گفتگو با یک انسل‎ ‎‏ (مجرد ناخواسته): "من محرومیت جنسی ندارم؛ از عشق محروم ام."‏

مقالات بلند ایندیپندنت

مو (اسم مستعار) تمام عمر تنها خواهد بود. جالب است که تنها او نیست که با این سرنوشت گرفتار است. از زمان که وی به جاذبه ی جوامع انسل‌ ها (مجردان ناخواسته) در اینترنت تن داده است، خودش به مثل بسیاری از مردان دیگر در این جوامع به این باور رسیده که برای همیشه تنها و مجرد خواهد ماند. جامعه انسل‌ها اخیرا در ماه اپریل زمانی که الیک میناسیان با کامیونی، عابرین را در پیاده‌ روی در کانادا زیر گرفت که در نیتجه آن ده نفر به هلاکت رسیدند، مورد توجه همگانی قرار گرفت. شب قبل از حمله، او در صفحه فیسبوک خود نوشت: "شورش انسیل‌ها کلید خورده است!" چهار سال قبل، ایلیوت راجر شش نفر را در یک قتل عام در کالیفرنیا چاقو زد و بر آنها شلیک کرد. او یک نوشتار 141 صفحه‌ای از خود برجا گذاشت که در آن از نا امیدی در مورد تجرد و نفرت خود از زنان را تشریح کرده است.

انسل‌ها افرادیکه خلاف رضایت خودشان مجرد می‌مانند به مردانی اطلاق می‌شود که از برقراری یک رابطه رمانتیک یا جنسی عاجز اند؛ زیرا این گروه باورشان این است که بسیار زشت چهره، بد اندام و غیر مردانه هستند. این مردان خود را قربانی افسانه‌های شبیه رمان کوژ پشت نوتردام می‌ پندارند که در آن، زنان لاف از علاقه‌ای شان به شخصیت مردان می‌زنند اما سرانجام شریک‌های جنسی خود را براساس زیبایی چهره بر می‌گزینند. مطابق این برداشت، انسل‌ها افراد مثبت و خوب هستند که سزاوار رسیدن به دختر مورد علاقه شان هستند؛ اما این بخت قربانی ژینیتیک شده است.

حضور و موجودیت آنها تقریبا به صورت کامل در زباله دانی های صفحه های گفتگوی مجازی و مجامع انترنتی محدود می‌شود. از همین فضاهای مجازی، جنگجویان عاری از جنسیت صفحه کلید (کیبورد) نظریه ‌های عجیب و غریبی را به منظور تشریح زیست شناسی جذابیت فیزیکی مطرح می سازند و تجربه های ناکامی شخصی خود را در برقراری روابط رمانتیک بیان می کنند تا علیه مردان و زنان دنیای بیرون از خودشان نفرت‌پراکنی کنند.

رسانه ‌ها از انسل‌ها تصویری خطرناک، خشونت طلب و زن ستیزی ارائه کرده و آن ها را افرادی کهنه اندیش در مسئله حق برخورداری از سکس می داند . من با انسل‌های زیادی مواجه شده ام که از عمق دنیای مجازی خواستار احیای ازدواج سنتی هستند و یا به منظور جبران رنج تجرد ناخواسته که متحمل شده اند قصد تجاوز به زنان را دارند. واکنش طبیعی این افراد به صورت مداوم، جست و خیز میان احساس ترس و خود تمسخری است.

من با مو در دنیای مجازی آشنا شدم. او به من می‌گوید که: مردم انسل‌ها را درک نمی‌کنند زیرا آن‌ها به حرف ما گوش نمی دهند. به گفته ‌ای او، تمام انسل ‌ها خشونت طلب و خود خواه نیستند و خودش هیچ وقت دست به کارهای مثل میناسیان و راجر نخواهد زد. من با وی از طریق ویدیو در حالی که در اتاق خوابش که در منزل خانوادگی او در ایران بود صحبت کردم. او ناراحت و بسیار متأسّف بود؛ ولی در عین حال لحن اش خودبرتربینانه بود و گویی مرا از موضوعی که هیچ نمی ‌دانستم با خبر می کرد. او با شیوه و لحنی مردانه و با استفاده از صحبت‌های کوتاهش، با من در مورد سیاست و مسایل اجتماعی صحبت می کرد.

اما او همچنان خوش زبان و باهوش بود؛ این دانشجوی پیشین مقطع فوق لیسانس در دانشگاه نیویورک که در حال حاضر مصروف تحصیل در مقطع دکترا در رشته فیزیک کوانتوم در دانشگاه لیپزیگ آلمان است، زشتی خاصی نداشته بلکه چهره و ظاهری کاملا معمولی دارد.

مو یک شخص خدا ناباوری است که در یک خانواده شدیداً سنتی در ایران بزرگ شده است. در نوجوانی او از ظلم و ستم رژیم ایران انتقاد می‌کرد. نگارش مقاله‌ ای به منظور دادخواهی برای آزادی انتقاد از دین منجر به دستگیری او شد. مو می‌گوید که او خوشبختانه با دریافت هشداری دوباره آزاد شد اما پنج تن از دوستان او که اقدامات مشابهی را انجام داده بودند پس از انتقاد از رژیم ایران به‌گونه‌ای مشکوک در زندان درگذشتند.

"در خبرهای این کشور هیچ راستی و حقیقتی وجود ندارد . باید جای دیگری دنبال حقیقت بگردی."

برای مو حقیقت در صحفه‌های مجازی گروه‌های انسل نهفته است؛ چیزی که مو حدود یک سال پیش پس از تلاش نافرجامش برای یافتن یک شریک جنسی، بالآخره به آن گردن نهاد و خودش را متقاعد کرد که از زنان بیزار است.

نکته اصلی این جا است که من نتوانستم توجه زنان را جلب کنم و خودم را در چشم زنان، ارزشمند جلوه دهم. زندگی به من آموخت که بنا به قیافه و ظاهر خاصی که دارم کسی از من خوشش نمی‌ آید. این یک واقعیت است. باید قبول کنید که قیافه، پول و منزلت همه چیز است. اگر این چیزها را ندارید، تلاش شما چیزی را تغییر نمی‌دهد. منصرف شوید."

خودکشی در جامعه انسل‌ها بسیار شایع است. قبل از ملاقات مو، برای چندین روز با یک انسل دیگر در مسنجر فیسبوک صحبت می‌کردم تا اینکه یکی از دوستانش پیام داد که او ناپدید شده است و ممکن است خود کشی کرده باشد. هرچند بسیاری از انسل‌ها در دنیای مجازی به نیت همکاری فعالیت می‌کنند، تنها فعالان تندرو بر این فضا ها مسلط هستند. این تندروها با تکرار «اگر نمی‌توانید به خشونت دست زنید، پس همین وضع را قبول کنید» هر بارقه‌ی امید را از بین می‌برند.

مو قبلا اقدام به خودکشی کرده است. هرچند او برخلاف برخی از همتایان افراطی اش سرسختانه خشونت در برابر دیگران را محکوم می‌کند. او در این مورد اشاره به افرادی چون میناسیان، راجر و کریس هارپرلی، سه تن از سیلیبریتی‌های جامعه انسل می کند که عملکرد آن ها منجر به کشته شدن 26 نفر شد.

"این درک غلطی است که مردم از انسل‌ها دارند. گاهی آنها خطرناک هستند، اما آنها بیشتر تهدیدی برای جان خود شان هستند تا دیگران. افرادی در گروه انسل‌ها هستند که ممکن است فردا دیگر زنده نباشند."

"برخی از آنها بسیار افراطی هستند و برخی دیگر را من تروریست می پندارم اما اکثر آنها مانند من افراد عادی هستند."

مو اما وضعیت عادی ندارد. او مثل فردی است که مدت‌ های طولانی عمرش را به تنهایی گذرانده و برای خودش یک منطق معیوب درست کرده و با استفاده از نظریه های ریاضی تلاش می کند تا خود و من را متقاعد سازد که برای او هیچ امیدی وجود ندارد. حتی یک بار او به من گفت که یک جدول ترتیب داده که در آن فهرست تمام کسانی را که با او گفتگو کرده در آن وارد می‌کند و از هزاران گفتگوی نا موفق نتیجه‌ گیری می‌کند که خودش لایق دوستی نیست. او همه چیز را به صورت مستند ثبت می‌کند. زمانی که از او می ‌پرسم چه مقدار از وقتش را در دنیای مجازی سپری می‌کند، به من یک برنامه هفتگی را نشان می ‌دهد.

"من زنان را ملامت و سرزنش نمی کنم، این فرایند تکامل است. زنان طبیعتاً بایستی این شیوه را انتخاب کنند، آنها باید کسی را انتخاب کنند که بتواند از فرزندان آن ها حمایت و محافظت نماید، چون آن ها نیاز به تولید و تکثیر دارند. از این رو آن ها باید با دقت انتخاب کنند، این روش، درست طبق معیارها است. "

در جهان Mo، برنامه های تیندر و دوست یابی، دسترسی به مردان ایده آل را به گونه لذت بخشی برای زنان در کشورهای توسعه یافته، فراهم می سازد اما 80 درصد دیگر از مردان به حاشیه رانده می شوند.

او با این نظر که زنان نیز در برخی موارد قربانی ظاهر فیزیکی خود می شوند و  برخی احساس می کنند که با مظهر معینی که دارند شانس خود را برای یافتن شریک از دست می دهند، مخالفت می کند و به من اطمینان می دهد که "زنان همیشه می توانند رابطه جنسی" برقرار کنند.

فلسفه دفاعی، او را به این نتیجه می رساند: برای مردی که اعتماد به نفس خود را به طرز فاجعه باری، از دست داده است، پذیرفتن شکست ناشی از زشتی، درد کمتری دارد تا این که سایر ویژگی های خود را نیز در معرض آسیب قرار دهد.

مو، به من اطمینان می دهد که زنان به دنبال جذابیت فکری نیستند، همچنان، پیشرفت های تحصیلی، شخصیت و یا حس شوخ طبعی او نمی تواند نقش مهمی در شکست کنونی و یا موفقیت بالقوه او در عشق داشته باشد. او برای اجتناب از پذیرش شکست اجتماعی، خود را قربانی فرایند تکامل به شمار می آورد.

این ویژگی ها را من بار ها در وجود انسل ها مشاهده کردم. بسیاری از انسل ها ادعا می کنند که "مرد خوبِ" هستند، کسی که با دوست دخترش آن گونه رفتار می کند که در خور یک پرنسس است تنها اگر دختر بتواند بر وسواس فیزیکی خود نسبت به این جذابیت فیزیکی غالب آید.

یکی از کاربران عکسی را از شکست عشقی دوران دبیرستان خود که در آن، هم کلاسی سابق او در کنار دوست پسر خوش قیافه اش دیده می شود منتشر نموده است. وی یکجا شدن این زوج را بی عدالتی خوانده و می گوید: چرا دختری که من با او خیلی مهربان بودم، سر انجام کسی را انتخاب کند که همیشه باعث آزار و اذیت من در مدرسه می شد.

انسل ها اعتماد به نفس ضعیفی دارند و همین ویژگی، آن ها را در مقابله با رد و یا عدم پذیرش، ناتوان می سازد. یکی از انسل ها که به صورت مکرر مورد عدم پذیرش قرار گرفته بود می گوید که او شایستگی لازم برای برقراری رابطه را ندارد.

یعقوب دیوی، تحلیل گر اندیشه های افراطی در موسسه گفتگوهای استراتژیک می گوید: این گونه احساسات، افراد را  به سوی جوامع مجازی سوق می دهد جایی که دیدگاه های افراط گرایی به آسانی رشد می کند. او انزوای اجتماعی و احساس بی عدالتی در جامعه و یا به صورت کل در جهان منجر به ایجاد این گونه اندیشه های افراط گرایی می شود. ولی راست گرایان افراطی و انسل ها بیشتر در معرض خطر این اندیشه ها قرار دارند. افراط گرایان تلاش می کنند افرادی را هدف قرار دهند که در شبکه های دوستانه و یا گروه های همکاری در اینترنت دنبال همکاری و راه حل می گردند. مشورت ها و راه حل های که از سوی این شبکه ها ارائه می شود می تواند عواقب بسیار خطرناکی داشته باشد و  این افراد را در موقعیت افراط گرایی قرار دهد. در صورتی که آنها از انزوا رنج برند و احساس آسیب پذیری کنند، به نوعی احساس نا امیدی خواهند کرد و این انجمن ها، برای بهبودی آن ها قادر به هیچ کمکی نخواهند بود. تنها کاری که این ها انجام دهند تشکیل انجمن های خواهد بود که اعضای آن به خود پنداری منفی عادت کنند. 

مو، دوران کودکی دشواری داشته است. او در خانواده بزرگ شده است که با اندیشه خدا ناباوری او در تضاد بوده اند و در زیر سلطه نظامی زیسته است که مخالفان خود را به شدت سرکوب می کرد.

مو، هنگامی که 18 ساله بود، دوست دختری داشت، او روزی این دخترا را در رختخواب خود با مرد دیگری یافت. او به من تکرار می کرد که برایش تا هنوز باور نکردنی است که آن دختر او را فریب داده  و حتی حاضر به عذر نخواهی نشده است.

وقتی او در نیویورک مشغول تحصیل بود، توسط گروهی از نژاد پرست های آمریکایی که او را "خوک زشت مسلمان " صدا می زدند، مورد حمله قرار گرفت. آن ها به او می گفتند: برگرد به کشور خود. پس از این حمله او  مدت دو ماه در بیمارستان بود تا زخم ها بدن او درمان یافت.

بیشتر افرادی که با شرایط "مو" روبرو شده اند مجبور به تحمل ناراحتی های زیادی شده و حتی آسیب دیده اند. اگر اندک آسیبی به شخصیت شکست خورده و ناسازگار او برسد، او آن قدر درد می کشد مثل این که از سوی تمام کسانی که در اطراف او هستند رد شده باشد.

من محرومیت جنسی ندارم؛ از عشق محروم هستم، سکس تنها یک پیامدی از این احساس است که اغلب ما از آن محروم هستیم.

ممکن است مضحک باشد، اما من هم می خواهم کسی را داشته باشم تا برای او گل بخرم و یا او را با خود به سینما ببرم. گاهی فکر به داشتن یک خانه و یک خانواده می کنم. احساس بسیار خوبی است اگر کسی باشد که شما را به گونه ی که هستید دوست داشته باشد نه بخاطر چیزی بیرونی مربوط به شما که ممکن هر لحظه آن ها را  از دست بدهید.

مو، به طور مخفیانه برای مدت چندین ماه قرص های ریزش مو را مصرف کرده است، زیرا این قرص ها می توانند میل جنسی را کاهش دهند. او در حالی که با روسپی ها بوده است، می گوید که تجربه پرداخت برای برقراری رابطه جنسی یک عمل  تحقیر آمیز است و او ترجیح می دهد در عوض این کار، در خانه بماند.

بیشتر انسل ها با مشکل فقدان ارتباط جنسی، در گیر نیستند. آنها بیشتر بخاطر رسیدن به عشق و مهربانی گریه می کنند. برخی آرزو دارند دوست دختر داشته باشند. دیگر انسل ها از جمله من: به زن ها حمله می کنند و تنفر آن ها نسبت به زنان، از اظهار نظرهای که در اینترنت می نویسند، پیدا است. آنها (زنان) شباهت به رانندگان برده داری را دارند که ما را با شلاق می زنند و فریاد می کشند که چرا به اندازه کافی کار نمی کنیم. همه ی این ها، به گونه غیر قابل باوری، توهین آمیز و ناعادلانه است. مردان در واقع به صورت بردگان جنسی در خدمت زنان قرار دارند.

با کاوش بیشتری روی دیدگاه های منتشر شده در اینترنت، صفحات انسل ها بسیار تکان دهنده به نظر می رسد. شاید این امر به علت فقدان یک گفتمان واضح سیاسی، فرهنگی، مذهبی و غیره است که درک نگرش پرخاشگرانه این افراد نسبت به جنسیت مرد را دشوار کرده است.

درخواست اعاده موقعیت برتر برای جنس مرد در جامعه، احتمالا از سوی مذاهب اصولگرا و یا محافظه کاران راست، با مقاومت چپ گرایان و یا سازمان های حقوق بشر روبرو شود اما مایه تعجب و حیرت کسی نخواهد شد. اما مبارزه انسل ها در این زمینه بیشتر از یک بیماری نیست.

افرادی که در عمق جریان آزاد قربانی شدن (جنس مرد) قرار گیرند بی تردید، برخی از آن ها از قلمرو فضای مجازی با توانایی انجام خشونت ظهور می کنند.

من خواستم نظر "مو" را در مورد تروریست های انسل بدانم. او ابتدا با عصبانیت از من رو گشتاند اما وقتی به طرف من نگاه کرد، اشک از چشمان او جاری بود.   

گاهی خود احساس شرمندگی می کنم. من می توانم تا حدودی با آنها در ارتباط باشم، زیرا احساس یأس و ناامیدی و میزان وحشتی که آن ها احساس می کنند را درک می کنم.

البته خیلی وحشتناک است که احساس کنید شاید در تمام عمر تنها بمانید چون زندگی به ذات خود دشوار است.  

آسیب پذیری "مو" متأثر کننده است. اما احساس درونی او آن چنان زود محو می شود که به محض برگرداندن سر، دیگر از آن خبری نیست.

او در حال پاک کردن اشک های خود، پیوسته به من می گوید: که باید منطقی باشد.

ابراز همدردی با "مو" دشوار است زیرا احساس نفرت، خودخواهی و قربانی شدن در او به حدی پیچیده شده است که نمی توان به دردی که می کشد، پی برد. از این رو او را می توان، آرام و با جسارت یافت که به تختخواب خود تکیه زده و سرگرم صحبت کردن (چت) با یک دوست قدیمی است. او شروع به توضیح دادن کرد و گفت: موج سوم فیمینسم در حال تضعیف کردن مقام و مرتبه مرد است. رسانه ها نیز تصاویر غیر واقعی از مردان ارائه می دهند و چنین نشان می دهند که او مجبور نیست برای دستیابی به استاندار های نا ممکن زیبایی؛ در تلاش باشد.

با وجود صدای ناسازگار مردانه دیگر همه چیز به طرز عجیب و غریبی آشناست. طبق الگوی که "مو"  ایجاد کرده است، زنان خوش شانس هستند و مجرمان قربانی می شوند.

دیوی، که نقشه چگونگی ظهور گروه هایی آنلاین از قبیل "انسل ها" را می دهد، می گوید این "دیگر" برای افراط گرایان بسیار مهم است، زیرا آنها به دنبال کسی هستند تا او را در برابر خود قرار دهند.

او می گوید: " فکر می کنم در حال حاضر مردانگی با یک بحران روبرو است. هویت زهر آلود مردانه، اساس بنای فکری طیف وسیعی از ایدئولوژی افراطی است. پیوستن به این گروه ها به عنوان راهی برای بیرون رفت فرد از دشواری های شخصی او تلقی می شود. ایده ی که ایجاد می کند این است که با پیوستن به گروه ها شما می توانید مرد توانمندی باشید و نقش های سنتی خود را از سر بگیرد.

اگر چه بسیاری از انسل ها گرایش به خشونت پیدا نمی کنند ولی دیوی خاطر نشان می سازد که اقدامات آن ها که از طریق موضعگیری های تند و تعرض آمیز در اینترنت پدیدار می شود عاری از خطر نیست.

شما برای ارتکاب خشونت نیازی به بیرون رفتن ندارید... موضعگیری های تند و تعرض آمیز و شکستن حریم خصوصی افراد دیگر، این ها نماد ایدئولوژی است که مردم بدون دور شدن از کامپیوتر خود گرفتار آن ها می شوند.

" فکر نکنم شما آسیب این فعالیت را به دلیل اینکه تنها درصد بسیار کمی از این افراد به صورت عملی دست به انجام کاری می زنند، نفی خواهید کرد."

"مو" می گوید که او فراتر از این است که برایش کمکی شود. در حالی که او به صورت انسل باقی می ماند، من تمایل دارم با او موافق باشم. او برای همین وضعیت طراحی شده است و یک الگوی بسیار خوب برای سایر افرادی است که در جستجوی این وضعیت می باشند.

باور یک شخص به این که وضعیت او به صورت پایدار باقی می ماند، عامل وابستگی او به انجمن انسل ها می شود. "مو" می گوید افرادی که در زندگی امیدوار هستند، انسل نمی شوند. زیرا آن ها نمی خواهند اوضاع را به گونه که هست بپذیرند. 

"مو" در حال حاضر، روش های برای سازش با روزگار پیدا کرده است. او می خواهد استاد شود و بر روی دکترای خود در برلین تمرکز دارد. او می گوید که نمی خواهد تا سن 35 سالگی زندگی کند، اما امیدوارم او دروغ بگوید. من همچنین امیدوارم که او اشتباه کند، زمانی که ادعا می کند به این که شمار انسل ها در حال افزایش است زیرا مردان بیشتری "حقیقت موجود" را درک خواهند کرد.

دشوار است بدانید که "مو" چرا این نحوه زندگی را انتخاب می کند، چرا او می خواهد خود را در معرض چنان سوءاستفاده های قرار دهد که منجر به آسیب دیدن خانواده و دوستان او می شود. اما برای افرادی که دنبال گروه های اجتماعی هستند، انجمن انسل ها فرصت خوبی برای دور شدن از دنیای است که از آن ها همیشه روگردان است.  آن ها با دوری از جهان معمول، چیزی را از دست نمی دهند زیرا ما نخستین گام را برای رد آن ها از جامعه برداشتیم.

به باور من "مو" با ریسک فرو رفتن در فضایی که همه انسل نیستند، خطری برای عموم نخواهد بود. تنها می توان امیدوار بود که او معرف هنجار های متعارف باشد؛ نه مستثنی.

اندیپندنت انگلیسی

نویسنده: تیلی گامباروتو

تاریخ نشر: دوشنبه 26 نوامبر 2018

برگردان متن انگلیسی به فارسی: شفیق انصاری