باید اذعان کنیم که می‌دانستیم جان بولتون یک مار است

بولتون به بریتانیا آمد تا از ضعف این کشور به نفع آمریکا استفاده کند

Brendan Smialowski / AFP

در برنامه مبارزات انتخاباتی سال 2016 کار مورد علاقه دونالد ترامپ این بود که متن ترانه‌ای به نام «مار» را با صدای بلند بخواند. این ترانه به طرز کنایه‌آمیزی توسط یک فعال حقوق مدنی به نام اسکار براون نوشته شده است.

خود این ترانه از روی یکی از افسانه های ایزوپ نوشته شده است. پیرزنی یک مار در حال مرگ را به خانه می‌برد و به آن غذا می‌دهد  تا بالاخره مار دوباره سلامتی‌اش را به دست می‌آورد. آن طور که در بیت پایانی این شعر آمده، او در عوض مهربانی های پیرزن، در کمال ناامیدی زن، او را به طرز مرگباری نیش می‌زند.

« خزنده با پوزخندی می‌گوید: آه خفه شو، زن ابله؛ تو قبل از اینکه مرا به خانه بیاوری خوب می‌دانستی که من یک مار هستم.»

در سرتاسر آمریكا ، گروه های جمهوریخواه در فاصله بین شعارهای «زندانی‌اش کن» و «دیوار را بساز» استراحت‌های کوتاهی می‌کردند و از خواندن این شعر توسط ترامپ به هیجان می‌آمدند. در چند سالی که از آن زمان می‌گذرد، و در همان زمان نیز، همه می‌دانستند که آمریکایی‌ها نمی‌توانند ادعا کنند که هیچ هشداری به آنها داده نشده بود.

رئیس جمهور منتخب آمریکا که آشکارا نژادپرست است در آنجا حضور داشت، غرق تئوری‌های توطئه شده بود، قول می‌داد از ورود مسلمانان جلوگیری کند، و در حالی که کاملا می‌دانست میکروفون به او وصل است و صدایش برای یک نمایش تلویزیونی ضبط می‌شود با افتخار در مورد تعرض‌های جنسی‌ای که مرتکب شده بود صحبت می‌کرد.

آمریکایی‌ها نمی‌توانند ادعا کند که قبل از اینکه او را انتخاب کنند نمی‌دانستند که او یک مار است.

حالا بپردازیم ورود جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا به لندن. بولتون بیشتر به خاطر سبیلش شناخته شده که شبیه موی زهار مصنوعی ساخته شده از موهای پشت بوریس جانسون است. او چندان شناخته شده نیست اما با وجود این معروف است به اینکه احتمالا تنها شخص روی سیاره زمین است که هنوز ادعا می‌کند جنگ عراق ایده خوبی بود. وقتش که برسد، احتمالا دوباره همین استدلال و ادعا را در مورد جنگ با ایران نیز، که تا لحظه نوشتن این مطلب موفق به آغاز آن نشده است، خواهد کرد.

بولتون با لیز تروس و افراد دیگری دیدار و گفتگو کرده است تا زمینه را برای معامله تجاری بزرگ و زیبای ایالات متحده و بریتانیا فراهم کند. بولتون پیش خود اینگونه حساب کرده که انواع «معاملات کوچک» در بخشهای مختلف اقتصاد وجود دارد که می‌توان ظرف یک سال بعد از برگزیت با انگلستان انجام داد، از جمله در زمینه خودرو، برخی محصولات کشاورزی، و از این قبیل چیزها.

مطمئناً، همه اینها به نفع بریتانیا خواهد بود و هر نظری مبنی بر اینکه ما باید قبل از راه دادن بولتون به خانه خود می‌دانستیم او یک مار است، کاملاً بی پایه و نابجا است.

مثلا، چه فایده‌ای دارد که یکی از کلیپ‌های قدیمی او را زمانی که سفير دولت جورج دبليو بوش در سازمان ملل متحد بود نشان دهیم که روی میز می‌کوبد و سفرای دیگر را سرزنش می‌کند و سر آنها داد می‌زند و می‌گوید سازمان ملل صرفا برای خدمت به منافع ایالات متحده ایجاد شده است؟ او انگشت اشاره‌اش را به میز جلوش می‌فشارد و نعره می‌‌کشد «تنها سوال موجود! تنها سوال موجود، برای ایالات متحده این است که چه چیزی به منافع ملی ما خدمت می‌کند؟ ببخشید شاید این برای شما خوشایند نباشد، اما این واقعیت است».

علاوه بر این، شاید فایده چندانی نداشته باشد که به سخنان وزیر تجارت فعلی ترامپ، ویلبر راس، فکر کنیم که در سال 2016 گفت برگزیت «فرصتی خدادادی» برای سایر کشورهاست تا فرصت های تجاری را از بریتانیا بگیرند. این شخص که اکنون شرایط معامله تجاری بین آمریکا و بریتانیا را تعیین می‌کند صراحتا به فرانکفورت... دوبلین... قبرس... و همه آنها گفته که اکنون زمان آن رسیده که بیرحمانه مقررات خود را محدود کنند تا تجارت را از انگلستان دور کنند.

اینکه راس 81 ساله قبل از اینکه وزیر ترامپ شود میلیاردها دلار از آنچه که در حوزه خدمات مالی به «بدهی‌ ورشکستگان» مشهور است کاسب شده است، اصلا جای نگرانی نیست. بدهی ورشکستگان دقیقاً همان چیزی است که از اسم آن فهمیده می شود. تجارت با بدهی گسترده و وضعیت ورشکستگی طعمه مناسبی برای افرادی مانند راس است؛ نوع زشت‌تری از نقشی که ریچارد گیر در فیلم «زن زیبا» بازی می‌کند، که می‌خواهد از بدبختی شخص دیگری سوءاستفاده کند و میلیون ها دلار ثروت به جیب بزند.

البته هیچکدام از این ها کافی نیست که لیز تروس، وزیر جدید تجارت بریتانیا را قانع کند تا با خوشحالی عکس خود را در حال دست دادن با بولتون منتشر نکند و اعلام نکند «پیشرفتی زودهنگام» در توافقنامه تجارت آزاد میان ایالات متحده و بریتانیا حاصل شده است.

به نظر می‌رسد بوریس جانسون و همكارانش تصور می كنند كه چشم انداز توافقنامه تجارت آزاد میان آمریكا و بریتانیا باعث می شود احتمال خروج بدون توافق بریتانیا از اروپا بیشتر شود، و به خیال مقامات داونینگ استریت، این موضوع اتحادیه اروپا را تشویق می‌کند که نوعی توافق را به ما پیشنهاد کند. البته، توافقی که به گفته جانسون باید «بک‌استاپ» از آن حذف شود، چیزی که اتحادیه اروپا نه می‌خواهد و نه اساساً می‌تواند انجام دهد.

برای انجام این معاملات تجاری کوچک بین بریتانیا و ایالات متحده لازم است که بریتانیا از معیارهای اتحادیه اروپا فاصله بگیرد که باعث می‌شود که رسیدن به توافق با اتحادیه اروپا سخت تر شود و در نتیجه احتمال خروج بدون توافق از این اتحادیه بیشتر شود. این مسئله واقعیت آشکار دیگری است که فعلا نادیده گرفتن آن برای بریتانیا آسان تر است.

حالا، اصلا ما که هستیم که ناراضی باشیم؟ به قول شخصی، ما قبل از اینکه به او رأی بدهیم خوب می‌دانستیم که او یک مار است. البته این ما نبودیم که رأی دادیم.

https://www.independent.co.uk/voices

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه