از زمان تاسیس آمریکا در ۲۵۰ سال پیش، هیچ رئیسجمهوری به اندازه دونالد ترامپ قدرتش را بسط نداده و منتقدان را به شیوههایی بیسابقه تنبیه نکرده است. اکسیوس مینویسد بسیاری از روسای جمهوری پیشین تلاش کردهاند اختیارات کاخ سفید را افزایش دهند، اما ترامپ در مدتی کوتاه به حوزههایی وارد شد که سابقه نداشت. او در هشت ماه نخست دور دوم ریاستجمهوریاش، با حمایت کنگره جمهوریخواه و اکثریت محافظهکار دیوان عالی، در دستکم ۱۵ حوزه سنتها را شکست.
مشاوران ترامپ میگویند این تازه آغاز راه است و او در باقی دوران ریاستجمهوری، قدرتش را بیش از پیش گسترش خواهد داد. رویارویی ترامپ با دموکراتها، رسانهها، کنگره، دادگاهها، دانشگاهها و شرکتها بهسرعت در حال تشدید است و ساختارهای بازدارنده سنتی تضعیف شدهاند.
۱. قدرت اجرایی: ترامپ در هشت ماه نخست ۹ وضعیت اضطراری اعلام کرد؛ در حالی که از سال ۱۹۸۰ تاکنون روسای جمهوری در طول چهار سال بهطور میانگین هفت بار وضعیت اضطراری اعلام کردهاند. او همچنین بیش از ۲۰۰ فرمان اجرایی صادر کرده است. این روند دست روسای جمهوری آینده را برای استفاده ابزاری از وضعیت اضطراری برای دور زدن کنگره باز میگذارد.
۲. برخورد با رسانهها: ترامپ بیسابقهترین کارزار دولتی علیه رسانههای جریان اصلی را به راه انداخته است: قطع بودجه رسانههای عمومی، فشار بر کمیسیون فدرال ارتباطات برای لغو مجوز پخش شبکهها، و شکایت شخصی علیه روزنامهها و شبکهها. این میتواند به الگویی برای استفاده روسای جمهوری آینده از ابزارهای قانونی و مالی علیه رسانهها تبدیل شود.
۳. مصادره بودجه کنگره: او تلاش کرد میلیاردها دلار بودجه مصوب کنگره در بخشهای سلامت عمومی، کمک خارجی و پژوهش دانشگاهی را مسدود یا منحرف کند؛ مشابه اقدام نیکسون در دهه ۱۹۷۰ که به تصویب «قانون کنترل تخصیص بودجه» منجر شد. هیچ رئیسجمهوری پس از نیکسون به این گستردگی به چنین اقدامی دست نزده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
۴. تعرفهها: ترامپ بدون مجوز کنگره تعرفههای گستردهای وضع کرد و اختیار قانون اساسی کنگره را عملا مصادره کرد. او از تعرفهها برای شکلدهی دوباره به تجارت جهانی و مجازات کشورها استفاده کرده است.
۵. نقض قانون اساسی: ترامپ با صدور فرمان اجرایی، حق شهروندی بر اساس تولد را که در متمم چهاردهم قانون اساسی ذکر شده است هدف گرفت، حقی که تاکنون هیچ رئیسجمهوری در زمان صلح برای لغو آن تلاش نکرده بود.
۶. پاکسازی نهادهای نظارتی: ترامپ با اخراج بازرسان کل و تضعیف نهادهای مستقل، وفاداری سیاسی را معیار قرار داد؛ که مشابه «سیستم غنایم» اندرو جکسون در قرن نوزدهم اما در ابعادی بسیار گستردهتر بود.
۷. تضعیف استقلال وزارت دادگستری: ترامپ خود را «رئیس نیروهای مجری قانون» کشور خواند و علنی ادعا کرد حق دارد شخصا دستور پیگرد و تحقیق صادر کند. برخی روسای جمهوری سابق مانند نیکسون نیز تلاشهایی پنهانی داشتند، اما ترامپ این ادعا را علنی کرد.
۸. فشار بر بانک مرکزی: ترامپ کوشید یکی از اعضای هیئتمدیره بانک مرکزی را برکنار کند تا بر سیاستهای پولی اثر بگذارد و نرخ بهره را پایین بیاورد، اقدامی بیسابقه که اصل استقلال بانک مرکزی را به خطر انداخت.
۹. استفاده از اختیارات زمان جنگ در صلح: ترامپ از قانون «بیگانگان دشمن» مصوب سال ۱۷۹۸ برای اخراج مهاجران مظنون به عضویت در گروههای تبهکار استفاده کرد و نیروهای نظامی را بدون مجوز کنگره در داخل و خارج کشور به کار گرفت.
۱۰. سرمایهداری «پرداخت به من»: دولت ترامپ سهام طلایی در صنایع بزرگ گرفت و وفاداری شرکتها به برنامههایش را معیار ارزیابی قرار داد، رفتاری که بیشتر شبیه الگوهای اقتصادی چین و روسیه است تا سرمایهداری سنتی آمریکا.
۱۱. هدف قرار دادن شرکتهای حقوقی: ترامپ شرکتهای حقوقی که از مخالفان سیاسیاش دفاع میکردند با محرومیت از قراردادها و امتیازات امنیتی مجازات کرد. چنین اقدامی در تاریخ آمریکا بیسابقه بوده است.
۱۲. مجازات دانشگاهها: ترامپ با تعلیق میلیاردها دلار بودجه فدرال، دانشگاههایی مانند هاروارد و کلمبیا را وادار به تغییر در مدیریت و برنامههای درسی کرد. این نخستین بار بود که رئیسجمهوری بودجه فدرال را مستقیم به آزادی بیان در دانشگاهها گره زد.
۱۳. بازنویسی سیاست سلامت و واکسن: ترامپ مقامهای بهداشتی را برکنار و اختیار گستردهای به منصوبان سیاسی در اداره غذا و دارو (افدیای) و مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (سیدیسی) داد و بدین ترتیب، تاکید و تمرکز بر تخصص علمی را کنار گذاشت.
۱۴. کسب سود: خانواده ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری او میلیاردها دلار از قراردادهای رمزارزی خارجی و معاملات املاک به دست آوردهاند. پیش از این نیز موارد مشابهی در دولتها وجود داشت، اما شفافیت و گستردگی منافع مالی ترامپ بیمانند است.
۱۵. فرمان عفو ۶ ژانویه: ترامپ بیش از ۱۵۰۰ نفر از مهاجمان به کنگره در سال ۲۰۲۱ را عفو کرد. این اقدام در تاریخ آمریکا بیسابقه است، زیرا دیگر روسای جمهوری فرمانهای عفو را در چارچوب آشتی ملی صادر کرده بودند، نه برای حامیانشان.
مجموع این اقدامها الگویی تازه ایجاد کرده است که به روسای جمهوری آینده امکان میدهد اختیاراتی گستردهتر از گذشته داشته باشند. روند اغلب با یک پست در رسانه اجتماعی «تروث سوشال» یا یک فرمان اجرایی آغاز میشود؛ سپس، رویهای تازه بهآرامیــ و ناگهانــ تثبیت میشود. آنچه زمانی اقدامی اضطراری تلقی میشد، از استقرار ارتش در خاک آمریکا گرفته تا شکایت از رسانهها و تحت فشار قرار دادن دانشگاهها و شرکتهای خصوصی، اکنون به امری عادی تبدیل شده است.