تاجی که شاهدخت ویکتوریا، ولیعهد سوئد در روز عروسی بر سر گذاشت تنها یک قطعه جواهر ارزشمند نیست، بلکه بخشی از تاریخ اروپای معاصر است.
۱۹ ژوئن امسال دهمین سالگرد ازدواج ولیعهد سوئد شاهدخت ویکتوریا با دانیل وستلینگ است. ازدواجهای سلطنتی در اروپا فقط یک جشن بزرگ برای ثروتمندان ولخرج نیست. مراسم نامزدی، عقد و ازدواج پر از نشانههای سمبلیک، آیینی، یادگارهای سلطنتی و مراسم تشریفاتی مربوط به گذشتگان است. تکتک مهمانان، جایگاه عروس و داماد، لباس و جواهرات با دقت و وسواس فوقالعاده انتخاب میشوند و هرکدام مفهوم و پیامی دارند که اغلب نشانه و یادگار پیوندهای عمیق خانوادههای سلطنتی اروپا با یکدیگر است.
این عروسی که بعد از مراسم ازدواج شاهزاده دیانا با ولیعهد انگلستان شاهزاده چارلز بزرگترین ازدواج سلطنتی اروپا بود ۲۰ میلیون کرون خرج برداشت که نیمی توسط خانواده سلطنتی تأمین شد و نیم باقیمانده را دولت از مالیات مردمی پرداخت کرد.
در روز عروسی، ویکتوریا پیراهن ساتن سفیدی بر تن داشت و طبق سنت خانوادگی تاجی را بر سر گذاشت که برای یکی از مشهورترین عروسهای اروپا ساختهشده بود.
ناپلئون بناپارت حوالی سال ۱۸۰۹ این تاج را برای ژوزفین، همسر محبوبش که تا بستر مرگ نیز او را میستود، سفارش داد.
زمانی که ویکتوریا این تاج را بر سر گذاشت و دست در دست داماد در جمع مهمانها حاضر شد، یکی از رمانتیکترین عشقهای اروپا را به خاطر همه آورد.
ویکتوریا فرزند پادشاه کارل شانزدهم گوستاو و ملکه سیلویا از بدو تولد ولیعهد نبود، بلکه پس از تغییر قانونهای مربوط به نابرابری جنسیتی در سوئد، بهجای برادر کوچکترش که قبلاً ولیعهد اعلامشده بود، صاحب این عنوان شد. . در خانواده سلطنتی سوئد زنان زیادی به سلطنت نرسیدهاند. اما او بهعنوان نواده دو زن مشهور در تاریخ اروپا روزی تاج سلطنتی را بر سر خواهد گذاشت.
برای رهگیری تاریخ تاج عروسی ویکتوریا باید به فرانسه زمان بناپارت برویم.
ناپلئون بناپارت قبل از آنکه عاشق ژوزفین شود و با او ازدواج کند، نامزد دزیره کلاری بود. دختری که پساندازش را به او داد تا به رؤیاهایش برسد. اگرچه پایان این نامزدی از طرف ناپلئون باعث شد که او ملکه فرانسه نشود، اما ملکه بودن در طالع دزیره بود. او با ژان باپتیست ژول برنادوت ازدواج کرد. ژان که در ارتشهای پادشاهی، جمهوری و امپراتوری فرانسه ژنرال بود، با عنوان کارل چهاردهم ژان، پادشاه سوئد شد.
کارل سیزدهم پیر بود و فرزندی نداشت، بنابراین ژنرال ژان باپتیست را که خدمات زیادی به ارتش و کشور او کرده بود را به فرزندخواندگی قبول کرد و مجلس سوئد نیز وی را وارث پادشاهی سوئد اعلام کرد.
فرزند ژان و دزیره بهعنوان اسکار اول پادشاه سوئد شد. چرخش جالب تاریخ را میتوان زمانی دید که اسکار جوان خواست ازدواج کند. او ژوزفینا را برگزید که نوه ژوزفین ملکه مشهور فرانسه بود. ناپلئون پس از ازدواج با ژوزفین پسر او را به فرزندخواندگی پذیرفت.
عروس جوان فرانسوی برای روز ازدواج تاج مادربزرگش را همراه آورد و این جواهر ارزشمند اینگونه وارد دربار سوئد شد.
ناپلئون شخصاً به این نوع خاص از جواهرات علاقه داشت. تراش نیمرخ و نقش برجستههای کوچک روی سنگهای قیمتی و عاج (Cameo) یکی قدیمیترین فنهای جواهرسازی است. معمولاً نیمرخی از الهههای یونان باستان یا روایتی از داستانهای اساطیر روم ، برای حکاکی استفاده میشود. ناپلئون مسحور این نوع جواهرات بود. او نهتنها تاج خودش را از این نوع خاص انتخاب کرد، بلکه کلکسیونی از جواهرات ملکه را نیز از این مدل خاص سفارش داد.
در نقاشی تاجگذاری ناپلئون، اثری ژاک لوئی داوید میبینیم که ملکه موهایش را با شانه سر معروفی از این مجموعه آراسته است.
با توجه به وسواس ناپلئون برای انتخاب هدیههایی که به ژوزفین میداد، میتوان متصور شد که برای طراحی و ساخت این تاج چقدر سلیقه او مؤثر بوده است.
تزیینات این تاج شامل هفت تصویر هماندازه، در زمینهای با رنگ متفاوت است که نماد عشق هستند . مجموعه کامل آن شامل یک جفت گوشواره،یک گردنبند، یک دستبند و یک سنجاقسینه است.
روزی که ناپلئون جوان و عاشق با جواهرساز درباره این تاج صحبت میکرد و آن را برای ژوزفین سفارش میداد کسی نمیدانست، سالها بعد این قطعه جواهر در جشن عروسی نواده مشترک دزیره و ژوزفین، دو زن که در زندگی، شهرت، موفقیت و پیروزیهای او بسیار مؤثر بودند، خواهد درخشید. عروس جوانی که یکی از نام هایش همچون مادربزرگ فقیدش دزیره است؛ ویکتوریا اینگرید آلیس دزیره.