چهار محور تبلیغات سیاسی به نفع حماس و جهاد اسلامی

هیچ جنگی عرصه نزاع حق محض و باطل محض نیست؛ جنگ‌ها آش شله‌قلمکار اخلاقی و انسانی هستند

این جنگ‌ها همیشه به بدتر شدن شرایط زندگی برای مردم عادی و کوچه و بازار در غزه منجر شده است - JAAFAR ASHTIYEH / AFP

هر از چند سالی تنش میان دولت اسرائیل و گروه‌های فلسطینی، به خصوص حماس و جهاد اسلامی بالا می‌گیرد تا حدی که به کشته شدن صدها یا هزاران نفر از دو طرف و تخریب مناطق مسکونی از هر دو طرف می‌انجامد.

این جنگ‌ها همیشه به بدتر شدن شرایط زندگی برای مردم عادی و کوچه و بازار در غزه منجر شده است.

در این میان افراد و گروه‌هایی در دنیا هستند که با نگاهی «حق و باطلی» یا «ظالم و مظلومی» به این تضاد نگاه کرده و واقعیات را قربانی احساسات یا جانبداری‌های ایدئولوژیک و قومی و مذهبی (قبیله‌گرایی هویتی) می‌کنند.

مشکل این نوع نگاه به زیر قالی بردن واقعیاتی است که به روایت حق و باطلی خدشه وارد می‌کنند و نشان می‌دهند که در عالم واقع امور خاکستری بسیار بیشتر از امور سیاه و سفید هستند.

در جنگ‌های میان دولت اسرائیل و گروه‌های فلسطینی معمولا چهار محور برای تحریک احساسات علیه اسرائیل و به نفع گروه‌های چپ و اسلام‌گرای فلسطینی وجود دارد که به آنها اشاره می‌کنم:

«غزه، بزرگ‌ترین زندان بدون سقف جهان»

این ادعا از تهی‌ترین ادعاهایی است که به خورد افکارعمومی داده می‌شود. در هیچ زندانی بیش از ۱۰ هزار راکت در اختیار زندانیان نیست تا به سوی زندانبان‌ها شلیک کنند یا در طول یک هفته ۳۵۰۰ راکت به سوی زندانبان‌ها شلیک شود.

در هیچ زندانی سالانه صدها میلیون دلار پول نقد وارد نمی‌شود تا صرف تخریب و تنفر و خشونت از یک سو و پر شدن جیب مافیاها و باندهای جنایتکار از سوی دیگر شود.

در هیچ زندانی زندانیان مدام به کشورهای دیگر سفر نمی‌کنند تا با مقام‌های آنها ملاقات کنند. هیچ زندانی در حد غزه مورد گزارش خبرنگارانی که آزادانه به آنجا رفت‌وآمد دارند، واقع نمی‌شود.

خبرنگاران و تحلیل‌گرانی که این نوع سخنان را به زبان می‌آورند هیچگاه این سوال را مطرح نمی‌کنند که چرا غزه با محدودیت‌هایی از سوی اسرائیل مواجه شده است.

پاسخ آنقدر واضح است که رسانه‌ها و بوق‌های تبلیغاتی آن را نمی‌بینند. علت را در نفی حیات برای طرف مقابل باید جست. کدام دولت یا مردمی می‌تواند با گروهی که رسما خواهان نابودی آن است در صلح و صفا و بدون ایجاد محدودیت زندگی کند؟

در کجای دنیا می‌گذارند گروه‌های بمب‌گذار و تروریست آزادانه به فعالیت خود مشغول باشند؟

این محدودیت‌ها سال‌‌ها بعد از اعمال گروه‌های تروریست فلسطینی ایجاد شده‌اند. این‌طور نیست که فلسطینی‌ها مشغول آسفالت کردن جاده‌ها و تزریق واکسن به مردم خود بوده‌اند و اسرائیل یک‌باره هوس کرده میان سرزمین خود و غزه دیوار بکشد.

«اسرائیل، رژیم کودک‌کش»

اخبار کشته شدن کودکان در حملات اسرائیل به غزه به وفور در رسانه‌ها پوشش داده می‌شود با سه اشکال خطیر در امر خبر رسانی:

۱. عدم پوشش کشته شدن کودکان اسرائیلی در حملات موشکی و بمب‌گذاری‌ها توسط اغلب رسانه‌ها یا منتشر نکردن متوازن اخبار مربوطه از هر دو طرف. رسانه‌های جمهوری اسلامی حتی کودکان اسرائیلی را صهیونیست می‌نامند تا کشته شدن آنها را مشروع جلوه دهند؛

۲. عدم پوشش تمرکز اسرائیل بر امور دفاعی تا حدی که اغلب شهروندان اسرائیلی به پناهگاه دسترسی دارند اما حماس و جهاد اسلامی همانند دیگر جنبش‌ها و دولت‌های اسلامی اصولا برنامه‌ دفاعی ندارند و از این جهت برای پناهگاه هزینه نمی‌کنند.

طبیعی است که طرفی که برای پناهگاه هزینه می‌کند هم برای جان شهروندانش ارزش بیشتری قائل است و هم تلفات کمتری می‌دهد و هم کمتر می‌تواند برای کشته شدن غیر‌نظامیان تبلیغات مظلوم‌نمایی به راه بیاندازد.

حماس و جهاد اسلامی نشان داده‌اند که در تونل‌سازی توانا هستند. چرا این هم‌و‌غم را صرف ساختن پناهگاه در دنیایی که جنگ بخشی از آن است نمی‌کنند؟

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حماس و جهاد اسلامی نشان داده‌اند که خواهان انتشار اخبار کشته شدن زنان و کودکان هستند تا ترحم بین‌المللی را جذب کنند و پول‌های بیشتری به جیب رهبران آنها و آقازاده‌هایشان سرازیر شود؛

۳. حماس و جهاد اسلامی همانند حامیان آنها در تهران مرز میان نظامی و غیرنظامی را با میلیشیاسازی برهم می‌زنند تا به عنوان شترمرغ از مواهب هر دو عنوان استفاده کنند و از مسئولیت‌های هر دو فرار.

اگر در دنیای متمدن سربازان و تجهیزات را در پادگان‌ها و مراکز نظامی جای می‌دهند بخشی به دلیل مسئولیت‌پذیری نسبت به غیرنظامیان است که در شرایط جنگی مورد حمله واقع نشوند.

اما گروه‌ها و دولت‌هایی که مسئولیت اسلحه به دست داشتن را نمی‌پذیرند و در عین حال به انحصار آن باور دارند (با حذف خشونت‌‌آمیز نیروهای فتح از غزه در حالی که هنوز همه‌ ابزارهای یک دولت را در اختیار ندارند)، تجهیزات و نیروهای نظامی خود را در مدارس و بیمارستان‌ها و مراکز مسکونی مستقر می‌سازند تا اگر به آنها حمله شد در مقام مظلوم به تبلیغات سیاسی بپردازند.

جان افراد غیرنظامی برای این گروه‌ها و دولت‌ها گوشت دم توپ است که باید از آنها استفاده کرد.

طرفداران «مردم» فلسطین هیچگاه حماس و جهاد اسلامی را به دلیل تفکیک نکردن محیط‌های نظامی و غیرنظامی مورد سرزنش قرار نداده و حماس و جهاد اسلامی را گروه‌های «کودک‌کش» معرفی نکرده‌اند چون برای جنگ قاعده و روالی قائل نیستند.

آنقدر که اسرائیل برای کشته شدن ده‌ها کودک و زن در یک دوره جنگ مورد تبلیغات منفی قرار می‌گیرد، دولت اسد و حامیان آن برای کشته شدن بیش از هفتاد هزار زن و کودک سوری مورد سرزنش و گزارش منفی واقع نشده‌اند.

عدم توازن قدرت میان اسرائیل و گروه‌های فلسطینی در جنگ صرفا ناشی از کمک‌های آمریکا به اسرائیل نیست، بلکه سیاست‌های اسرائیل و حماس در این میان نقش بازی می‌کنند. گروه‌های فلسطینی از همه‌ کشورهای مسلمان کمک مالی دریافت می‌کنند اما این کمک‌ها صرف پول‌پاشی و فساد می‌شود و نه تقویت زیرساخت‌های دفاعی و خدماتی.

«اسرائیل علیه روزنامه‌نگاری»

خبر همه‌ رسانه‌های دنیا در روز ۱۵ مه ۲۰۲۱ این بود که اسرائیل ساختمان خبرگزاری آسوشیتد پرس و الجزیره را در غزه هدف قرار داده است. اما اغلب این رسانه‌ها نگفته‌اند که دفتر این خبرگزاری‌ها در همان ساختمانی مستقر بوده که نیروهای امنیتی حماس در آنجا مستقر بوده‌اند.

آنها نگفته‌اند که دولت اسرائیل از قبل به خبرنگاران فرصت خروج از ساختمان را داده است.

اما چرا خبرگزاری‌ها دفتر خود را در همان ساختمان نیروهای امنیتی انتخاب کرده‌اند؟ نه این سوال از مقام‌های آسوشیتد پرس و الجزیره پرسیده شده و نه آنها پاسخ این پرسش را داده‌اند. ظاهرا پاسخگویی فقط برای کسانی است که رسانه‌ها با آنها موافق هستند و خود رسانه‌ها در مقام حق مطلق قرار دارند و نباید به کسی پاسخ بدهند.  

اسرائیل به‌رغم شرایط جنگی همیشه در دنیای مقایسه‌ای (و نه سیاه و سفید) یکی از امن‌ترین و آزادترین نقاط دنیا برای روزنامه‌نگاران بوده است.

کافی است وضعیت روزنامه‌نگاران در ترکیه و ایران که هیچ جنگی در آنجا جریان ندارد با اسرائیل مقایسه شود. این دو کشور بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران در دهه اخیر بوده‌اند. حتی یک خبرنگار اسرائیلی نمی‌تواند در بیشتر کشورهای اسلامی به فعالیت رسمی بپردازد و اگر خبرنگاری یهودی‌‌ـ‌آمریکایی مثل دانیل پرل چنین کند در کشوری مثل پاکستان توسط اسلام‌گراها سلاخی می‌شود.

داعش و جمهوری اسلامی نیز همین رفتار را داشته‌اند. هیچ خبرنگار مسلمانی در اسرائیل به دست یهودیان در مقابل دوربین سلاخی نشده یا در زندان (مثل زهرا کاظمی) کشته نشده است.

میزان پوشش کشته شدن ده‌ها روزنامه‌نگار و بلاگر مثل زهرا کاظمی در زندان را با پوشش حمله‌ اسرائیل به ساختمان امنیتی حماس یا کشته شدن خاشقچی مقایسه کنید تا میزان بی‌طرفی رسانه‌های غربی را متوجه شوید.

«دولت آرمانی و صلح‌جوی فلسطین»

در گزارش از جنگ میان دو طرف اصولا به اینکه حماس و جهاد اسلامی در پی تاسیس چه نظامی بعد از ریختن یهودیان به آب هستند اشاره نمی‌شود. حماس امروز بر غزه حاکم است و لازم نیست راه دوری برویم تا ببینیم چگونه حکم می‌راند: چیزی شبیه به جمهوری اسلامی.

بعد از استقرار دولت اسلامی فلسطین، محمود عباس همانند اعضای دولت بازرگان یا علی عبدالله صالح بعد از چند ماه که از تاسیس دولت اسلامی یا استقرار دولت حوثی‌ها در صنعا گذشت خانه‌نشین یا زندانی یا کشته شده و این سلاخ‌ها هستند که به حاکم مطلق تبدیل می‌شوند.

اگر دولتی مثل اسرائیل در همسایگی ایران مانع شکل‌گیری دولتی مثل جمهوری اسلامی در ایران می‌شد (البته با علمی که امروز ایرانیان به نحوه‌‌ حکمرانی اسلام‌گرایان شیعه دارند)، اکثریت مردم ایران قدردادن آن بودند.

از همین جهت تلاش اسرائیل برای ممانعت از شکل‌گیری دولت مستقل فلسطینی تحت قدرت مطلقه‌ حماس و جهاد اسلامی باید مورد قدردانی جهانیان قرار گیرد و نه انتقاد آنها. طرح خیالی دو دولت اسرائیل و فلسطین که در صلح در کنار هم زندگی کنند در شرایطی که حماس و جهاد اسلامی در راس قدرت قرار گیرند برنامه‌ جنگ دائمی است و نه صلحی که طرفداران صلح به توهم از آن ارائه می‌دهند.

«دولت صلح‌جوی فلسطینی» تحت حماس همان دنیای خیالی‌ای است که اسلام‌گرایان از دولت اسلامی در سال ۵۷ در ایران ارائه می‌دادند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه