نگاهی آسیب شناسانه به حکومت جدید لبنان

حکومت جدید لبنان بر اساس طرح و تلاش فرانسه، اما با چراغ سبز تهران و مطابق شروط آن تشکیل شده است

نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان و میشل عون، رئیس جمهوری لبنان. عكس از:  AFP

بعد از فروپاشی اقتصادی در لبنان و پس  از آن انفجار مهیب در بندرگاه بیروت که منجر به استعفای حکومت حسان دیاب شد و بعد از یک سال و چند ماه تلاش، سر انجام حکومت جدید لبنان از پارلمان رأی اعتماد گرفت و لبنان  صاحب حکومت شد.

حکومت حسان دیاب که با دیکته حزب‌الله و از یک رنگ تشکیل شده بود، مدت‌ها پیش از وقوع انفجار در اثر کشمکش‌های درونی که بر سر منافع میان شرکای قدرت در زیر چتر ایران جریان داشت، در حالت احتضار قرار گرفته بود، از این‌رو زمانی که آن انفجار ترسناک رخ داد دیگر دوام نیاورد و سقوط کرد. انفجار بندرگاه بیروت برای حسان دیاب، بهترین فرصت را فراهم کرد تا خود را از ریاست یک حکومت با تمام معنی ناکام رها کند و استعفا دهد، اما بر اساس خواسته حزب‌الله که حتی برایش اجازه نداده بود در باره مواد منفجر شده (نیترات آمونیوم) تفقدی کند، مجبور شد به عنوان نخست وزیر دولت موقت به کار خود ادامه دهد.

حکومت دیاب در واقع راه را برای لگد مال کردن حاکمیت ملی لبنان توسط ایران، بیشتر از پیش هموار کرد. از این جهت دیدیم که در آستانه تشکیل حکومت جدید به نخست وزیری نجیب میقاتی، رهبر حزب‌الله فتوا صادر کرد تا بر خلاف اراده حکومت، کاروان‌های تانکرهای نفت ایران مرز بی‌صاحب لبنان را بشکند و همزمان با راهپیمایی نیروهای مسلح حزب‌الله برای سپاس‌گزاری از ایران و حضور نمایندگان ایران، وارد بیروت شود. حکومت جدید لبنان هم همه چیز را نادیده گرفت و نتواست واکنشی در این باره نشان دهد. تنها کاری که از دست نجیب میقاتی نخست وزیر بر می‌آمد، یک اظهار «اندوه عمیق» بود که در مصاحبه‌ای برای مخاطبان خارجی، انجام داد. اما نمی‌بایست اندوه عمیق میقاتی به پایمال شدن حاکمیت لبنان به وسیله مازوت (نفت سیاه) منحصر می‌ماند؛ چرا که در روزهای اول نخست وزیری‌اش، حزب‌الله طارق بیطار قاضی تحقیق در ماجرای انفجار بندرگاه بیروت را به گونه مستقیم مورد تهدید قرار داد، شخص یاد شده دومین قاضی است که مسئولیت تحقیق در انفجار را بر عهده می‌گیرد، قاضی نخست فادی صوان بود که در نتیجه فشارهای حزب‌الله، کنار گذاشته شد. تهدید حزب‌الله به قاضی بیطار در حقیقت بمبی بود که حزب‌الله آن را در برابر میقاتی و اقتدار حکومت نو زادش منفجر کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حزب‌الله خواست با وارد کردن علنی و غیر قانونی مازوت ایران به لبنان و تهدید نهاد قضایی، نشان دهد که هم اقتصاد لبنان را در دست دارد و هم قدرت سیاسی آن را. با این وضعیت، اصل تفکیک قوا، مستقل بودن قضا، نقش قوه مجریه، کارکرد نهادهای امنیتی و سر انجام سرنوشت دموکراسی و آزادی‌های عامه زیر سوال می‌رود و در نتیجه تحقیق در باره انفجار بندرگاه که پایتخت را ویران کرد و عامل کشته و زخمی شدن صدها نفر و آسیب دیدن هزاران نفر شد، نیز بی‌نتیجه خواهد ماند.

حکومت جدید در برابر این همه دست اندازی‌ها ایستادگی نکرد، نه در باره تهدید قضا واکنشی نشان داد و نه در باره واردن کردن فرا قانونی مواد سوخت از ایران. در حالی‌که روایت عمومی بیانگر این است که حکومت جدید در نتیجه طرح فرانسه به وجود آمده که در پی انفجار بیروت از سوی رئیس جمهوری فرانسه ارائه شده بود. از همین جهت نخست وزیر این حکومت برای سفر به پاریس بسیار عجله داشت و قبل از این‌که از خانواده‌اش در لندن دیدن کند به پایتخت فرانسه شتافت. امانوئل مکرون هم با اشتیاق از وی پذیرایی کرد و در نخستین سخن به وی گفت: «سر انجام آن چه آرزو داشتیم تحقق یافت».

آری! حکومتی که فرانسه از اوت ۲۰۲۰ در تلاش آن بود سر انجام تشکیل شد، اما بعد از این‌که تهران چراغ سبز نشان داد. این حکومت مطابق به شروط تهران و همگون با رنگ مازوت آن به وجود آمده نه مطابق به طرح مکرون که بایست فراگیر و متشکل از همه گروه‌های سیاسی لبنان می‌بود. حکومت جدید زیر نظارت نماینده تهران در لبنان و تنها از عناصر متعلق به محور قدرتنمند مقاومت وابسته به ایران تشکیل شده است.

از این‌رو می‌توان گفت که حکومت میقاتی تفاوت زیادی با حکومت‌های قبلی ندارد، هر چند که میقاتی هر جا می‌رورد اظهار خوش‌بینی می‌کند و مکرون به وی وعده سپرده که برای اجرایی شدن اصلاحات ذکر شده در طرح فرانسه، حکومت جدید را کمک خواهد کرد. هم‌چنان مکرون به میقاتی گفته است که مقامات لبنانی باید در نهاد قضایی مداخله نکنند و بگذارند این نهاد تحقیقاتش را در باره انفجار بیروت به گونه مستقل انجام دهد و نتیجه را اعلام کند. میقاتی هم با مکرون در باره مذاکره با صندوق بین‌المللی پول و مشکل برق سخن گفته و برای باز گرداندن اعتماد جهان عرب و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، از وی خواستار کمک شده است. اما مکرون با صراحت به وی پاسخ داده که هیچ کمکی بدون اصلاحات صورت نخواهد گرفت.

اما پرسش مهمی که حکومت جدید پاسخ نداده و در گفت‌و‌گوهای پاریس میان میقاتی و مکرون هم ذکری از آن نرفته، این است که قدرت لبنان در دست چه کسی است؟ آیا در دست حکومت مشروع است یا در دست شبه نظامیان وابسته به ایران؟ و آیا در سایه حکومت موازی، انجام اصلاحات اقتصادی و قانونی ممکن خواهد بود؟

لبنان هیچ‌گاه به این میزان از جهان عرب منزوی نبوده است؛ علت آن سیاست‌های همین گروه مسلط است. کاروان‌های مازوت ایرانی که به شکل غیر قانونی وارد لبنان شد، نتواست گرهی از مشکلات این کشور باز کند. جهان عرب همواره عمق حیاتی لبنان بوده و است، کشورهای خلیج عربی هیچ‌گاه از کمک به لبنان دریغ نکرده اند، تا این که زمامداران لبنان به نیابت از ایران به جنگ آن‌ها رفتند. اگر لبنان در شرایط عادی‌اش باقی می‌ماند و به پیمان‌های اتحادیه کشورهای عربی و روابط دوستانه با برادران عرب خود پایبنبد می بود، همه را همکار و مددگار خود می‌یافت. به گونه مثال عربستان سعودی برای فعال ساختن کار خانه‌های تولید برق در یمن ۳۰۰ هزار تن از فراوردهای نفتی کمک می‌کند؛ عربستان این کار را از طریق دولت مشروع یمن انجام می‌دهد. اگر رهبران لبنان رفتار مناسبی می‌داشتند، لبنان هم می‌توانست از این گونه کمک‌ها بهره‌مند شود.

پرسش این که چه کسی در لبنان حکومت می‌کند، در روزها و هفته‌های آینده، جدی‌تر مطرح خواهد شد و انتظار هم نمی‌رود که پاسخ آن از زبان میقاتی و یا حتی مکرون بیرون شود. چون هر دو در حالت ناگزیری قرار دارند؛ میقاتی ۶ ماه بعد باید وارد انتخابات پارلمانی شود؛ از این‌رو سعی خواهد کرد تا هر چه در توان دارد برای پیروزی در آن انجام دهد. مکرون هم کمتر از یک سال بعد باید آزمون انتخاب مجدد ریاست جمهوری را بگذراند، بنابراین، در این مدت کم نمی‌توان در انتظار وقوع معجزه بود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه