مهرگان؛ جشن سقوط ضحاک و پاسداشت پیروزی نور بر تاریکی

برای ایرانیان مهرگان فقط جشن میوه و پاییز نیست؛ پیامی است از ژرفای تاریخ که می‌گوید: هیچ شب تیره‌ای ابدی نیست

برگزاری جشن مهرگان در تاجیکستان-ایرنا

از آن هنگام که فریدون فرخ، ضحاک ستم‌پیشه را به قول فردوسی حکیم «به کوه دماوند کردش به بند» تا رنج و سیاهی را از رخسار ایران و ایرانیان بزداید، آیینی در حافظه جمعی مردمان این سرزمین ماندگار شد که «مهرگان» نام دارد. جشنی به پاسداشت عدالت، مهر و برابری در هنگامه اعتدال پاییزی.

این جشن که پس از نوروز و اعتدال بهاری، دومین مناسبت شادمانه ایرانیان است و سال گذشته در فهرست میراث معنوی سازمان یونسکو ثبت جهانی شد، در سراسر طول تاریخ این پیام ژرف را یادآور شده است که ظلم و ستم هرگز ماندگار نخواهد بود و ضحاک سرانجام به زنجیر کشیده می‌شود.  

ریشه‌ها و خاستگاه مهرگان

مهرگان در اصل جشنی است برای ستایش ایزد «مهر» یا «میترا»؛ ایزدی که پاسدار پیمان و راستی، نگهبان دوستی، نماد خورشید و روشنایی، و ضامن عدالت در فرهنگ ایران باستان بود. در اوستا، مهر ایزد ناظر بر پیمان‌ها و نگاهبان راستی معرفی می‌شود.

پیشینه برگزاری جشن مهرگان در تاریخ اساطیری ایران طبق روایت فردوسی حکیم به روزگار فریدون و کاوه آهنگر بازمی‌گردد. برخی منابع گفته‌اند خاستگاه مهرگان، هنگامه به بند کشیده شدن ضحاک بر فراز کوه دماوند است و برخی دیگر از جمله فردوسی موعد تاج‌گذاری فریدون را سرآغاز جشن مهرگان می‌دانند. برخی نیز بر این باورند که فریدون در همان روز که ضحاک را به سزای اعمالش رساند تاج‌گذاری کرد.

فردوسی درباره این جشن چنین سروده است:

فریدون چو شد بر جهان کامگار / ندانست جز خویشتن شهریار

به رسم کیان تاج‌وتخت مهی / بیاراست با کاخ شاهنشهی

به روز خجسته سر مهرماه / به سر برنهاد آن کیانی کلاه

زمانه بی‌اندوه گشت از بدی / گرفتند یک سر ره ایزدی

می روشن و چهره‌ی شاه نو / جهان گشت روشن سر ماه نو

بفرمود تا آتش افروختند / همه عنبر وزعفران سوختند

پرستیدن مهرگان دین اوست / تن‌آسانی و خوردن آیین اوست

زمان برگزاری جشن مهرگان

درباره موعد دقیق برگزاری جشن مهرگان در میان پژوهشگران و حتی در منابع کهن، اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی چون فردوسی و ناصرخسرو، مهرگان را در آغاز ماه مهر و همزمان با اعتدال پاییزی دانسته‌اند؛ روزی که شب و روز برابر می‌شود و طبیعت نشانی از تعادل و هماهنگی می‌یابد. این دیدگاه با کارکرد کشاورزی جامعه ایرانی نیز همخوان است، چرا که سال زراعی از آغاز پاییز شروع می‌شده و در پایان تابستان خاتمه می‌یافته است. از همین‌رو، نام‌گذاری نخستین ماه فصل پاییز به «مهر» نیز بی‌ارتباط با این معنا نیست و در روزگارانی حتی آغاز سال نو با ابتدای پاییز سنجیده می‌شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در نقطه مقابل، ابوریحان بیرونی در التفهیم زمان مهرگان را متفاوت می‌داند. او می‌نویسد: «مهرگاه، شانزدهم روز است از مهر ماه و نامش مهر، اندرین روز افریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو که معروف است به ضحاک، و به کوه دماوند بازداشت؛ و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچ از پس نوروز بود.» بر اساس این روایت، روز شانزدهم مهرماه به عنوان «مهر روز از ماه مهر» یا «مهرگاه» شناخته می‌شود و نقطه آغاز جشن مهرگان دانسته شده است. این تغییر احتمالا از روزگار ساسانیان تثبیت شده و تا سده‌ها پس از آن استمرار داشته است.

در روزگار معاصر نیز اختلاف در تاریخ مهرگان باقی مانده است. در ایران، بیشتر آیین‌های رسمی در روز دهم مهر برگزار می‌شوند. در میان مردم لرستان، هفتم مهر را روز مهرگان می‌دانند، هرچند بسیاری از ایران‌شناسان این تاریخ را نادرست می‌دانند. پژوهشگرانی چون رضا مرادی غیاث‌آبادی بر اساس گاهشماری جلالی، چهاردهم مهر را زمان درست مهرگان معرفی کرده و هرگونه تغییر در این تاریخ را دستکاری در نظام دقیق تقویم‌های باستانی می‌دانند. موبد کوروش نیکنام نیز بر پایبندی به گاهشماری جلالی تاکید دارد و شانزدهم مهر را «بهتر و نیکوتر» برای برگزاری این جشن می‌داند.

با کنار هم گذاشتن این داده‌ها، می‌توان گفت که در دوران باستان، دست‌کم تا پایان هخامنشیان و احتمالا اشکانیان، مهرگان در آغاز ماه مهر و همزمان با اعتدال پاییزی برگزار می‌شده است. اما در دوره ساسانی، این جشن به روز شانزدهم مهرماه منتقل شد و در منابع متاخر نیز با همین تاریخ شناخته شد. در هر حال، آنچه همواره پابرجا مانده، پیوند ناگسستنی مهرگان با اعتدال پاییز، آغاز سال زراعی و آیین شکرگزاری برای نعمت‌های زمین است که این سال‌های اخیر ایرانیان از دهم تا شانزدهم مهرماه آن را جشن می‌گیرند.

آیین‌ها و آداب جشن مهرگان

جشن مهرگان، همچون نوروز، مجموعه‌ای از آیین‌ها و رسوم را شامل می‌شود که هم جنبه اجتماعی و هم جنبه نمادین در فرهنگ ایرانی دارند. این جشن در ایران باستان طی چندین روز برگزار می‌شد و در سراسر ماه مهر شادمانی و سرور میان مردم جاری بود. در این روزها مردم به دیدار یکدیگر می‌رفتند، هدیه می‌دادند و با پایکوبی و سرور، آغاز پاییز و حضور ایزد مهر را خوشامد می‌گفتند.

یکی از نخستین رسوم، آراستگی خانه و کوچه بود. مردم جلوی خانه‌ها را آب‌پاشی و جارو می‌کردند و خانه‌ها را پاکیزه می‌ساختند. پس از آن، جامه‌هایی به رنگ ارغوانی و سرخ می‌پوشیدند که نماد خورشید و زندگی بود. دید و بازدیدها نیز با «شاباش نوشته‌ها» انجام می‌شد؛ نوشته‌هایی خوش‌خط و معطر که در لفافی زیبا پیچیده می‌شدند.

سفره مهرگانی از دیگر ارکان جشن بود. این سفره، که گاه بر گرد آتشدان گسترده می‌شد، رنگی ارغوانی داشت و بر آن انواع میوه‌ها و خوراکی‌ها قرار می‌گرفت: انار، سیب، ترنج، به، سنجد، انگور سفید، کنار، زالزالک، ازگیل و خرمالو.

نوشیدنی ویژه‌ای از هَئومَه یا عصاره گیاهی با شیر رقیق‌شده آماده می‌کردند و نان مخصوص «لورک» در سفره جای می‌گرفت. آجیل مهرگانی نیز از هفت خشکبار مانند گردو، بادام، پسته، فندق، انجیر، توت خشک و نخودچی تهیه می‌شد. در کنار این‌ها، آشی به نام «هفت غله» با گندم، برنج، جو، نخود، عدس، ماش و ارزن پخته می‌شد. همچنین کاسه‌هایی از گلاب، سرکه، برگ‌های خوشبو همچون آویشن، گل‌های بنفشه و نازبو، آینه، سرمه‌دان، اسفند و شاخه‌های سرو و مورد، زینت‌بخش سفره بودند.

آیین‌های امروزی نیز یادگار همان سنت کهن است. هنوز هم در میان زرتشتیان یزد، کرمان، اصفهان، شیراز و تهران، مهرگان با شکوه برگزار می‌شود. در آتشکده‌ها جلوی در با شیرینی و آینه از مهمانان استقبال می‌کنند. نیایش اهورمزدا، گات‌خوانی، سخنرانی درباره جایگاه ایزد مهر، شعرخوانی، اجرای نمایش داستان کاوه آهنگر و فریدون، و مسابقات فرهنگی بخشی از برنامه‌هاست.

در گذشته حتی رسم قربانی برای ایزد مهر رایج بود. خانواده‌ها بره‌ای را از تولد نذر ایزد مهر می‌کردند و در روز مهرگان قربانی می‌کردند.

مهرگان در شعر و ادبیات فارسی

بازتاب مهرگان در شعر فارسی نشان می‌دهد که این جشن نه فقط در آیین، که در ذهن و زبان ایرانیان همواره زنده بوده است.

مهرگان در نگاه فردوسی، یادگار پیروزی نیکی بر بدی است. رودکی، پدر شعر فارسی مهرگان را چنین وصف می‌کند:

ملكا جشن مهرگان آمد / جشن شاهان و خسروان آمد

منوچهری دامغانی نیز درباره این جشن چنین سروده است: مهرگان آمد، در باز گشاییدش / اندر آرید و تواضع بنماییدش

شاید بتوان گفت مهم‌ترین پیام و معنای جشن مهرگان، خاستگاه اساطیری آن؛ یعنی پیروزی نور بر تاریکی است. در حافظه جمعی ایرانیان، این روز یادآور آن است که بیداد، هرچند دیرپا بنماید، سرانجام نابود خواهد شد.

از این‌رو برای ایرانیان مهرگان فقط جشن میوه و پاییز نیست؛ پیامی است از ژرفای تاریخ که می‌گوید: هیچ شب تیره‌ای ابدی نیست، و روزی فرا خواهد رسید که خورشید عدالت دوباره بر بام این سرزمین بدرخشد. مهرگان، در واقع آیینی است برای امید؛ امید به دادگری، امید به رهایی، امید به مهر.

بیشتر از فرهنگ و هنر