انتصاب رئیسی به ریاست‌جمهوری یا بازگشت شبح سلیمانی

بازگشت «شبح سلیمانی» در عبای سیاسی که رئیسی در حمایت از نظامی‌گری بر تن کرده است

ابراهیم رئیسی، که از طریق «انتخابات» منصوب شد، با قاسم سلیمانی رابطه بسیاری نزدیکی داشت - diyarmirza  

استفاده از تصویر قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس، در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در ایران تنها برای انگیزه بخشیدن و فراخواندن مردم به رای دادن نبود، بلکه ابعاد و اهداف فراتری داشت؛ به‌ ویژه اینکه تمام تلاش‌ها بر به قدرت رساندن ابراهیم رئیسی متمرکز شده بود و در فرجام، نتیجه همان از آب درآمد که رژیم خواستارش بود. آری! سلیمانی گرچه غایب بود ولی در انتخابات حضور داشت و نقش موردنظر را ایفا کرد.

البته رئیس‌جمهوری که از طریق «انتخابات» منصوب شد، با قاسم سلیمانی رابطه بسیاری نزدیکی داشت و یکی از حامیان اصلی توسعه‌طلبی مسلحانه از طریق ایجاد گروه‌های شبه‌نظامی است و از طرفداران سرسخت سپاه پاسداران به شمار می‌رود.

اولین اظهارات رئیسی پس از اعلام نتایج انتخابات هم تعجب‌آور نبود؛ رئیس‌جمهوری جدید ایران با بیان اینکه «سیاست خارجی ما با توافق هسته‌ای آغاز نشده و با آن پایان نخواهد یافت»، روشن کرد که «سیاست فشار آمریكا نتوانسته است به اهدافش برسد، بنابراین، واشنگتن باید در آن تجدیدنظر کند»‌. این اظهارات، نکات مهمی را برجسته می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها به «سیاست توسعه‌طلبانه» ایران مرتبط است؛ به‌ ویژه اینکه راهبرد خارجی رژیم ایران بر پایه «صدور انقلاب» استوار است. در واقع رئیسی می‌خواست بگوید که مذاکرات هسته‌ای تنها به «پرونده هسته‌ای» مربوط است اما موضوع‌های دیگر از جمله «تلاش برای بی‌ثبات کردن منطقه، برنامه موشکی و حمایت از تروریسم» که رژیم تهران به آن‌ها متهم می‌شود، در گفت‌وگوهای وین مطرح نیست.

در مورد «سیاست فشارحداکثری آمریکا که نتوانست به اهداف موردنظرش برسد»، رئیسی سعی کرد احساسات ایرانی‌ها را برانگیزد که در صورت رسیدن به توافق در وین، تحریم‌ها برداشته می‌شود اما وی هم‌زمان به آن‌ها گوشزد کرد که نباید به این امر زیاد خوش‌بین باشند یا این اندیشه را در سر بپرورانند  که وضعیت زندگی بهتر می‌شود.

تردیدی نیست که حتی در صورت رسیدن به توافق در وین، زندگی مردم ایران چه در سال ۲۰۲۱ و چه در سال ۲۰۲۲، هیچ بهبودی را شاهد نخواهد بود؛ همان‌گونه که پس از آزادسازی میلیاردها دلار از پول‌های بلوکه شده ایران در سال ۲۰۱۵، از هیچ تحول مثبتی در زندگی مردم ایران رونمایی نشد.

از سوی دیگر، گروه‌های مسلح وفادار به ایران، نخستین کسانی بودند که ابراهیم رئیسی پیام‌های تبریکی آن‌ها را به مناسبت پیروزی در انتخابات دریافت کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

قابل ذکر است که در جریان گفت‌وگوی من و دوستم حسن مصطفی، کارشناس سعودی، در مورد این مسئله، وی به نکته مهمی اشاره کرد: «فرستادن پیام‌های تبریک به ابراهیم رئیسی از سوی گروه‌های مسلح وفادار به ایران در منطقه، از این واقعیت پرده برمی‌دارد که رئیسی به این گروه‌ها بیشتر تکیه می‌کند.» به همین دلیل، حزب‌الله لبنان، جنبش حماس در فلسطین و گروه حوثی‌های یمن، در خط مقدم کسانی بودند که پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ۲۸ خرداد را تبریک گفتند و این امر نشان می‌دهد که نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر ایران در افزایش نقش گروه‌های شبه‌نظامی وفادار به رژیم آخوندی اهمیت بسیاری خواهد داشت.

با توجه به اینکه تهران تنها منبعی است که از گروه‌های شبه‌نظامی منطقه در تمام زمینه‌ها حمایت می‌کند، بنابراین طبیعی است که گروه‌های یادشده در ارسال پیام‌ تبریک به رئیسی شتاب کنند و بکوشند در این امر از همه پیشی بگیرند. البته دوست من، حسن مصطفی، توضیح بیشتری داد و گفت که ابراهیم رئیسی در طول سال‌های گذشته با دفتر رهبر جمهوری اسلامی، سپاه قدس و خاصه قاسم سلیمانی و جانشین وی، اسماعیل قاآنی روابط تنگاتنگی داشته است؛ به‌ ویژه اینکه وزارت امور خارجه ایران در ارتباطات و دادوستدها میان تهران و گروه‌های وفادار به رژیم جمهوری اسلامی در خارج از کشورنقشی نداشته است.

دلیل این امر، جهت‌گیری‌های مختلف حسن روحانی و محمدجواد ظریف نسبت به سیاست‌های تندروانه رهبری و سپاه بود. روحانی و ظریف، که به جناح میانه‌رو تعلق دارند، نمی‌خواستند حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی در منطقه، روابط ایران با کشورهای عرب همسایه را به تنش دچارکند. از این‌رو، ظریف به دستور روحانی سعی کرد عملکرد و گفتمان سیاسی ایران را اصلاح کند و تا حدی مانع از اقدامات سیاسی سپاه شود اما این ماموریت دشوار و پرتنش در نهایت باعث شد سپاه پاسداران در امور وزارت خارجه دخالت کند تا جایی‌ که محمدجواد ظریف در فایل صوتی لو رفته‌ای که آوریل گذشته در رسانه‌ها منتشر شد، از دخالت سپاه در امور وزارت خارجه شکایت کرد و چنین اظهار داشت که وزارت امور خارجه در خدمت نظامیان قرار گرفته است.

استدلال حسن مصطفی باعث شد در مورد روابط رئیسی-سلیمانی و حزب‌الله بیشتر کاوش و جست‌وجو کنم؛ اولین نکته‌ای که در تایید این استدلال یافتم، پیام تبریک حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به رئیسی بود. در این پیام آمده است: «انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در حالی برگزار شد که ایران و منطقه در مرحله‌ نهایت حساس و سرنوشت‌سازی قرار دارند اما نتیجه انتخابات، امیدهای ملت بزرگ ایران و مردم مظلوم منطقه را احیا کرد و نشان داد که آینده برای همه درخشان است و توانایی برای مقابله با تمام چالش‌ها و دشواری‌ها بیش از پیش افزایش خواهد یافت.» حسن نصرالله در ادامه پیامش خطاب به رئیسی، نوشته است: «شما در تمام مراحل و در هر سمتی که قرار داشتید، از محور مقاومت حمایت کردید. امروز همه آزادگان و مبارزان شما را یک پشتوانه محکم و قوی در رویارویی با متجاوزان می‌دانند. آنان شما را قلعه‌ای نفوذناپذیر، پناهگاهی امن و تکیه‌گاهی قوی تلقی می‌کنند.»

رهبر حزب‌الله، که همچنان «فرزند نازپرورده» رژیم جمهوری اسلامی باقی می‌ماند، در این پیام تبریک نه تنها عمق روابط خود با رئیسی را نشان داده، بلکه یادآور شده است که این رابطه در آینده بیش از پیش گسترده می‌شود؛ به‌ویژه اینکه رئیس‌جمهوری جدید ایران یکی از حامیان اصلی گروه‌های شبه‌نظامی، شخصیتی متعهد به اصول «انقلاب» و پیرو مطلق «ولایت فقیه» است که در اجرای دستورهای رهبر  تعلل نمی‌کند؛ علاوه بر آن، با سپاه پاسداران هم صمیمیت و همدلی ویژه‌ای  دارد.

در نتیجه می‌توان گفت که گروه‌های وفادار به رژیم ایران در منطقه، ابراهیم رئیسی را نسبت به حسن روحانی، حامی و همکار بهتری می‌بینند و در سایه دولت جدید ایران، حمایت و همکاری‌های بیشتری دریافت خواهند کرد. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا «شبح سلیمانی» در عبای سیاسی که ابراهیم رئیسی با هدف حمایت از نظامی‌گری بر تن کرده است، بازگشته است؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه