وضعیت وخیم پناهجویان افغان در ترکیه و منطقه پس از قدرت‌گیری طالبان

موضوع برخورد با پناهجویان در ترکیه، همزمان موضوعی سیاسی-داخلی نیز هست

بسیاری از پناهجویان افغان قصد دارند خود را از طریق ترکیه و سپس یونان، به خاک اروپا برسانند- REUTERS/Umit Bektas/File Photo

همه نشانه‌ها حاکی از آن است که قدرت‌گیری نظامی طالبان در افغانستان و افزایش خشونت‌ها در آن کشور، به یک بحران جهانی در زمینه مهاجرت دامن زده است. صدهاهزار شهروند افغان فقط در داخل خاک افغانستان، به‌ دلیل حملات طالبان آواره شده‌اند و طبیعتا بخشی از این افراد قصد خروج از کشور دارند. 

شاید موج جدید، مشابه همان موجی باشد که جهان، پس از پیش‌روی‌های نظامی رژیم بشار اسد، با هجوم مهاجران سوریه به ترکیه و سپس از آنجا به اروپا و سایر نقاط دنیا مواجه شده بود. رسانه‌های ترکیه اواسط ماه گذشته از دستگیری حدود ۱۵۰۰ پناهجوی افغان که به‌ صورت غیر‌قانونی از مرز میان ایران و ترکیه عبور کرده و خود را به استان وان رسانده بودند، به‌دست نیروهای امنیتی ترکیه خبر دادند.

ولی چرا ترکیه به مقصد اصلی مهاجران افغان بدل شده است؟ پاسخ آن است ‌که بسیاری از مهاجران أفغان، به دلایل متعدد تمایلی به مهاجرت به ایران و پاکستان، دو همسایه بزرگ افغانستان، ندارند. در موج جدید مهاجرت، بسیاری قصد دارند خود را از طریق ترکیه و سپس یونان، به خاک اروپا برسانند. ولی بسیاری از مردم و احزاب سیاسی در ترکیه فکر می‌کنند کشورشان پس از مهاجران سوری در سال‌های گذشته، ظرفیت موج عظیم مهاجران افغان را ندارد.

نظرسنجی موسسه متروپول آنکارا

الف- چقدر موافقید مرزها به روی مهاجران افغان باز باشد؟

مؤسسه افکارسنجی متروپل در ترکیه (با مدیریت اوزر سنجار)، موضوع نظرسنجی‌ ماهانه خود را با عنوان «نبض ترکیه»، در ژوئیه به موضع مردم در مورد مهاجران افغان اختصاص داده است. از آنجا که متروپل از مراکز موثق ‌نظرسنجی در ترکیه است، این بخش را به تحلیل این آمار اختصاص می‌دهیم.

مطابق این نظرسنجی، تعداد کسانی که گفته‌اند ترکیه باید درهایش را به روی افغان‌هایی که از طالبان می‌گریزند باز بگذارد، ۲۴.۴ درصد است، در برابر ۶۶.۵ درصد کسانی که قاطعانه معتقدند ترکیه باید مرزهایش را به روی پناهجویان افغان ببندد. (۹.۱ درصد  کل پاسخ‌دهندگان هم به این پرسش پاسخی نداده‌اند.)

کسانی که با سیاست‌های ترکیه آشنا هستند، می‌دانند که «عدالت و توسعه» و «حرکت ملی‌گرا» دو حزب بزرگ اصلی حاکم هستند، و سه حزب «جمهوریخواه خلق»، «خوب» و «دموکراتیک خلق‌ها»، سه حزب مخالف اصلی که بیشترین میزان رای را (بر اساس آخرین انتخابات در ترکیه) دارند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مطابق آن نظرسنجی، در میان طرفداران حزب عدالت و توسعه، میزان افرادی که معتقدند مرزها باید بر روی افغان‌ها بسته باشد و مخالف ورود آنها هستند ۶۰.۱ درصد (در برابر ۳۱ درصد موافق ورود مهاجران)، در میان رای‌دهندگان به حزب جمهوری‌خواه خلق ۸۲.۳ درصد  مخالف ورود مهاجران(در برابر ۸.۶ درصد موافق)، در حزب خوب با رهبری خانم مرال آکشنر ۸۵ درصد (در برابر ۸ درصد موافق)، در حزب چپ دموکراتیک خلق‌ها ۶۷.۴ درصد (در برابر حدود ۳۰ درصد موافق)، و در حزب دست‌راستی حرکت ملی‌گرا ۵۸.۷ درصد (در برابر حدود ۴۰ درصد موافق) است.

این نتیجه به مفهوم آن است که فارغ از گرایش سیاسی و حزبی که به آن رای می‌دهند، بیش از نیمی از مردم ترکیه مخالف جدی ورود پناهندگان جدید افغان به کشورشان هستند. 

در بخش دیگری از این نظرسنجی،  ۵۷ درصد شرکت‌کنندگان در پاسخ به این سئوال که آیا در میان درک طالبان از اسلام و درک خودتان از اسلام تفاوت مهمی قائل هستید، پاسخ «آری» داده‌اند؛ در برابر ۲۲درصد که گفته‌اند درک طالبان از اسلام فرقی جدی با درک ایشان از اسلام «ندارد». (۲۰درصد پاسخی به این سوال نداده‌اند.)

ب- چقدر موافق هستید که محافظت از فرودگاه کابل برعهده سربازان ترک باشد؟

در پاسخ به پرسش بالا، ۵۰ درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی متروپل صریحا گفته‌اند که مخالف سپردن محافظت فرودگاه کابل به ارتش ترکیه هستند؛ در برابر ۳۸ درصد که موافق هستند (۱۱ درصد هم جواب نداده‌اند). توزیع این افراد بر اساس حزبی که به آن رای می‌دهند، از قرار زیر است:

حدود ۳۴ درصد از رای‌دهندگان به حزب عدالت و توسعه اردوغان، مخالف فرستادن سربازان ترک برای حفاظت از فرودگاه کابل هستند. (۵۴ درصد آنان موافق هستند. بقیه جواب نداده‌اند.) در میان رای‌دهندگان به حزب حرکت ملی‌گرا یا م. ه. پ. (با رهبری باغچه‌لی)، این مخالفت با ۲۳ درصد، از همه احزاب عمده کمتر است (۶۷ درصد از رای‌دهندگان به این حزب، که دیگر حزب عضو ائتلاف حاکم بر ترکیه موسوم به ائتلاف جمهور است، موافق با فرستادن سربازان ترک برای محافظت از فرودگاه کابل بوده‌اند.)

در پیوند با احزاب مخالف، در میان رای‌دهندگان به حزب جمهوری‌خواه خلق یا ج. ه. پ. (با رهبری کمال قلیچداراوغلو)، ۸۰ درصد مخالف فرستادن سرباز هستند (تنها ۱۱ درصد طرفداران ج. ه. پ. موافق فرستادن سربازان به افغانستان بوده‌اند). در میان رای‌دهندگان به حزب خوب یا «ایی‌پارتی» هم ۸۶ درصد مخالف فرستادن سرباز هستند (بیشترین میزان مخالف در میان احزاب عمده ترکیه)، و در حزب دموکراتیک خلق‌ها (حزبی مخالف اردوغان و چپ که پایگاه اصلی رای آن در مناطق کردنشین ترکیه است)، میزان مخالفت و موافقت نزدیک به هم است: ۵۰ درصد مخالف، ۴۰ درصد موافق.

در مورد آن عده از پاسخ‌دهندگان که هوادار حزب جمهوری‌خواه خلق و حزب خوب (دو حزب عمده مخالف آقای اردوغان) هستند، توجیه بیش از ۸۰ درصد مخالفت (بیشترین میزان مخالفت در میان پنج حزب)‌ می‌تواند تا حدی به بی‌اعتمادی آنان به سیاست‌های دولت اردوغان در زمینه مهاجرت برگردد. مثلا در ترکیه باوری میان مخالفان وجود دارد که اردوغان از مهاجران سوری برای افزایش قدرت خود و ایجاد نیروی شبه‌نظامی اسلامگرا (چیزی شبیه بسیج در ایران) سود جسته است. فارغ از دقت این تحلیل، این امر نشان می‌دهد  که موضوع برخورد با پناهجویان در ترکیه، همزمان موضوعی سیاسی-داخلی نیز هست.

دیوار امنیتی مرزی در مرز ترکیه و ایران و سوریه

در سال‌های ۲۰۱۷-۲۰۱۶، دولت ترکیه ساخت یک دیوار امنیتی بتونی، مجهز به سیم خاردار را در مرز‌های میان ترکیه و سوریه، و ترکیه و ایران آغاز کرد. سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه، در نوامبر ۲۰۲۰ گفت که کار احداث این دیوار امنیتی در بخش سوریه، جایی که بخش مهمی از مرز ۹۱۱ کیلومتری ترکیه با سوریه را پوشش می‌دهد، به پایان رسیده است. بنا به برخی گزارش‌ها، دیوار مرزی ترکیه با سوریه، با ۸۳۲ کیلومتر طول، پس از دیوار بزرگ چین و دیوار مرزی آمریکا با مکزیک، سومین دیوار طولانی دنیا است.

گفته می‌شود که ساخت دیوار مرزی با ایران هم که حداقل۲۰۰ کیلومتر از مرز مشترک دو کشور را در برمی‌گیرد، رو به اتمام است. در ساخت آن دیوار بلوک‌های سیمانی به عرض ۲ متر و ارتفاع ۳ متر به کار رفته است و روی آن هم سیسم خاردار نصب شده است. کاهش مهاجرت غیرقانونی، مبارزه با قاچاق کالا، و جلوگیری از پیش‌روی پ. ک. ک. و گروه‌های مشابه در داخل خاک ترکیه، از اهداف اصلی ساخت این دیوارها عنوان شده است. گفته می‌شود که یونان هم کار ساخت یک دیوار امنیتی با فناوری‌ پیشرفته را در مرز زمینی خود با ترکیه به اتمام رسانده است.

نگارنده این سطور در سال ۲۰۱۷، زمانی که دیوارکشی در مرز ایران و ترکیه تازه آغاز شده بود، در یادداشتی نوشت:

«دیوارکشی در مرز ایران و ترکیه اولین نمونه از دیوارکشی‌هایی نیست که حکومت‌ها در سال‌های اخیر انجام داده‌اند. در دهه‌های گذشته موج فزاینده‌ای از دیوارکشی در کشورهای مختلف دنیا با نظام‌های مختلف و اهداف متنوع رخ داده است؛ گرچه برخی تحلیلگران معتقدند این دیوارکشی‌ها اشتراکاتی نیز دارند. دیوارکشی، هم در آمریکای شمالی و جنوبی انجام شده است (ساخت دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک به دستور ترامپ آخرین نمونه از این دست است) و هم در آسیای مرکزی و خاورمیانه‎ (دیوار در اطراف شهر بیت‌الحم در اسرائیل، دیوار مرزی هند و پاکستان،  دیواری با چندلایه حفاظتی در مرزِ عربستان و یمن، و...).»

در یادداشت مزبور، برای فهم منطق این دیوارکشی‌ها، به نظریات وندی براون، فیلسوف سیاسی چپِ فمینیست آمریکایی در کتاب دولت‌های دیواردار؛ حکمرانی رو به زوال (۲۰۱۷) تکیه کرده و آورده بودیم: «در نظر براون، ساختن دیوارهای مرزی به صورتی متناقض‌نما، کم شدن قدرت سیاسی دولت‌ها در جهان معاصر را نشان می‌دهد. دیوارها از یک طرف قرار است نماد قدرت دولت-ملتی باشند که آن‌ها را می‌سازد، ولی از طرف دیگر و با کمال شگفتی، نمادی هستند از کاهش قدرت دولت‌ها در عرصه کنش‌گری بین‎ المللی.» به بیان براون، «آنچه در طرح اولیه قرار است بیانگر قدرت حکومت باشد، کاهش آن قدرت را در مقایسه با سایر انواع قدرت جهانی آفتابی می کند.» (دولت‌های دیواردار، صص.۲۴-۲۱) نکته جالب در مورد این دیوارکشی‎ها آن است که گرچه برای «تعریف» یا «تاکید بر» مرزهای دولت-ملت ساخته می‌شوند، برای دفاع در برابر حملات یک ملت مهاجم با ارتشی ساختارمند ساخته نمی‌شوند و کارکرد دژ و باروهای دنیای قدیم را ندارند.درعوض، دیوارهای جدید قرار است از دولت در برابر بازیگرانی غیردولتی و فراملی دفاع کنند؛ یعنی در برابر افراد، گروه‌ها یا جنبش‌هایی که پشت‌گرم دولت خاصی نیستند.» 

مهاجران افغانی که دیوار امنیتی بتونی میان مرز ایران و ترکیه قراراست این بار مانع از ورود خودسرانه آنان به ترکیه شود، نمونه‌ای از این کنشگران غیردولتی مورد اشاره براون هستند.

افغان و سوریه‌ای، آن «دیگری» در ترکیه و جهان

واقعیت آن است که افغان مهاجر دارد به «دیگری» امروز ترکیه بدل می‌شود؛ کمابیش همانند سوریه‌ای ها، و پیش از آن کُردها، در آن کشور. این موضوع البته دلایل بسیار دارد. در وضعیتی که ترکیه دچار بحران اقتصادی و گرانی فزاینده، از جمله در زمینه اقلام غذایی است، دولت اردوغان کوشیده است تا در مواردی با شعارهای ایدئولوژیک پان‌اسلامیستی و ضد امپریالیستی، و گاهی با انجام عملیات در بیرون مرزها، توجه مردم را از تمرکز بر مشکلات اقتصادی باز دارد. همین به نوبه خود به بدبینی آن دسته از مردم که به احزاب مخالف رای می‌دهند، به سیاست‌های دولت در زمینه پذیرش مهاجران سوری (پیش‌تر) و مهاجران افغان (هفته‌های اخیر) دامن زده است.

در ایام اوج شیوع کرونا، کم نبود خبرهایی از این دست که فلان قهوه‌خانه‌چی ترک به سبب بیکاری و بی‌درآمدی ناشی از محدودیت‌های کرونایی، خودکشی کرده است. ترکیه در سال‌های گذشته به بیش از سه و نیم میلیون مهاجر سوری پناه داده است و کسانی که اخبار ترکیه را دنبال می‌کنند، می‌دانند که بسیاری از اصناف و کسبه و مردم عادی نگران هستند که این مهاجران، به تدریج مشاغل آنان را تصاحب کنند. یعنی در وضعیت بحران اقتصادی که ترکیه و جهان امروز در آن به سر می‌برد، بیم آن دارند که حالا مهاجران افغان هم در کنار مهاجران سوری، به بازار کار ارزان اضافه شوند. 

در وضعیتی که منابع اقتصادی کشورها محدود است، می‌توان حدس زد که حس دیگری‌دوستی/نوع‌دوستی (altruism) و همسایه‌دوستی هم در میان مردم کشورها تضعیف ‌شود. هم‌زمان با به قدرت رسیدن طالبان خشن و متعصب در افغانستان، این همان وضعیتی است که امروز ترکیه و جهان، با آن روبه‌روست.