میراث ماندگار ابوریحان بیرونی؛ نابغه‌ای که محیط زمین را اندازه‌گیری کرد

اندیشمندان زیادی ابوریحان بیرونی را نمونه کامل «دانشمند بی‌مرز» دانسته‌اند که فراتر از زمان خود بود

مجسمه ابوریحان بیرونی در پارک لاله تهران‌ــ rezvanstone

کسانی که در دهه‌ ۱۳۶۰ در مقطع ابتدایی تحصیل می‌کردند، به احتمال زیاد این حکایت کتاب فارسی را به خاطر دارند که وقتی ابوریحان بیرونی بر بستر بیماری افتاده بود و نفس‌های آخر را می‌کشید، فردی به عیادتش رفت. ابوریحان از او سوالی کرد. آن مرد با اشاره به حال ناخوش ابوریحان گفت: «این چه وقت سوال کردن است؟» و پاسخ شنید: «این نکته بدانم و بمیرم بهتر است یا نادانسته و جاهل درگذرم؟»

هرچند در کتاب فارسی دبستان آن سال‌ها این حکایت به نقل از مرتضی مطهری آمده و او مدعی است که ابوریحان پرسشی فقهی مطرح کرده بود، یاقوت حموی در کتاب «معجم الادباء» نقل می‌کند فردی که به دیدار ابوریحان رفت، ابوالحسن علی بن عیسی الواوالجی بود و حکایت چنین روایت می‌شود: «بر ابوریحان داخل شدم. او نفس‌های آخر را برمی‌آورد. در آن حال، مرا گفت: روزی درباره حساب جذرهای فاسد با من سخن می‌گفتی. اکنون بازگوی که چگونه بود؟ من از روی دلسوزی گفتم: در این حال؟ گفت: ای مرد! آیا بهتر است که این مسئله را بدانم و از دنیا بروم یا بدان جاهل باشم؟ گفتم و او از حفظ کرد. از نزد او بیرون آمدم. هنوز گامی چند نرفته بودم که بانگ عزا از خانه‌اش شنیدم.»

جمله‌ «این نکته بدانم و بمیرم یا نادانسته و جاهل درگذرم» در کتاب‌های درسی دبستان به کودکان در حال رشد و تحصیل این پیام را می‌داد که در هیچ مرحله‌ای از زندگی نباید از علم‌آموزی دست کشید. با این حال، برای بسیاری از ما، دستاوردهای دیگری هم داشت. اینکه دانشمندی به نام ابوریحان بیرونی را شناختیم که او را «معلم ثانی» لقب داده‌اند. دیگر آنکه این جمله به گفتار روزمره‌ ما ایرانیان راه یافت و تا امروز به شوخی و جدی، همواره تکرار می‌شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در تقویم رسمی ایران، روز سیزدهم شهریور مصادف با تولد ابوریحان بیرونی به نام این دانشمند نام‌گذاری شده است. این روز، به پاس خدمات او در حوزه‌های گوناگون علمی از جمله ریاضیات، نجوم و نقشه‌برداری، روز ملی مهندسی نقشه‌برداری نیز نامیده می‌شود. همچنین به دلیل سهم ارزشمند او در دانش ریاضی، این روز را روز ملی ریاضیات نیز دانسته‌اند.

تولد و زندگی ابوریحان بیرونی

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی در سوم ذی‌حجه سال ۳۶۲ هجری قمری (۴ سپتامبر ۹۷۳ میلادی) در حومه شهر کاث، پایتخت امارت آل‌آفریغ در خوارزم، چشم به جهان گشود. لقب «بیرونی» از همین محل تولد او، یعنی بیرون شهر کاث گرفته شده است.

کودکی و نوجوانی بیرونی در روزگاری پرآشوب گذشت. او ۲۵ سال نخست زندگی خود را در خوارزم سپری کرد و در همین دوره به آموختن «علوم العربیه» (فقه، الهیات اسلامی و زبان عربی) و «علوم العجمیه» (به‌ویژه ریاضیات، نجوم، طب و علوم یونانی) پرداخت.

استادانی چون بونصر منصور بن علی جیلانی نقش مهمی در پرورش استعداد او داشتند. استعداد شگرف بیرونی باعث شد که در همان سال‌های جوانی برخی آثار علمی خود را تالیف کند. همچنین از همان دوران، با اندیشمندان بزرگ عصر، همچون ابن‌سینا نامه‌نگاری و تبادل نظر داشت.

بیرونی در سده چهارم و پنجم هجری می‌زیست؛ دوره‌ای که از نظر سیاسی با دگرگونی‌های پیاپی و نزاع میان سلسله‌ها همراه بود. در خوارزم، خاندان آل‌آفریغ بر کاث فرمان می‌راندند، تا آنکه در سال ۳۸۵ هجری قمری به‌دست رقیبان خود، آل‌مامون در گرگانج، از قدرت برکنار شدند.

این تغییر دوران جوانی بیرونی را دگرگون کرد و او که به خاندان آل‌آفریغ گرایش داشت، ناچار شد زادگاهش، خوارزم، را ترک کند. بیرونی نخست به بخارا، پایتخت سامانیان، رفت و سپس راهی گرگان شد و تحت حمایت دربار قابوس بن وشمگیر قرار گرفت. در همین دوره بود که نخستین اثر بزرگش «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» را تالیف کرد؛ کتابی که نشان داد او تنها یک ریاضی‌دان و منجم نیست، بلکه مورخی دقیق است و نگاهی انسان‌شناسانه دارد.

بیرونی سپس به ری و طبرستان سفر کرد و در آنجا با دانشمندانی چون کوشیار گیلانی و ابومحمود خجندی دیدار کرد. در همین دوره، رساله‌ای درباره ابزار رصدی خجندی نوشت، اما آرزویش بازگشت به خوارزم بود؛ شهری که با قدرت‌ یافتن آل‌مامون در گرگانج، دوباره به مرکز علمی مهمی بدل شده بود.

او سرانجام به زادگاهش بازگشت و در کنار دانشمندانی چون ابن‌سینا و ابوسهل مسیحی به فعالیت علمی پرداخت. او رصدهای مهمی انجام داد و ابزار بزرگی به نام «حلقه شاهیه» را برای بررسی حرکت ستارگان ساخت. موقعیت او در دربار مامون بن مامون بسیار برجسته بود تا آنکه مامون کشته شد و سلطان محمود غزنوی در سال ۴۰۸ هجری قمری، خوارزم را تصرف کرد و بیرونی همراه گروهی از دانشمندان به غزنه برده شد.

سه دهه پایانی زندگی بیرونی در غزنه گذشت. آغاز این دوران برای او دشوار بود و در مقدمه برخی آثارش از تنگدستی و بی‌مهری روزگار گلایه کرده است. با این حال، در همین دوره برخی از بزرگ‌ترین کتاب‌هایش را نوشت. او همراه محمود غزنوی به هند سفر کرد و زبان سانسکریت آموخت. حاصل این تجربه کتاب «تحقیق ما للهند» بود؛ اثری بی‌طرفانه درباره فلسفه، علوم و باورهای مردم هند که آن را یکی از نخستین آثار انسان‌شناسی تطبیقی در جهان دانسته‌اند.

در دوره سلطنت مسعود غزنوی، شرایط بیرونی بهتر شد و حمایت بیشتری دریافت کرد. او دایره‌المعارف بزرگ خود «قانون المسعودی» در نجوم و ریاضیات را به نام مسعود تالیف کرد. روش علمی بیرونی بر مشاهده و تجربه استوار بود و همین نگاه تجربی او را از بسیاری دانشمندان هم‌عصرش متمایز می‌کرد.

بر اساس اسناد تاریخی او پس از ۸۰ سالگی دچار ضعف بینایی و شنوایی شد و برای نگارش به دستیار نیاز داشت. به گواهی منابع تاریخی، احتمالا بین سال‌های ۴۴۰ تا ۴۴۲ هجری قمری در غزنه درگذشته است. آرامگاه او اکنون در منطقه باغ بهلول در جنوب شرقی شهر غزنی افغانستان واقع است که البته وضعیت مناسبی هم ندارد. سال گذشته خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه اهالی شهر غزنی با هزینه خود، فضای این مقبره را سنگفرش کرده‌اند.

دستاوردهای علمی ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی به دلیل پژوهش‌های پیشگامانه و گسترده‌اش در رشته‌های علمی مختلف به «استاد تمام علوم» و «پدر علم نقشه‌برداری» مشهور است و جایگاهی برجسته در تاریخ علم جهان دارد. برخی دستاوردهای علمی او از جمله اندازه‌گیری محیط و شعاع زمین که مشهورترین دستاورد علمی بیرونی است، شهرت جهانی دارند.

او با استفاده از روشی مبتکرانه و بسیار دقیق، تنها با اندازه‌گیری ارتفاع یک کوه و زاویه دید از بالای آن به افق، توانست شعاع زمین را با دقت شگفت‌آوری محاسبه کند. این روش از روش‌های پیش از آن به‌مراتب دقیق‌تر بود و نتیجه‌اش تنها با چند کیلومتر اختلاف، به مقدار واقعی نزدیک است؛ آنچه نبوغ او را در به‌کارگیری عملی ریاضیات و فیزیک برای حل مسائل پیچیده، نشان می‌دهد.

علاوه بر آن، بیرونی ابزارهای دقیق و جدیدی را برای تحقیقات خود ساخت. از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به چگالی‌سنج (اپیکتوگرام) برای اندازه‌گیری وزن مخصوص و چگالی فلزات و جواهرات اشاره کرد. او با این وسیله، چگالی مواد مختلف را با دقت بالایی اندازه‌گیری کرد و توانست میزان خلوص فلزات را مشخص کند.

او همچنین پژوهش‌های پیشگامی در نجوم و فیزیک از خود به جا گذاشت از جمله نظریه حرکت وضعی زمین. در واقع بیرونی از اولین دانشمندانی بود که به امکان چرخش زمین به دور محور خود اعتقاد داشت، گرچه آن را یک فرضیه می‌دانست و در زمان خود نمی‌توانست آن را به صورت عملی اثبات کند.

رصد دقیق خسوف و کسوف و اصلاح نظریه‌های نجومی نیز از دیگر دستاوردهای علمی بیرونی است. او در کتاب «قانون المسعودی»، جداول نجومی و اطلاعات دقیقی درباره حرکات سیارات و خورشید ارائه داد.

در کتاب «تحقیق ماللهند»، او مشاهداتش از رسوبات رودخانه‌ها در هند را تحلیل کرد و به این نتیجه رسید که این مناطق زمانی بستر دریا بوده‌اند. این نظریه او زمینه را برای مطالعات بعدی در زمینه زمین‌شناسی و تحولات طبیعی زمین فراهم کرد. این کتاب همچنین شاهکار بیرونی در مردم‌شناسی است. او در این اثر به بررسی دقیق فرهنگ، آداب و رسوم، زبان، علوم، و مذاهب مردم هند پرداخت. بی‌طرفی و دقت او در توصیف آنچه دید و شنید، این کتاب را به یکی از مهم‌ترین منابع تاریخی درباره تمدن هند باستان تبدیل کرده است.

«آثارالباقیه عن القرون الخالیه» نیز یک اثر ارزشمند در تاریخ‌نگاری است که در آن، تقویم‌ها، اعیاد و تاریخ ملت‌های مختلف از جمله ایرانیان باستان، یونانیان، یهودیان، و مسیحیان را به تفصیل شرح داده شده است.

اندیشمندان و مورخان بزرگ جهان ابوریحان بیرونی را به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و همه‌فن‌دان‌ترین دانشمندان تاریخ می‌ستایند. جورج سارتن، پدر تاریخ علم، بیرونی را در کنار لئوناردو داوینچی و ارسطو قرار می‌دهد و او را یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان و چهره‌های برجسته تاریخ علم می‌داند. او بیرونی را به دلیل رویکرد علمی، بی‌طرفی و دقت بی‌مانندش در پژوهش، به‌ویژه در کتاب «تحقیق ماللهند»، ستایش می‌کند. ادوارد زاخائو، خاورشناس آلمانی، که کتاب‌های بیرونی را ترجمه کرده هم او را یک «نابغه» توصیف می‌کند و عقیده داشت که آثار او گنجینه‌ای از اطلاعات ارزشمند در زمینه‌های مختلف است.

در ایران معاصر نیز اندیشمندانی مانند بدیع‌الزمان فروزانفر و عبدالحسین زرین‌کوب، بیرونی را نمونه کامل «دانشمند بی‌مرز» دانسته‌اند که فراتر از زمان خود اندیشید و نوشت. دانشمندی که میراث او همچنان الهام‌بخش پژوهشگران امروز و گواهی زنده بر این است که کسب دانش مرزی نمی‌شناسد و پایانی ندارد.

بیشتر از فرهنگ و هنر