبنان این درس را به همه آموخته است که قدرتمندان همیشه رفته‌اند، اما لبنان همچنان پابرجا و استوار باقی مانده است. این حقیقت را سنگ‌نبشته‌های به‌جامانده در رود الکلب نیز به‌قوت تایید می‌کنند. از این جهت با اطمینان می‌توان گفت که سرانجام پروژه توسعه‌طلبانه جمهوری اسلامی ایران شکست خواهد خورد و هرگز در جهان عرب ریشه نخواهد کرد. با این حال، اسیری که در بند است، برای اینکه زنجیر اسارت را بشکند، افزون بر لزوم داشتن اراده‌ای نیرومند و خلل‌ناپذیر، به همکاری و کمک هم نیاز مبرم دارد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه