خطاب جمهوری اسلامی به لابی خود در آمریکا: «از ما تهدید و حمله، از شما فشار از درون»

دولت بایدن با کنار گذاردن اهرم‌های فشار، بدون هیچ امتیازی کنترل بازی را به جمهوری اسلامی واگذار کرده است

«اگر بیشتر باج ندهید و بیشتر عقب‌نشینی نکنید و زودتر تحریم‌ها را لغو نکنید اقدامات مخرب جمهوری اسلامی افزایش خواهد یافت»-عکس تسنیم

به تقویم رخدادها و مواضع مقامات جمهوری اسلامی از روزی که این مقامات مطمئن شدند دور دومی برای دولت ترامپ نخواهد بود، نگاه کنید. از طرف ایران شاهد این سلسله تصمیمات و اقدامات بوده‌ایم:

- تصویب «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» در مجلس (۲ دسامبر ۲۰۲۱) که مهلتی سه‌ماهه برای خروج دولت ایران از پروتکل الحاقی داده و بخش‌های کلیدی برجام را نقض می‌کند (مثل غنی‌سازی ۲۰ درصدی و افزایش اورانیم غنی شده به ۵۰۰ کیلو در ماه و افزایش تعداد سانتریفیوژها) اگر دولت بایدن تحریم‌ها را لغو نکند.

- اعلام غنی‌سازی ۲۰ درصدی در ۴ ژانویه ۲۰۲۱

- توقیف نفتکش کره‌ای در ۴ ژانویه ۲۰۲۱

- اعلام آژانس بین‌المللی اتمی مبنی بر آغاز تولید اورانیوم فلزی توسط جمهوری اسلامی در ۱۱ فوریه ۲۰۲۱

- شدیدترین حمله موشکی به پایگاه نظامی آمریکا در اربیل در کردستان عراق (۱۵ فوریه ۲۰۲۱) که مشخص است توسط جمهوری اسلامی هدایت شده است. در این حمله سربازان آمریکایی آسیب دیدند که ناقض خط قرمز سیاست دولت ترامپ (در صورت تداوم آن دولت) بود، اما دولت بایدن تنها از «تحت نظر داشتن شرایط پس از حمله» خبر داد که به معنای عدم واکنش است.

- اعلام امکان غنی‌سازی ۶۰ درصدی توسط رهبر جمهوری اسلامی در ۲۲ فوریه ۲۰۲۱

این اقدامات و تصمیمات نیز در یک دوره سه ماهه پخش شده‌اند تا کاخ سفید و تیم سیاست خارجی مدام هدف اقدامات تازه قرار گیرند، تبلیغات رسانه‌ای علیه سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ (رسانه‌های پر مخاطب) افکار عمومی را برای رفع تحریم‌ها آماده کنند، و اعضای لابی جمهوری اسلامی بتوانند مدام بر کاخ سفید و وزارت خارجه فشار وارد بیاورند که زودتر و آسان‌تر تحریم‌ها را لغو کنند. مقامات مطمئن هستند که این اقدامات و تهدیدات هیچ هزینه‌ای باری آنها از سوی دولت بایدن ندارد و گرنه آنها را برای بعد از ترامپ نگاه نمی‌داشتند.

توجه داشته باشید که جمهوری اسلامی برای دو سال توقیف نفتکش‌ها را متوقف کرده بود، حملات به پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق بعد از حذف سلیمانی محدود بود و تلفات نظامی برای آمریکا در بر نداشت، از دوران خروج آمریکا در برجام برای سه سال اقدامات جمهوری اسلامی در پنج گام عمدتا نمایشی بود و غنی‌سازی در سطح زیر ۵ درصد باقی مانده بود و بر نظارت آژانس محدودیتی اعمال نشده بود.

در همین دوره ایالات متحده در چهار اقدام از مواضع دولت ترامپ عقب‌نشینی کرده بود: رفع محدودیت سفر مقامات ایرانی در نیویورک، رفع تحریم حوثی‌ها، اعلام شرکت در نشست ۱+۵، و کنار گذاشتن مکانیسم ماشه.

اگر اقدامات فوق را کنار هم بگذارید تا الگوی رفتاری دو طرف را مشاهده کنید، می‌بینید که سیاست جمهوری اسلامی بعد از ترامپ یک سیاست تهاجمی و سیاست دولت بایدن عقب‌نشینی و باج‌دهی است. همچنین اقدامات جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که با رفتن دولت ترامپ مقامات به اقدامات مرتبط با برنامه  هسته‌ای و تنش‌زایی منطقه‌ای خود شدت بخشیده‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هدف از اعلام پایان سیاست فشار حداکثری و عقب‌نشینی‌ها چه بود؟

دولت بایدن با چه هدفی در سیاست فشار حداکثری که برنامه اتمی و رفتار منطقه‌ای رژیم را تا حد زیادی تحت کنترل قرار داده بود، اخلال ایجاد کرده است؟ اگر بحث این است که سیاست فشار حداکثری موثر نبوده و هدف مهار بیشتر بوده اقدامات سه ماه اخیر جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که رژیم با اعلام سیاست بایدن به آتش‌افروزی و نقض بیشتر برجام تشویق شده است. اقدامات فوق نشان می‌دهند که صرف مخالفت با سیاست دولت ترامپ بدون توجه به پیامدهای تغییر سیاست نه در جهت منافع و امنیت ملی ایالات متحده بوده است و نه در جهت منافع و امنیت ملی مردم ایران (سیاست باخت- باخت). بعید است مقامات دولت بایدن از یاغی‌گری دولت جمهوری اسلامی و اهداف آن در منطقه و دنیا بی‌خبر بوده باشند، چون مقامات جمهوری اسلامی آنها را مدام در چهار دهه اخیر اعلام کرده‌اند.

وقتی سیاست فشار حداکثری توسط دولت بایدن مختومه اعلام شد و رهبران جمهوری اسلامی دیدند که دیگر مجازات و تنبیه برای اعمال آنها وجود ندارد، این رشته از اقدامات را آغاز کردند تا در مذاکرات با تیم بایدن از حداکثر امتیازاتی که از طرف مقابل در موضع ضعف گرفته خواهد شد، برخوردار شوند. خامنه‌ای حتی در ماه‌های پایانی دولت ترامپ از اقدام آن دولت در هراس بود به گونه‌ای که به گزارش محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران «در یکی دو ماه آخر دولت ترامپ فشارهای دشمن نسبت به گذشته سنگین‌تر شد و در منطقه تحرکاتی انجام داد... در این بازه زمانی به امر فرماندهی معظم کل قوا، نیروهای مسلح ۱۰ رزمایش را در سراسر کشور برگزار کردند که از قبل برنامه‌ای جهت برگزاری این رزمایش‌ها نداشتیم.» (همشهری انلاین ۳ اسفند ۱۳۹۹)

اگر تهدید نظامی یا حضور و مانور نظامی در منطقه موجب مهار و گرفتن امتیاز از طرف مقابل در مذاکرات می‌شود چرا این اقدامات متوقف شده‌اند؟ اصولا دستاورد دولت آمریکا از کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری چیست؟ سیاست فشار حداکثری در چه حوزه‌هایی موفق نبوده که بازگشت به برجام آنها را به پیش خواهد برد؟ اصل بازگشت به برجام اهمیت دارد یا اهداف ناشی از بازگشت به برجام؟ دولت بایدن برای بازگشت به برجام چه امتیازاتی از جمهوری اسلامی خواهد گرفت؟ متاسفانه نه دولت بایدن در پی پاسخ دادن به این گونه سوالات است و نه رسانه‌های آمریکا که در جیب دولت بایدن هستند این سوالات را از مقامات کاخ سفید یا وزارت خارجه آمریکا می‌پرسند.

طرح بازی جمهوری اسلامی

اعلام بازگشت تیم بایدن به برجام در دوران کارزارهای انتخاباتی و بعد از آن، از پیش دست مقامات آمریکایی را رو کرد، درست همانند مذاکرات برجام که ظریف و روحانی می‌دانستند اوباما تا چه حد شائق به این قرارداد است و تا چه حد می‌تواند برای ایجاد میراث دوره ریاست جمهوری خود در روابط خارجی منافع آمریکا و امنیت منطقه را برای این قرارداد محدود و کم تاثیر به مخاطره بیفکند. مقامات جمهوری اسلامی با علم به عزم تیم بایدن برای بازگشت به برجام با اقدامات فوق از یک سو تلاش دارند با دست بالاتر وارد مذاکرات شوند با این موضع که «در هر چهار موضوع اصلی طرف دعوا-‌تروریسم، موشکی، هسته‌ای و تنش‌زایی منطقه‌ای- ما دست بالاتر را داریم و می‌توانیم هر روز یک گام به جلو بگذاریم» و تیم بایدن نیز با برداشتن گزینه نظامی از روی میز خود را کاملا خلع سلاح کرده است. رژیمی که هم در داخل و هم در خارج تنها زبان زور را می‌فهمد تنها با دیپلماسی قابل مهار نبوده و نیست و نخواهد بود.

از سوی دیگر با هدایت سیاست خارجی دولت بایدن توسط تیم اوبامای هم‌راستا با ظریف و لابی جمهوری اسلامی سیر رخدادها حاکی از یک تقسیم کار میان حکومت جمهوری اسلامی و لابی و نزدیکان آن در دولت بایدن است. مقامات در ایران و منطقه مدام سطح اقدامات خود را در چهار برنامه مورد نزاع بالاتر می‌برند و در داخل آمریکا لابی و نزدیکانی که امروز اجرای سیاست آمریکا در برابر ایران را به دست دارند به مقامات کاخ سفید و کنگره فشار می‌آورند که «اگر بیشتر باج ندهید و بیشتر عقب‌نشینی نکنید و زودتر تحریم‌ها را لغو نکنید اقدامات مخرب جمهوری اسلامی افزایش خواهد یافت.» این فرمول در نهایت بدانجا می‌انجامد که دولت بایدن اهرم فشار اصلی خود یعنی تحریم‌های نفتی و بانکی را رها کرده و آنها را بدون هیچ‌گونه امتیازگیری از جمهوری اسلامی کنار بگذارد. به قول معروف سری را که درد نمی‌کرد و تبش در حال افول بود دوباره دارند می‌بندند و درجه حرارتش را بالا می‌برند، معلوم نیست برای چه.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه