نگرانی‌های جهان عرب به برنامه هسته‌ای ایران محدود نمی‌شود

توقف حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی و خودداری از مداخله در امور کشورهای عربی، در اولویت قرار دارد

تلاش‌های ایران برای ترویج فرقه‌گرایی در کشورهای عربی، خطرناک‌تر از تهدید سلاح‌های آن  کشور برای منطقه است. عكس از:  AFP

به باور من، پروژه هسته‌ای ایران، هرگز به عنوان عامل اصلی نگرانی در کشورهای عربی همسایه ایران به شمار نمی‌رود، بلکه این پروژه که رهبری ایران پیوسته بر "صلح آمیز" بودن آن تأکید دارد، در پایین‌ترین رده اولویت‌ها قرار می‌گیرد. آن‌چه عملاً برای جهان عرب نگران کننده است، سیاست‌های فرقه‌گرایانه و اقدامات خرابکارانه‌ای است که دولت ایران همواره دست به حمایت و اجرای آنها در منطقه می‌زند و برای تحقق این هدف، سعی می‌کند فرقه‌گرایی را در سراسر شبه جزیره عربستان، منطقه شام و عراق ترویج ‌دهد.

البته تلاش ایران برای بهره‌برداری از انرژی هسته‌ای، ۱۸ سال پیش از روی‌کار آمدن دولت آیت‌الله‌ خمینی آغاز شد و کشورهای غربی از جمله ایالات متحده، فرانسه و شماری دیگر از کشورها به تصویب این پروژه پرداخته و برای سال‌ها متمادی و تا هنگام متوقف شدن این طرح به دنبال فروپاشی نظام شاهی در ایران از آن حمایت کردند.

سیستم منطقه‌ای مورد حمایت ایالات متحده و بریتانیا که به دلیل توازن قدرت و نظم بین‌المللی از ثبات و پایداری ویژه‌ای برخوردار بود و در آن زمان بر خاورمیانه حکم می‌راند، مانع جاه‌طلبی‌های سنتی ایران می‌شد و در نتیجه، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در سایه استقلال و آرامش، در تلاش برای پیشبرد برنامه‌های اقتصادی و سیاسی و فراهم کردن زندگی مرفه برای جوامع خود بودند و به دنبال همین تلاش‌ها، منطقه به یک مرکز ثقل جهانی تبدیل شد.

در واقع، اقداماتی را که ایران از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۷۹ در زمینه توسعه پروژه هسته‌ای‌اش برای اهداف صلح آمیز انجام داد، باعث هیچ دردسری برای کشورهای عربی همسایه نشد و حتی طبق برخی از تحلیل‌ها، دستیابی تهران به سلاح هسته‌ای نیز اعتراضی را در منطقه ایجاد نمی‌کرد، زیرا مشکلات ایران در این عرصه بایستی با کشورهای همسایه آن در شرق مانند هند، پاکستان و چین و با قدرت‌های هسته‌ای غربی و روسیه که در شمال این کشور واقع است، می‌بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از همان دوران تا کنون، آن‌چه به عنوان به اصطلاح پرونده هسته‌ای ایران یاد می‌شود برای کشورهای همسایه غیرعربی همچون آذربایجان، ارمنستان، ترکیه یا گرجستان که ایران چشم طمع به گسترش نفوذ در آنها ندوخته است، اهمیت چندانی ندارد، حتی پاکستان، دولت همسایه هسته‌ای ایران، جز در مواردی که پروتکل‌های دیپلماسی بین‌المللی ایجاب می‌کند، به ندرت از برنامه هسته‌ای همسایه غربی‌اش صحبت کرده یا نسبت به آن ابراز نگرانی می‌کند.

بنابراین، آن‌چه برای کشورهای شرق عربی مایه نگرانی شده است سیاست ۴۰ ساله‌ای صدور انقلاب و توسعه‌طلبی ایران است، نه برنامه هسته‌ای آن، به ویژه پس از آن‌که آمریکا همه درها را به روی ایران گشود و تهران اقدامات خرابکارانه خود را در عراق آغاز کرد و نیروهای ایرانی برای تغییر دموگرافی سوریه و جلوگیری از تحقق رویای ملت آن برای رسیدن به آزادی، عازم سوریه شدند. همچنان، تلاش ایران در سازماندهی و حمایت از کودتای حوثی‌ها در یمن و تبدیل یمن به کانون تجاوز به همسایگان، ایجاد گروه‌های شبه نظامی و سازمان‌های فرقه‌ای در لبنان و سایر کشورهای منطقه و افتخار ایران بر این‌که چهار پایتخت عربی را در کنترل دارد و در تلاش برای بازگرداندن افتخارات امپراتوری ایران از سواحل درای مدیترانه تا سند و هند است، به عنوان عامل اصلی نگرانی کشورهای عربی به شمار می‌رود.

دولت ایران برای تفرقه‌افکنی و تکه تکه کردن کشورهای شرق عربی از هیچ تلاشی دریغ نکرد و اقدامات تهدید آمیز آن در این منطقه عملاً بی‌سابقه بود و رویکرد آن در هیچ کشور همسایه غیر عربی به این حد نرسید، حتی در افغانستان، تلاش‌های ایران در چارچوب استفاده از ابزارهای مختلف برای مقابله با آمریکا محدود می‌شود و هدف از آنها تسلط بر قلمرو آن کشور نیست.

در سال ۲۰۱۵ و هنگامی‌که جامعه جهانی به رهبری دولت اوباما، توافق با تهران را جشن می‌گرفت، سرعت مداخله ایران در امور عربستان سعودی افزایش یافت. سال توافق هسته‌ای، سال کودتای یمن و سال حمله همه‌جانبه به قیام مردمی سوریه بود و در آستانه امضای توافق‌نامه، شهر موصل، مرکز استان نینوا در عراق در زمان دولت نوری المالکی نزدیک به تهران، به داعش تحویل داده شد و پس از گذشت یک سال از امضای برجام، لبنان به طور کامل در اختیار ایران قرار گرفت و تهران پیوستن بیروت به محور ایران را به صورت آشکار اعلام کرد.

البته خروج دولت ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، منجر به تغییر قابل توجهی در رویکرد ایران نسبت به منطقه عربی نشد، بلکه با افزایش میزان تحریم‌های آمریکا سطح تنش نیز افزایش یافت و تجاوزات ایران در کشورهای عربی اوج بیشتری گرفت. دولت ایران در رسانه‌های خود از ابراز تأیید نسبت به  اقدامات تهاجمی علیه کشتی‌های نفت‌کش، خطوط تولید و پالایش و هدف قرار دادن شهرها و مناطق امن توسط پهپادها  و حملات موشکی دریغ نمی‌کرد.

واقعیت‌های یادشده و عدم پاسخگویی مناسب به هرج و مرج ایجاد شده توسط ایران، باعث شد طرف‌هایی که امنیت خلیج فارس و آزادی تردد دریایی در آن را بر عهده دارند، رسیدگی به اوضاع خاورمیانه، به ویژه مسایل متعلق به کشورهای حوزه خلیج فارس را در اولویت بحث و گفت‌وگوها قرار دهند. به همین دلیل، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در صدد ایجاد برنامه مشترک و واحدی شدند که هدف از آن تأمین منافع جهان عرب و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است و این برنامه به منظور همگرایی با طرح‌های بین‌المللی تهیه شده است و نه پیوستن به آنها. سپس، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با درنظرداشت الزامات احترام متقابل میان کشورهای مستقل که روابط آنها توسط قوانین بین‌المللی و پروتکل‌های آن تنظیم می‌شود، دست همکاری را به سوی ایران دراز کردند.

اکنون که صحبت از بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران در صحنه بین‌المللی مطرح شده است، کشورهای عربی هرگز به عنوان مانعی بر سر راه بازگشت به برجام قرار نخواهند گرفت، اما جهان عرب به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بایستی اولویت‌های خود را در قبال این توافق‌نامه مطرح کنند، زیرا در فرجام، سراسر کشورهای منطقه به گونه‌ای تحت تأثیر پیامدهای این توافق‌نامه قرار خواهند گرفت. البته عمده‌ترین نکاتی که باید در دستور کار به صراحت روشن شود، می‌تواند در چارچوب توقف پروژه گسترش نفوذ ایران، دست برداشتن از ایجاد اختلال فرقه‌ای و ترویج فرقه‌گرایی در کشورهای عربی، عقب‌نشینی از جوامع عربی و خودداری از اقدامات تهدید آمیز روزافزون با استفاده از موشک‌ها و مواد انفجاری که شرق عربی را به ویرانه‌ای تبدیل کرده و آن را برای ده‌ها سال به عقب رانده است، خلاصه شود.

در فرجام می‌توان گفت که چالش اصلی جهان عرب با ایران به نکات یادشده مربوط می‌شود و نه به میزان غنی‌سازی اورانیوم در تأسیسات نطنز و این موضوع به جامعه جهانی تعلق می‌گیرد که چگونه با ایران در این زمینه برخورد کند. البته جهان عرب نمی‌تواند برای تحقق جاه‌طلبی‌های ایران و دستیابی دولت آن کشور به بمب هسته‌ای که هیچ سودی برای پیشرفت و بهبودی وضعیت زندگی مردم ایران و سایر کشورهای دور و نزدیک ندارد، آینده خود و آسایش ملت‌های عربی را در معرض خطر و تهدید قرار دهد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه