رای به برگزیت برای برگزیت نبود

تنها یک دولت کارگر می تواند «سندروم زندگی نکبت بار» را درمان کند

AFP

این مقاله بیان کننده نظرات من است و فقط برای انتشار در دفتر رهبر حزب مخالف است. لطفاً آن را به عنوان یک نامه‌نگاری دیپلماتیک به حساب بیاورید نه افشای اطلاعات.

موافق برگزیت

مشکل با اتحادیه اروپا این است که این یک جنبش آزادی‌خواهانه در آمریکای لاتین نیست. سراسر این معامله، کسل کننده و هزینه‌ بر است و مذاکرات خسته کننده هستند و جلسات بی پایان مشورتی در ساختمان اتحادیه اروپا در بروکسل نیز مانند انقلاب کردن در کاخ باکینگهام است.

چطور می‌توانم چه‌گوارای انگلستان یا حتی مانند آنیورین بوان، به آن شکل در محاصره باشم؟ به نظرم سوسیال دموکرات‌ها از همه بدتر هستند، اگرچه سانچز، سوسیالیست جدید اسپانیایی را دوست دارم که کارزار خود در سراسر اسپانیا را با اتومبیل قدیمی خود در برابر وارثان فرانکو به راه انداخت. من هم می‌توانم چنین کاری در کرویدون انجام دهم.

اتحادیه اروپا هرگز به یک داس و چکش تبدیل نخواهد شد. اما یک اتفاق حقیقتاً انقلابی در آن بیرون در حال وقوع است، که به طرز شگفت آوری خود برگزیت است. محافظه‌کاران در حمله خود به اروپا به «مبارزان آزادی» تبدیل شده‌اند، که توسط نایجل فراژ و خرده بورژوا‌های افراطی طرفدار فراژ برانگیخته شده‌اند. همان‌هایی که به ترزا مِی اجازه ندادند ( و به بوریس جانسون هم اجازه نخواهند داد) تا کشور را از هدایت به سمت شدیدترین حالت برگزیت، بعد از رفراندوم سال ۲۰۱۶، منحرف کند.

تاکنون استراتژی ما این بوده که منتظر بمانیم تا دولت اقلیت آنها توسط تندرو‌های حزب اتحاد‌گرای دموکراتیک از درون متلاشی شود و سپس ما با ضربه محکم و اجتناب ناپذیر در انتخابات پیروز شویم. ترجیحاً این مربوط به بعد از زمانی است که برگزیت انجام شده باشد. بنابراین، بحران بسیار بدی است که ملزم به پیروزی هستیم، به‌شرطی که بتوانیم بدون آلوده شدن دستمان به خون به آن نقطه برسیم.

این روش تاکنون کار نکرده است. اما جانسون آخرین تاس برگزیت است که ریخته می‌شود. ما نمی‌خواهیم برگزیت از بین برود پیش از اینکه برگزیت او را به پایین بکشد.

البته این مشکل در اروپا وجود دارد که پس از فروپاشی باستیل چه باید کرد. در حالی که من مشغول رسیدگی به مسایل هیجان انگیز ملی‌گرایی و فلسطین هستم، کایر می‌تواند در داخل و خارج از اتحادیه اروپا به آن سر و سامان دهد. نجوای «بازار مشترک ۲» را دوست دارم. ریتم آن مانند « بریتانیای کبیر ۲» است، که زمانی با شروع برگزیت فرا خواهد رسید… ببخشید، فراموش کردم که این سخن تونی بلر در سال ۱۹۹۷، زمانی که نئولیبرالیسم ظهور کرد، بود.

مخالف برگزیت

خوب تا حالا که هیچ اتفاقی نیافتاده است. تنها چیزی که در حال سقوط از روی نرده است من هستم، اگرچه دارم سعی می‌کنم برگردم بالا. همانطور که یک شخصی - فکر کنم چرچیل، از شخص دیگری نقل کرد:« فلانی آنقدر زیاد روی نرده‌ها نشست که میله آهنی به روحش فرو رفت.»

ما در حال از دست دادن همه هستیم. همیشه برای کارولین فلینت و یارانش عجیب و غریب به نظر می‌آمد که فکر کنند طرفداران پر و پا قرص برگزیت فقط به این دلیل که ما گفتیم « به نتایج رفراندوم احترام بگذارید» و به دنبال یک « برگزیت بهتر» باشید، به ما رای خواهند داد. اگر مردم واقعاً برگزیت را بخواهند به یک چیز حقیقی رای خواهند داد: محافظه‌کاران یا فاراژ و بقیه هم به سمت سبز‌ها و لیبرال دموکرات‌ها خواهند رفت.

به هر حال، اشتباه است که فکر کنیم بیشتر رای برگزیت به خاطر برگزیت بود. درحالی‌که بیشتر به دلیل ریاضت اقتصادی و « سندروم زندگی نکبت بار» بود، و تنها راه حل آن هم یک دولت کارگر است که به دلیل برگزیت ورشکسته نشده است.

در خود حزب کارگر نیز مشکل وجود دارد. این حزب از برگزیت متنفر است و به اروپا و اتحادیه اروپا واقعاً علاقه‌مند است. تمام تعاملات بین‌المللی و تجارت و رفاه و صلح را هم دوست دارد. من حتی نیم ثانیه هم نمی‌توانم بایستم و بگویم آنها نمی‌خواهند به دهه ۳۰ میلادی بازگردند. ما به رای مردم نیاز داریم. آنها دایماً به من می‌گویند که من گفتم که به حرف اعضا گوش می‌کنم، و فقط به دلیل کمبود وقت نیست که به جای ترمیم رابطه ( اِن ئی سی) با لِن، در واقع دست به این کار زدم.

جوانان به ویژه طرفدار اروپایی‌ها هستند. همانطور که یک دانشجو برای من نوشت:« جرمی، ما نمی‌خواهیم در یک جزیره کوچک با فاراژ، جانسون و ریس ماگ یا صادقانه حتی خود تو، خفه بشویم».

من همچنین باید یک اعتراف هم بکنم. می‌دانم که قبلاً تمام مسایل ضد بروکسل را گفته‌ام -« باشگاه سرمایه‌داران» و چیزهای دیگر. اما به این نتیجه رسیدم که اتحادیه اروپا بهترین قسمت یک شغل بد نیست؛ نکات مثبت نیز دارد.

این چیزی بود که سانچز به من گفت. اروپا در خانه یک کار بهتری برای ایستادگی در برابر تاچریسم انجام داده است و در خارج از کشور از هر چیزی بیرون از گورستان (های‌گیت) پیشی گرفته است. این متحد است نه دشمن چپ. می‌دانم که فکر می‌کنید مرکل و مکرون، (مارکس اَند اسپنسر) هستند، اما آنها از هر کسی که در این روزها در جلسات ملاقات می‌کنید بهتر هستند. و اگر این کمی ضد روسیه است، خوب پوتین راه بریا را رفته است نه تروسکی.

من از آن حرف نایجل لاوسون، پدر خوانده تاچریسم بهت زده هستم، که گفت: « برگزیت به ما این فرصت را می‌دهد که انقلاب تاچر را تکمیل کنیم». این پایه و اساس برگزیت است. ما باید قبل از آن که او ما را از بین ببرد آن را از بین ببریم. این همان دلیلی است که من قصد دارم بیانیه‌ای صادر کنم و بگویم، در آخر، ما در کنار رفراندوم می‌ایستیم و باقی می‌مانیم.البته، تقریباً.

© The Independent

بیشتر از جهان