علی دایی در اورتون، تیتر شدن یک رویای حرفه‌ای

نگاهی به فرصت کار مربیان ایرانی در بازار جهانی فوتبال

کیفیت مربیگری در ایران و روابط بین‌المللی فوتبال ایران در اندازه‌ای نیست که چنین فرصت‌هایی را خلق کند- عکس از مهر

علی دایی یا هر یک از چهره‌های نامدار نسل گذشته فوتبال ایران که مربیگری را تجربه کرده‌اند، هنوز صاحب فرصت‌های حرفه‌ای بین‌المللی در مربیگری نمی‌شوند، اما فوتبال ایران برای تجربه‌های بزرگ‌تر به چنین روابطی با دنیای فوتبال نیاز دارد.

خبر پیشنهاد باشگاه اورتون به علی دایی، در فوتبال ایران چنان جذابیت دارد که چند روز تیتر یک روزنامه‌ها باشد، اما زوایای این خبر چندان روشن نیست و کیکر و سان با انتشار خبری مبهم، از موضوع گذر کرده‌اند.

کیکر در گزارش کوتاه خود درباره علی دایی نوشت: «عنوان بین‌المللی علی دایی، بهترین گلزن تاریخ جهان، ممکن است توسط کریستیانو رونالدو از او گرفته شود، اما این احتمال وجود دارد که دایی با نقشی جدید به صحنه فوتبال بین‌المللی برگردد.» کیکر سپس به اردوان فرهاد مشیری، سهام‌دار ایرانی باشگاه اورتون، اشاره کرد و بر اساس گمانه خود، نوشت که مشخص نیست دایی در کدام نقش می‌تواند در اورتون کار کند. 

بعد از آن نشریه آلمانی، نوبت «سان» بود که دنباله خبر را بگیرد. سان دراین‌باره به وضعیت کارلو آنچلوتی، سرمربی اورتون، پرداخت که هیچ تهدیدی متوجه او نیست؛ هرچند اورتون پس از صدرنشینی در هفته‌های آغازین لیگ برتر، به رده دهم جدول سقوط کرد. سان به سوابق حرفه‌ای دایی اشاره کرد و این که آخرین کار سرمربیگری او به حضورش در باشگاه سایپای ایران مربوط است. در این گزارش، از قول منابع نزدیک به دایی آمده است که جاه‌طلبی او هنوز کاهش نیافته است.

آنچلوتی در هفته‌های اخیر پس از شایعه پیشنهاد تیم ملی کلمبیا، از کارلوس کی‌روش دفاع کرد و با توجه به موقعیتش در اورتون، آن پیشنهاد را جدی نگرفت.

در ایران اما منابع خبری از پاسخ منفی علی دایی به اورتون نوشته‌اند. پیشنهاد اورتون که جز انتشار دو خبر در کیکر و سان منبع دیگری ندارد، چنان که از میان خبرها برداشت شده است، همکاری دایی با تیم دوم آن باشگاه است.

علی دایی آخرین بار سرمربیگری را روی نیمکت سایپا تجربه کرد، اما در پی اختلافاتش با مدیران باشگاه سایپا، سه هفته مانده به اتمام لیگ ۹۸-۹۷، اخراج شد. باشگاه سایپا حرف‌های علی دایی را توهین به کارگران سایپا در روز جهانی کارگر دانست، اما دایی در کنفرانس مطبوعاتی به نام واقعی مدیرعامل وقت باشگاه اشاره کرد: «الان برای من سوال است؛ کاش یک نفر اینجا بود و از او سوال می‌کردم که آیا فردی می‌تواند کاملاً اسم و فامیلش را عوض کند؟ شاید من اشتباه کنم. این‌ها را آدم‌های حقوقی می‌توانند جواب بدهند. مگر می‌شود با شناسنامه عوض کردن گذشته طلایی‌تان را عوض کنید؟» اشاره‌ کنایه‌آمیز دایی به این موضوع، فاش‌گویی درباره وجه پنهان شخصیت مدیرعامل وقت باشگاه بود و منجر به آن شد که در یک سال اخیر بارها پیشنهادهایی به او برسد، اما به شکلی عجیب، تمام پیشنهادها بی‌سرانجام بمانند. 

دایی چندی پیش پیشنهاد فدراسیون فوتبال ایران به خودش را چنین روایت کرده است: «قبل از این که آقای ویلموتس به تیم ملی بیاید و سرمربی شود، ما با آقای تاج (رئیس پیشین فدراسیون فوتبال ایران) در مورد سرمربیگری تیم ملی صحبت کردیم. شاید ایشان الان بیایند و منکر شوند. ولی ما با ایشان صحبت کردیم و قرار بود تا دو روز بعد این خبر و توافق را علنی کنیم. ولی یک روز به اعلام توافق‌مان مانده بود که من در زیرنویس اخبار تلویزیون دیدم نوشته است مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی شد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

موقعیت کار در اروپا می‌تواند فرصتی طلایی و تجربه‌ای بزرگ برای علی دایی در حرفه مربیگری باشد. اما پیشنهاد اورتون که دایی کوشید درباره‌اش سکوت کند، یک پیشنهاد حرفه‌ای نبود که برای دایی ترغیب‌کننده باشد. بازیکنان نسل‌ گذشته فوتبال ایران البته از کار در تیم‌های پایه باشگاه‌های اروپایی هم استقبال کرده‌اند؛ یک نمونه آن که مهدی مهدوی‌کیا و وحید هاشمیان دوره‌ای کوتاه را برای تمرین مربیگری در هامبورگ و بوخوم در تیم‌های پایه گذرانده‌اند.

برای مربیان ایرانی به سختی فرصت کار در خارج از مرزهای ایران فراهم می‌شود. کیفیت مربیگری در ایران و روابط بین‌المللی فوتبال ایران در اندازه‌ای نیست که چنین فرصت‌هایی را خلق کند. مربیانی مانند افشین قطبی یا الکساندر نوری و پویا اسبقی که در شرق آسیا و اروپا کار کرده‌اند، مربیگری را در نظام آموزشی ایران نیاموخته‌اند و فرصت‌های بین‌المللی را با آغاز فعالیت مربیگری خارج از ایران به دست آورده‌اند. افشین قطبی در یک دهه اخیر توانست در چین و ژاپن بازار کار داشته باشد و الکساندر نوری مربیگری را با وردربرمن و هرتابرلین در بوندس‌لیگا تجربه کرد، یا پویا اسبقی پس از کار در گوتبورگ توانست توجه فدراسیون فوتبال سوئد را برای سرمربیگری در تیم زیر ۲۱ ساله‌های سوئد جلب کند. علی دایی بی‌تردید نام بزرگ‌تری در مقایسه با این چهره‌هاست، اما در بازار کار مربیگری فقط اشتهار دوران بازیگری نمی‌تواند تعیین‌کننده باشد.

در تاریخ فوتبال ایران شاید بتوان به فرصت‌های کم‌شمار مربیگری برای حشمت مهاجرانی در عمان و امارات، و برای ناصر حجازی در باشگاه محمدان بنگلادش اشاره کرد؛ مثال‌هایی که نشان می‌دهد فرصت‌های شغلی خارج از ایران برای مربیان ایرانی تکرار نشده است.

بیشتر از ورزش