عباس عراقچی، وزیر امور خارجه دولت چهاردهم، یکشنبه، ۲۵ آبانماه، در کنفرانسی تحت عنوان «حقوق بینالملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع» در تهران، مدعی شد که درخواستها برای مذاکره با تهران آغاز شده است. او در این نشست، ضمن تایید رایزنیهای کشورهای میانجی، موضوعی که سخنگوی دولت چهاردهم نیز پیشتر بر آن تاکید کرده بود، افزود که «ایران هرگز میز مذاکره را ترک نکرده و جمهوری اسلامی همیشه آماده مذاکره است؛ اما همانطور که گفتم مذاکره چارچوب دارد».
عراقچی در حالی که این سخنان را بیان میکرد، سعی داشت موضع رسمی جمهوری اسلامی را همچنان مبهم نگه دارد. او در این نشست، بار دیگر بر قدرت نظامی و موشکی تهران تاکید کرد و مدعی شد که جمهوری اسلامی اکنون، چند ماه پس از جنگ ۱۲ روزه، «به لحاظ دفاعی قویتر از قبل از ۲۳ خرداد است».
این مقام ارشد سیاست خارجی جمهوری اسلامی همچنین ادعا کرد تمام توان حکومت ایران بازسازی شده و تهران از این جنگ درسهای زیادی گرفته است. عراقچی اعلام آتشبس برای پایان جنگ ۱۲روزه را هم نتیجه قدرت نظامی جمهوری اسلامی دانست و مدعی شد همین توان مهمترین سپر دفاعی در برابر احتمال آغاز جنگ جدید است.
تناقضگویی درباره توان هستهای و پیامهای پشتپرده
یکی از برجستهترین بخشهای سخنان عراقچی اصرار او بر تداوم برنامههای جمهوری اسلامی در حوزه توسعه توان هستهای» بود؛ ادعایی که با گفتههای پیشین مبنی بر «مدفون شدن ذخایر اورانیوم زیر آوار در فردو» در تضاد است. عراقچی روز یکشنبه ۲۵ آبان برخلاف گفتههای قبلی خود، مدعی شد: «فناوری هستهای ایران همچنان باقی است و هر تاسیساتی که آسیب دیده، دوباره قابل ساختن است.»
این اظهارات در حالی مطرح شدند که دونالد ترامپ از زمان حمله آمریکا به فردو بارها تاکید کرده است در صورت بازسازی این مراکز هستهای، ایالات متحده بار دیگر آنها را هدف قرار خواهد داد.
کارشناسان بینالملل معتقدند سخنان مقامهای جمهوری اسلامی با سیاست واقعی دستگاه دیپلماسی که آشکارا در تلاش به منظور یافتن راهی برای آغاز مذاکرات مجدد با آمریکا از طریق عراق، عمان و مصر است، همخوانی ندارد؛ تلاشهایی که به باور تحلیلگران، ناشی از نگرانی جدی درباره حمله دوباره آمریکا است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در مقابل، ادعاهای مکرر مقامهای سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در مورد «آمادگی دفاعی کامل» یادآور روزهای جنگ ۱۲ روزه است؛ زمانی که اصرار فرماندهان سپاه بر آمادهباش کامل، در عمل، با شکست پدافند جمهوری اسلامی در برابر حملات اسرائیل همراه شد و بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که ادعای امروز درباره توان نظامی تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است و آیا ساختار پدافند هوایی واقعا به سطحی رسیده است که مطابق ادعای عراقچی، بتواند در برابر حملات احتمالی آمریکا و اسرائیل مقاومت کند؟
تناقض در اظهارات مقامهای جمهوری اسلامی به عراقچی محدود نبود. سعید خطیبزاده، معاون وزیر امور خارجه، نیز در همین نشست مدعی شد هرگونه مذاکره با آمریکا در چارچوبی خواهد بود که تهران برای «فریب احتمالی طرف مقابل» آماده باشد.
او این الگو را «مذاکره مسلح» نامید و گفت: «در شرایطی که طرف مقابل سلاحهایش را علیه دیگر کشورها به کار گرفته و منابعش را در قالب آرایش تهدید، سازماندهی کرده است، نمیتوان از مذاکره بیطرفانه سخن گفت. بنابراین اگر روزی مذاکرهای صورت گیرد، مذاکرهای مسلح خواهد بود؛ مذاکرهای که در آن، ایران هیچ اعتمادی به طرف مقابل ندارد و آماده است در برابر فریبهای احتمالی اقدام موثر انجام دهد.»
خطیبزاده وضعیت کنونی را «امنیتیترین دوره پس از جنگ جهانی دوم» توصیف کرد و همانند عراقچی کوشید نشان دهد این وزارتخانه به مذاکره تمایل دارد. با این حال، به نظر میرسد بلاتکلیفی موجود در سیاستهای دولت چهاردهم حاصل فشارهای داخلی و مواضع سرسختانه علی خامنهای است که مذاکره با آمریکا را «بیفایده و ناممکن» توصیف کرده بود.
همزمانی پیامهای تهران و واشینگتن؛ اروپا، مانع تازه
در همین شرایط، رئیسجمهوری آمریکا در روزهای اخیر تاکید کرد که جمهوری اسلامی خواستار مذاکره و رفع تحریمها است. این ادعا واکنش اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، را در پی داشت. او که پیشتر گفته بود «هیچ پیامی برای آغاز مجدد مذاکرات دریافت نشده»، این بار با ادبیاتی تند گفت: «ترامپ غلط کرده که گفته ایران از او درخواست مذاکره داشته است.»
با وجود تکذیب داخلیها، بسیاری از کارشناسان سیاسی همزمانی سخنان ترامپ و عراقچی را «سیگنال مثبت» دو طرف برای آغاز مذاکرات میدانند. این تحلیل زمانی تقویت میشود که سخنان مقامهای عمانی و عراقی را هم در نظر بگیریم؛ کشورهایی که طی هفتههای اخیر بارها اعلام کردهاند آماده میانجیگری میان تهران و واشینگتناند.
بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، دهم آبان گفته بود: «میخواهیم مذاکرات میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده از سر گرفته شود.» او تصریح کرد که تهران «در مراحل مختلف آمادگی خود را برای مذاکره سازنده اعلام کرده است».
این اظهارات نشان میدهد ادعای ترامپ درباره انتقال پیام از سمت ایران دور از واقعیت نیست و تناقضها در گفتمان مقامهای جمهوری اسلامی بیشتر مصرف داخلی دارد؛ بهویژه با توجه به نگرانی دولت چهاردهم از آنکه اگر آمریکا از شروط خود عقبنشینی نکند، دولت در برابر مخالفان مذاکره دچار شکست سیاسی شود.
شروط دولت آمریکا همچنان یکی از چالشهای اصلی دو طرف است. علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، اعلام کرده که پیامهای رسیده از واشینگتن تنها خواستار «برچیده شدن کامل برنامه غنیسازی» نیست، بلکه کاهش برد موشکهای جمهوری اسلامی نیز به شروط جدید برای آغاز مذاکره افزوده شده است.
در همین حال فشارهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی افزایش یافته است. شورای حکام در پیشنویس قطعنامه خود تصریح کرد: «جمهوری اسلامی ایران بر اساس قطعنامههای بینالمللی که ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ مجددا اعمال شدند، موظف است تمام فعالیتهای غنیسازی و بازفراوری، از جمله تحقیق و توسعه و تمام پروژههای مرتبط با آبسنگین را تعلیق کند.»
این قطعنامه واکنش تند وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی را در پی داشت و کاظم غریبآبادی تهدید کرد که «پس از صدور قطعنامه، شرایط ایران متفاوت خواهد بود و جمهوری اسلامی در روابطش با آژانس انرژی اتمی بازنگری اساسی خواهد کرد».
تنش میان جمهوری اسلامی ایران و اروپا، بهویژه کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، در حالی شدت گرفته است که جمهوری اسلامی حلوفصل اختلافها با آمریکا را راهی برای بیاثر کردن این قطعنامهها میداند. با این حال، به نظر میرسد همسویی مواضع آمریکا و اروپا در مواجهه با برنامه هستهای جمهوری اسلامی، سیاست تازه دولت چهاردهم را با چالشی جدی روبهرو کرده است.

