جنگ فرهنگی در خیابان‌های رم؛ شعر مقابل صلیب شکسته

نبرد برای غلبه ایدئولوژیک بازتابی از جنگ‌های گذشته است

هفتاد و پنج سال پیش در این ماه شهر رم توسط نیروهای انگلیسی- آمریکایی و با پشتیبانی چریک‌های ایتالیایی آزاد شد. اکنون سازمانی که توسط آن قهرمان‌های خانگی ایجاد شده بود پشتیبان و مشوق نسخه ۲۰۱۹ نبرد خیابانی علیه راست افراطی است. نبردی که ارتباطاتی ادبی با آن لحظه در جنگ جهانی دوم برمی‌انگیزد.

در سال ۱۹۴۴ سربازان جوان ارتش منحل شده آلمان در خیابان‌ها پرسه می‌زدند. در دوردست عده‌ای هنوز داشتند به جنگندگان مقاومت علیه فاشیسم شلیک می‌کردند؛ بعضی دیگر صرفا نظاره‌گر کاوران‌های متفقین بودند، که در کوچه پس کوچه‌های شهر پیش‌روی می‌کردند.

کورتزیو مالاپارته، رمان نویس ایتالیایی در رمان پوست آن روز را اینگونه توصیف می‌کند: «با نگاهی خسته به دور دست‌ها، سرش را عقب انداخته و دو دستش را روی پله سنگی تکیه داده بود. او از همه چیز آزاد بود - از جنگ، از محیط اطرافش، از زمان».

نام واقعی مالاپارته کورت سوکرت بود. پدرش آلمانی بود. او به عنوان افسر رابط بین ارتش‌های مختلف - از جمله نیروهای مقاومت ایتالیا - در نبرد آزادیبخش مشارکت داشت. آن روز نیروهای فرانسوی نیز آنجا حضور داشتند. همینطور نیروهای لهستانی. ژنرال گیلام نیز با نیروهای گومیه مراکشی آنجا بودند. همان‌هایی که در حال تصرف شبه جزیره ایتالیا غیرنظامیان را می‌کشتند و به آنها تجاوز می‌کردند. داستانی که در کتاب معروف آلبرتو موراویا، دو زن و فیلمی که با اقتباس از این داستان و با بازی سوفیا لورن ساخته شد، روایت شده‌است.

موراویا به شکلی معجزه آسا توانست از رم فرار کند و در غاری پنهان شود، بدون اطلاع از اینکه رم آزاد خواهد شد یا نه. هیتلر روی کوهستان‌های مابین رم و ناپل حساب کرده بود. او امیدوار بود که نبرد در کاسینو به نفع متحدین تمام شود. نبردی طولانی و وحشیانه که متفقین به خاطر آزادسازی اروپا متحمل آن شدند. سنگرهای نازی‌ها توسط برده‌هایی که در مرکز کوهستان آپنینی به اسارت گرفته شده بودند، ساخته شده بود. هزاران نفر دیگر برای کار اجباری به آلمان فرستاده شده بودند. تاریک‌ترین روزهای ایتالیا.

در روزهای نبرد آزادیبخش علیه فاشیسم، نیروهای مقاومت در رم بی‌امان با آلمانی‌ها می‌جنگیند و به ارتش آلمان ضربه می‌زدند. مبارزه آن‌ها کار را برای متفقین در روز چهارم ژوئن - چهل و هشت ساعت پیش از روز دی (نبرد در نورماندی) - تسهیل کرد و همین مبارزین بودند که «سازمان ملی پارتیزان‌های ایتالیا» را تشکیل دادند.

این ما را به اتفاقات هفته پیش می‌رساند. فعالان ناشناس صلیب‌های شکسته‌ و نشان‌های دیگر راست افراطی را که همه جا در فیومیچینو، در محدوده رم،  دیده می‌شدند، با چسباندن شعر روی آنها پوشاندند. «سازمان ملی پارتیزان‌های ایتالیا» از این فعالین قدردانی کرد.

کسی نمی‌داند آنها چه کسانی بودند و کسی هم این شعرها را از دیوارها نکند. به جای آن مردم از آنها عکس گرفتند و در رسانه‌های اجتماعی‌شان به اشتراک گذاشتند. این ماجراجویی شبانه شعر دوستان در آخرین روزهای مه صورت گرفت. صبح روز بعد از آن تمامی آن دیوارها سفید شده بودند.

جای تعجب نیست که گروه‌های راست افراطیِ محلی از این اتفاق خشنود نبودند. آنها بعضی از شعرها را کندند ولی در بیشتر جاها نمادهای نازی‌های و فاشیست‌ها را روی سونات بیست و هشتم شکسپییر و هر شعر ادبی دیگری که پیدا کردند می‌کشیدند. کار آنها توحشی لجام گسیخته با استفاده از اسپری رنگ بود.

و در نبردی که ظاهرا مستقل از این نبرد در جریان بود، هنرمندان خیابانی به جنگ فرهنگی علیه راست افراطی در همان منطقه ادامه دادند. دو روز بعد از اینکه پوسترهای تولیده شده از روی شاهکارهای نقاشی به خاطر رنگ و بودی ضد توتالیتری که داشتند، ریز ریز شدند، این هنرمندان در محلی که این اتفاقات افتاده بود چهار آگهی فوت کنایه آمیز بزرگ نصب کردند.

چه اتفاقی برای این آگهی‌های فوت نمایشی خواهد افتاد؟ احتمالا گروه‌های راست افراطی آنها را پایین خواهند آورد، چرا که آنها دوست دارند حرف نهایی را بزنند. تعصب سازمان یافته هر چقدر هم که احمقانه باشد دموکراسی را تحت تاثیر قرار می‌دهد: بر بخش‌های وسیعی از مردم چیره می‌شود. جامعه مدنی با رای دادن می‌تواند با راست افراطی مقابله کند. ولی علاوه بر این روش استفاده از خلاقیت و طنز نیز می‌تواند بسیار موثر باشد. امید زنده است.

سیاست در ایتالیا گاهی اوقات شبیه همین نبردهای رفت و برگشتی در خیابان‌های فیومیچینو است و برخی از احزاب سیاسی - در درون پارلمان یا بیرون آن - احزاب راست افراطی را جلو می‌اندازند تا پیغام خودشان را ترویج کنند. بدون شک، ائتلاف حاکم بر ایتالیا نیز از این قاعده مستثنی نیست.

سه ربع قرن زمانی طولانی به نظر می‌رسد، اما آنقدر طولانی نیست. بخش‌هایی از جامعه به افکاری باز می‌گردند که با شکست دادن‌شان در آن روزها با رنج و درد فراوان در خیابان‌های رم میسر شد. در مقابل این افراد، بهترین استراتژی، طنز، هنر و ادبیات است. چه روی دیوارهای فیومیچینو، چه در رسانه‌های اجتماعی و چه در بحث‌های سیاسی. درسی که از رم می‌گیریم و مرتبا آن را می‌شنویم همیشه همان خواهد بود. تا زمانی‌که این پیام بالاخره به جان همگان بنشیند.

© The Independent