جمهوری اسلامی فقط نظامی برای اجرای شریعت و اسلامیسازی امور در چارچوب یک دولت- ملت نیست و از آغاز هم اینچنین نبود. این موضوع را ۴۳ سال است که مقامات جمهوری اسلامی بهروشنی تکرار کردهاند، اما جامعه جهانی سر در برف کرده است و نمیخواهد این را باور کند.
این رژیم بهسختی برای ابدی کردن تمامیتخواهی اسلامگرا و نیز برساختن امپراتوری شیعی تحت عنوان احیای امپراتوری ایرانی در دنیا کار میکند. هدف از برنامههای اتمی و موشکی رژیم، اسلامی کردن جامعه و اجرای شریعت نبوده است. گسترش نفوذ نظامی و امنیتی در خاورمیانه نیز ربطی به اسلام و اسلامیسازی ندارد. این برنامهها برای دوقبضه کردن تداوم رژیم و نیز برساختن ابرقدرت نظامی و امنیتی (بدون قدرت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی) ابتدا در منطقه و بعد در دنیاست. دشمنی با ایالاتمتحده معطوف به این هدف است.
در ۴۳ سال گذشته حکومت همه نهادهای عمومی در ایران را فتح کرده است و نهادی به غیر از خانواده، فتحنشده باقی نمانده است. «نهادهای مردمنهاد» در ایران امروز یک توهم است. همچنین از نگاه مقامها، همه ظرفیتهای نهادهای دینی هنوز برای پیشبرد برنامهی امپریالیسم شیعی مورداستفاده واقع نشده است. ازاینجهت رژیم از یکسو در پی فتح تام و تمام محیط خانه و خانواده با طرحهایی مثل قانون «جوانی جمعیت و تعالی خانواده»، طرح «صیانت از فضای مجازی» و طرح «صیانت از حقوق عامه در برابر حیوانات خطرناک» و از سوی دیگر، گسترش حوزه نفوذ روحانیت شیعه و سپاه در دنیا با تداوم سرمایهگذاری در عتبات عراق و تزریق منابع و تامین تدارکات برای حوثیها، حشدشعبی و حزبالله لبنان است.
رژیم در پیشبرد این برنامهها نه از دادگاههای حقوق بشری (ایران تریبونال و آبان تریبونال) و محاکمه عوامل تروریست خود در غرب میهراسد و نه از آشکار شدن اعضای شبکه قاچاق و پولشویی آن مثل پرونده به تاراج رفتن ۵۰۰ میلیون دلار از فروش محصولات نفتی بهدست یک کلاهبردار خودی (محمد ذوالفقاری) میترسد.
دولتی ساختن خانواده
جمهوری اسلامی در حال شکلدادن به فرایندهایی است که برمبنای آنها نهاد خانواده با اراده حکومت شکل بگیرد، هویت پیدا کند، بسط یابد و در خدمت اهداف حکومت قرار گیرد. حکومت به انبوهی از نیروی بیکار برای استخدام در نهادهای سرکوب داخلی و گسترشطلبی منطقهای نیاز دارد که جز با افزایش جمعیت میسر نمیشود. حاکمان نام این مهندسی اجتماعی را تعالی خانواده و جوانسازی جمعیت گذاشتهاند، گویی بدون اقدامهای آنها خانواده منحط و جمعیت نیز پیر میشود. جالب اینجاست که اکثر مقامها در دورهای در ایران پرورش یافتهاند که آن را دوران انحطاط خانواده و پیر شدن جمعیت (دوران پهلوی) تلقی میکنند.
ترکیب اعضای ستاد ملی جمعیت در طرح مصوب مجلس نشان میدهد که برنامه حکومت برای مهندسی جمعیت یک برنامه امنیتی- نظامی و تبلیغاتی است. وجود رئیس ستادکل نیروهای مسلح، رئیس بسیج، دادستان کل کشور، رئیس صداوسیما، مدیر حوزههای علمیه و وزرای کشور، اطلاعات و ارشاد، بر این جهتگیری دلالت دارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ذکر نام تمساح و مار و حیوانات دیگر در طرح «صیانت از حقوق عامه در برابر حیوانات خطرناک» صرفا برای ترساندن مردم و مداخله در حوزه خانواده است. امروز در ایران حیوانات خانگی مثل خرگوش و سگ و گربه به اعضای خانواده تبدیل شدهاند، اما اینها به کار برنامه گسترشطلبی جمهوری اسلامی نمیآیند و ازاین جهت زندگی آنها با مردم باید ممنوع شود. حکومت انسان فقیر و گرسنه میخواهد تا به لشکر شیعه برای فتح کاخهای سفید و الیزه و باکینگهام بپیوندد. حکومت فعلا نیروی کافی برای سرکوب داخلی دارد.
صنعت مقبرهسازی دولتی
بارگاههایی که جمهوری اسلامی دارد به اسم مقدسان شیعه از امامان تا امامزادگان و افراد منتسب به آنها در عراق میسازد، یک به یک دارند افتتاح میشوند. این طرحها آنچنان گسترده است که انتهایی بر آنها متصور نیست. در حوزه سرزمینی ایران از حیث ساخت امامزاده، تعداد بارگاههای آنها از ۱۵۰۰ در سال ۵۷ به ۱۱هزار در سال ۹۹ رسیده و کشور اشباع شده است.
در طرحهای توسعه مقبرههای مقدسان شیعه در عراق، شبستانها با نورگیرها و سردرهای مجلل، رواقها و طاقنماهای متعدد و گنبدهای عظیم با روکش طلا به مساحتهای چندصدهزار متری در حال احداث است. در کنار اینها نیز مهمانسرا و فضاهای روباز ساخته میشود تا شیعیان سراسر دنیا وقتی به این محلها آمدند، با منابع مردم ایران احساس خوبی پیدا کنند. اینها درحالی دارد اتفاق میافتد که زلزلهزدگان ایرانی هنوز در بیغوله، چادر و کانکس زندگی میکنند و بیش از ۲۰میلیون ایرانی در حاشیه شهرها در حلبیآبادها روزگار میگذرانند و فقرا غذای روزانه خود را از سطلهای آشغال جمع میکنند. شهرداریها اخیرا در فکر قفل زدن به محلهای جمعآوری زبالهاند تا صحنههای زشت جمعآوری زباله دیده نشود، گویی با دیدهنشدن مشکل از میان میرود.
منبع تامین هزینهها
این بارگاهها، پروژههایی با چند صدمیلیون دلار هزینهاند که حدود ۱۵ سال است توسعه آنها ادامه دارد. هزینهکردن برای آنها از دوران اوج درآمدهای نفتی آغاز شده است و تاکنون ادامه دارد. در طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده، صدها مورد از هزینه کردن برای تشکیل خانواده و فرزندآوری وجود دارد. تخمین میزان بودجهای که در این حوزه هزینه خواهد شد، دشوار است. این بودجه از کجا خواهد آمد؟ درآمدهای نفتی در دوران تحریمهای ترامپ مستقیما به دست جمهوری اسلامی نمیرسند و عمدتا صرف هزینههای واردات میشوند؛ اما جمهوری اسلامی سالانه میلیاردها دلار گاز صادر میکند و این صادرات بخشی از بودجه را تامین میکند. همچنین به علت کاهش درآمد نقدی، جمهوری اسلامی به حوثیها و حزبالله لبنان نفت و محصولات مجانی میدهد تا آنها بفروشند و هزینههایشان را تامین کنند.
مهمترین منبع در نظر گرفته شده برای تامین پولهایی که باید برای تشویق ازدواج و فرزندآوری هزینه شوند، حذف یارانه سه دهک از جمعیت کشور است (ماده ۱۳) که از محل فروش محصولات نفتی تامین میشود؛ البته معلوم نیست این یارانهها قطع و درآمد مربوط محقق شود. منبع وامهای تشویقی، خانه شخصی و غیره برای فرزندان بیشتر، یا درآمدهای نفت و گاز کشور خواهند بود یا از پولهایی که بدون پشتوانه چاپ و توزیع میشوند. ایران تولید و خزانه ملی ندارد که از آن برای این برنامهها خرج شود. بخشهایی هم که تولیدی در آنها صورت میگیرد همه در اختیار بیت و سپاه و شرکتهای دولتی و علما و فرزندان آنها است و درآمدهای آنها بدون مالیات به قشر روحانی و سپاه تعلق میگیرد. فعلا درآمدهای ناشی از قاچاق نفت و خود نفت برای گسترشطلبی هزینه میشوند و در آینده ممکن است درآمد ناشی از محصولات نفتی برای مهندسی خانواده در کشور هزینه شود.
سیاستهای خود- شکستدهنده
شکست این سیاستها در درون خود آنها تعبیه شده است. مقامهای جمهوری اسلامی تصور میکنند که با افزودن بر متراژ نهادهای مذهبی، تربیت مبلغ شیعه در مقیاسهای ۱۰هزار نفری در جامعةالمصطفی، ساختن نهادهای تازه دینی، سیاسی- دینی و مهندسی اجتماعی میتواند نظام و قدرت خود را ابدی سازند؛ اما اول آنکه هرچه نهادهای مذهی بیشتری به شیر نظام وصل شوند و مردم مشارکت کمتری در تامین بودجه این نهادها داشته باشند، فروریختن آنها با فروریختن حکومت گره بیشتری خواهد خورد؛ دوم آنکه مردم بهتدریج رابطهای مستقیم میان فلاکت خود و جلال و شکوه نهادهای دینی را خواهند دید؛ سوم آنکه افراد در برابر فشار قوای قهریه بیشتر در مقابل سیاستهای نظام مقاومت خواهند کرد، چنانکه یک دهه سیاستهای جمعیتی کشور منجر به کاهش بیسابقه رشد آن شده است؛ و چهارم آنکه مردم راههای تقلب و کلاه گذاشتن بر سر حکومت را بیشتر فراخواهند گرفت. در پی وامهای ازدواج ۱۵۰میلیونی بسیاری دختران ۹ سال به بالای خود را شوهر میدهند تا بلافاصله بعد از اخذ وام، طلاق آنها را بگیرند. علت بالا رفتن آمار ازدواج و طلاق بهطور همزمان (رشد ۲۳.۶ درصدی ازدواج و ۱۶.۴ درصدی طلاق در بهار ۱۴۰۰) ناشی از همین وامهای دولتی است.