رویای اردوغان؛ کشاندن خلافت نوین عثمانی به شمال‌غرب ایران

سخنرانی اردوغان در رژه نظامی باکو نشانگر ادامه سیاست ترکیه برای تجزیه آذربایجان ایران است

نشست مشترک اردوغان و علی‌اف درجریان مراسم رژه پیروزی در باکو- AFP 

۲۰ آذرماه جاری یک رژه نظامی به مناسبت آنچه پیروزی ارتش جمهوری آذربایجان در نبرد با ارمنستان در منطقه آرتساخ یا قره‌باغ نامیده می‌شود، برگزار شد و نیروهای ارتش این کشور به همراه متحد اصلی خود ترکیه در آن شرکت کردند.

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در این رژه حضور داشت و به سخنرانی پرداخت. وی درجریان سخنرانی خود، با خواندن شعری درباه جدایی جمهوری آذربایجان از ایران، نشان داد که دولت ترکیه هنوز به دنبال سیاست تجزیه استان‌های اردبیل، آذربایجان‌های شرقی و غربی از ایران است. به دنبال خوانده شدن این شعر، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران سفیر این کشور در تهران را فراخواند و مراتب اعتراض خود به دلیل نقض حاکمیت ایران و جمهوری آذربایجان را به دولت ترکیه اعلام کرد.

برگزاری رژه پیروزی جمهوری آذربایجان بر ارمنستان و سخنرانی اردوغان یک روز پیش از هفتادوچهارمین سالگرد نجات آذربایجان از خطر جدایی توسط اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت.

سخنرانی اردوغان و واکنش مثبت الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان به آن، بار دیگر اثبات کرد که رهبران این دو کشور هنوز در پی سیاست‌های تجزیه استان‌های شمال‌غربی ایران هستند. در این گزارش به تاریخچه تلاش خلافت یا امپراتوری عثمانی و حکومت کنونی ترکیه برای اشغال و تجزیه استان‌های شمال غربی ایران می‌پردازیم و تلاش‌های کنونی ترکیه و به خصوص حزب عدالت و توسعه در تجزیه این استان‌ها از ایران را بررسی می‌کنیم.

سابقه تاریخی و ناکامی امپراتوری عثمانی در اشغال ایران

تصرف و تجزیه مناطق شمال‌غربی ایران و به خصوص شهر تبریز همواره آرزوی دیرینه بسیاری از دشمنان ایران در برهه‌های زمانی تاریخی بوده است. پس‌ازآنکه سلسله صفویه قدرت را در ایران به دست گرفت، شهر تاریخی تبریز در سال ۸۸۰ خورشیدی به پایتخت ایران تبدیل شد و دیری نپایید که این شهر حدودا ۳۰۰ هزارنفری به پنجمین شهر بزرگ جهان تبدیل شد. این مسئله سبب شد تا تبریز به یکی از اهداف مهم امپراتوری عثمانی تبدیل ‌شود و به‌طور مداوم موردحمله ارتش این کشور قرار بگیرد. به همین دلیل هم شاه‌ تهماسب صفوی در سال ۸۹۳ پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل کرد.

در جریان یورش عثمانی به ایران در سال ۸۹۳، ارتش صفوی به علت مجهز نبودن به تفنگ و توپخانه(سلاح گرم) و همچنین حضور عمده نیروهای جنگی خود در خراسان برای مقابله با یورش ازبکان، در جنگ با سپاه عثمانی در منطقه چالدران شکست خورد و درنتیجه، شهر تبریز به تصرف چهار هزار نفر از سربازان عثمانی درآمد. تبریز که تا آن زمان یکی از زیباترین شهرهای جهان بود، به مخروبه‌ای تبدیل شد و هزاران نفر از مردم آن قتل‌عام شدند. دیری نپایید که سپاه عثمانی به علت کمبود آذوقه مجبور شد تبریز را رها و عقب‌نشینی کند.

۷۱ سال پس از جنگ چالدران و در سال ۹۶۴هجری ، قوای عثمانی موفق شد شهر تبریز و مناطق اطراف آن را دوباره به تصرف خود درآورد. بنابر گفته مورخان عثمانی چون مصطفی سلانیکی افندی و مورخان ایرانی چون قاضی احمد قمی، درنتیجه اشغال شهر تبریز هزاران نفر از مردم بیگناه آن شامل مردان و زنان و کودکان توسط ارتش عثمانی قتل‌عام و هفت تا هشت هزار نفر از زنان و دختران ایرانی در بازارهای عثمانی جهت بهره‌برداری جنسی فروخته شدند. اشغال شهر تبریز توسط امپراتوری عثمانی تنها ۱۸ سال به طول انجامید و درنهایت در سال ۹۸۲، ارتش ایران به ‌فرمان شاه‌عباس بزرگ طی یک عملیات غافلگیرکننده به اشغالگران عثمانی حمله کرد و با حمایت مردم شهر تبریز، در جریان یک نبرد ۲۰ روزه موفق شد شهر را آزاد کند.

در سال۹۹۷ خورشیدی، سلطان عثمان دوم، پادشاه جدید عثمانی، فرمان هجوم سپاه خود به ایران را صادر کرد تا مناطقی در شمال غرب ایران از جمله تبریز را به تصرف خود درآورد؛ اما دیری نپایید که با درایت قرچغای‌خان، حاکم تبریز، مسیر آذوقه‌رسانی سپاه عثمانی قطع شد و برای سپاه ایران زمان خریده شد تا هزاران نفر از سربازان خود را از اصفهان به اردبیل و از شیراز و سایر مناطق جنوبی کشور به قزوین اعزام کند و به رهبری شاه‌عباس بزرگ با سپاه عثمانی در دشت سراب واقع در منطقه‌ای بین قزوین و تبریز مبارزه کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

درنتیجه شکست تاتارها و سپاه عثمانی در دشت سراب، درگیری این بار در نزدیکی اردبیل رخ داد و درنهایت منجر به شکست عثمانی شد. پس آن، امپراتوری عثمانی عهدنامه صلح سراب را با ایران امضا کرد و حاکمیت ایران بر گرجستان شرقی، ارمنستان‌شرقی و کل آذربایجان به رسمیت شناخته شد.

اقدامات ترکیه در افزایش نفوذ فرهنگی در میان آذری‌زبانان ایران چیست؟

سیاست کنونی حزب عدالت و توسعه ترکیه و رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور آن کشور، احیای خلافت اسلامی عثمانی و مقابله با سکولاریسم است. در راستای این سیاست، ترکیه و به خصوص سرویس اطلاعاتی آن به یکی از حامیان تجزیه آذربایجان از ایران تبدیل ‌شده‌اند.

اگرچه باکو پیشگام حمایت از تجزیه‌طلبان ایرانی بود اما در سال‌‌های اخیر، ترکیه گوی سبقت را در این امر از همتای آذربایجانی خود ربوده است و حال چندین نشست سالیانه در حمایت از گروه‌های تجزیه‌طلب ایران در این کشور برگزار می‌کند. به‌عنوان‌مثال روز ۲۳ آذر ۱۳۹۸، نشستی با موضوع «هفتاد و چهارمین سالگرد تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان» در آنکارا برگزار شد  که البته اعتراض غیرمستقیم تهران را در چندین مورد نیز به همراه داشت.

اما مهم‌تر از برگزاری نشست‌های این‌چنینی، اقدامات فرهنگی و رسانه‌ای دولت ترکیه و به خصوص حزب عدالت و توسعه در رواج فرهنگ عثمانی، ملی‌گرایی اسلامی ترکی و همچنین ایجاد علاقه به ترکیه و خلافت عثمانی در میان جوانان آذری‌زبان ایرانی با استفاده ازسریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی است.

ساخت سریال‌هایی چون عبدالحمید با مضامین تاریخی و عثمانی‌گری در وهله اول نقش مهمی در آنچه به زبان عامیانه «شست‌وشوی مغزی» نامیده می‌شود، در دستیابی به هدف ایجاد علاقه به حکومت اسلام‌گرای اردوغان در میان جوانان ترکیه، ایفا کرده‌اند. این موضوع در وهله بعد، نفوذ فرهنگی ترکیه درکشورهای اسلامی و اروپای‌شرقی چون بوسنی و هرزگوین، بلغارستان، سوریه، لیبی، مالزی، پاکستان و غیره را افزایش داده است تا پذیرش مفهوم امپراتوری نوین عثمانی اردوغان در میان جوامعی چون اسلامگرایان شمال سوریه و غرب لیبی آسان شود.

یونان نیز یکی از کشورهایی است که دولت ترکیه افزایش نفوذ فرهنگی خود در میان مردم آن را با استفاده از سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی در دستور کار قرارداده است. روز چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ به دنبال تصمیم اردوغان مبنی بر تبدیل دوباره موزه و کلیسای تاریخی ایاصوفیه به مسجد، یکی از کانال‌های تلویزیونی یونان تصمیم گرفت تا پخش سریال‌های ترکی را متوقف کند. تا آن تاریخ شبکه‌های یونانی ۵۵ سریال ترکی برای مخاطبان یونانی خود پخش می‌کردند و هنوز هم بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی در این کشور سریال‌های ترکیه‌ای را به دلیل مجانی و یا ارزان بودن برای مخاطبان خود به نمایش می‌گذارند.

ترکیه ناتوان در اجرای سناریو قره‌باغ و اشغال شمال‌غرب ایران

به دنبال کودتای نافرجام ارتش ترکیه برای سرنگونی حکومت اردوغان در سال ۲۰۱۶، توان نظامی این کشور بیش‌ازپیش کاهش یافت. این امر نه‌تنها به دلیل زندانی شدن و اخراج صدها نفر از افسران و به خصوص خلبانان برجسته نیروی هوایی ترکیه صورت گرفت بلکه به دنبال کاهش روابط نظامی این کشور با آمریکا و افزایش روابط نظامی با روسیه به خصوص پس از خرید دو گردان سامانه پدافند موشکی برد بلند اس-۴۰۰ در سال ۱۳۹۶ و تحویل آنها در سال ۱۳۹۸ رخ داد.

موشک‌های بالستیک ایرانی همواره بزرگترین نگرانی دولت ترکیه محسوب می‌شوند و تحویل داده نشدن جنگنده‌های رادار گریز اف-۳۵آ از سوی آمریکا به این کشور سبب شد تا عملا ترکیه قادر به مقابله با پایگاه‌های موشکی ایران در صورت بروز درگیری نظامی نباشد. به همین دلیل است که تصور نمی‌شود ترکیه همان‌طور که در آرتساخ یا قره‌باغ و همچنین شمال عراق، شمال سوریه و غرب لیبی با استفاده از نیروی نظامی و اشغال خاک، نفوذ خود را در راستای احیای خلافت عثمانی افزایش داد، با حمله نظامی به مناطق شمال غربی ایران بتواند خاک ایران را اشغال کند.

دو گردان اس-۴۰۰ نیروی هوایی ترکیه در حال حاضر از شهر آنکارا و به خصوص کاخ ریاست‌جمهوری اردوغان و همچنین تنگه راهبردی بسفر محافظت می‌کنند و به‌طور محدود در مقابله با موشک‌های بالستیک ایران توانایی دارند اما همچنان در محافظت از بخش اعظمی از خاک ترکیه و به خصوص پایگاه‌های هوایی این کشور عاجزند. به همین دلیل دولت اردوغان در سال‌‌های اخیر هرگز گزینه نظامی جهت تصرف خاک ایران را در دستور کار خود قرار نداده است و برای تجزیه خاک ایران، به حمایت از گروه‌های تجزیه‌طلب و همچنین افزایش نفوذ فرهنگی با استفاده از سریال‌ها و فیلم‌های خود در میان آذری‌زبانان ایرانی پرداخته  که به‌طور محدود موفقیت‌هایی نیز کسب کرده است؛ اقدامی که به مدد مبارزه جمهوری اسلامی ایران با ملی‌گرایی ایرانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ بیشتر موفق بوده است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه