آتش‌های بی‌پایان؛ چرا کارخانه‌ها و مراکز حساس در ایران مدام شعله‌ور می‌شوند؟

مقامات علت تمام این رویدادها را «آتش‌سوزی تصادفی» اعلام می‌کنند، اما افکار عمومی روایت رسمی را نمی‌پذیرد

تصاویر انفجارها و آتش‌سوزی در تهران، اهواز و خمین، تیر و مرداد ۱۴۰۴‌ــ ایندیپندنت فارسی

بررسی اخبار و ویدیوهای منتشرشده در رسانه‌های عمومی و شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که شمار و گستره آتش‌سوزی‌ها در نقاط مختلف ایران طی تابستان ۱۴۰۴، در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، به‌میزان چشمگیری افزایش یافته و چندین برابر شده است.

تنها در فاصله ۲۴ ساعت اخیر یعنی از بامداد چهارشنبه ۲۹ مرداد تا بامداد پنجشنبه ۳۰ مرداد، دست‌کم هفت مورد آتش‌سوزی شدید یا نسبتا گسترده از شهرهای مختلف ایران گزارش شده که نزدیکی برخی از این حریق‌ها به مناطق نظامی، زندان‌ها یا فرودگاه‌ها، بر ابهام‌ها درباره علت آن‌ها افزوده است.

با وجود آنکه مقام‌های آتش‌نشانی و دستگاه‌های انتظامی‌ــ‌قضایی جمهوری اسلامی علت تمامی این حوادث را «شعله‌ور شدن تصادفی» کارگاه‌های صنعتی، انبارها یا محل دفن ضایعات و زباله‌ها عنوان می‌کنند،  گمانه‌زنی‌ها در بطن جامعه، درباره احتمال ارتباط این آتش‌سوزی‌ها و انفجارها با خرابکاری‌ها و عملیات اطلاعاتی اسرائیل بالا گرفته است.

این تردیدها با تشدید تنش‌های کلامی میان تهران و تل‌آویو، همچنین اظهاراتی علنی همچون سخنان یحیی رحیم صفوی، مشاور علی خامنه‌ای، که گفت «حالا هم در جنگیم»، یا گفته‌های ستار هاشمی، وزیر ارتباطات، مبنی بر اینکه اختلالات شدید در طیف‌های فرکانسی و جی‌پی‌اس ناشی از «ملاحظات امنیتی و نظامی مرتبط با حضور احتمالی پهپادها و حفاظت از جان مردم» است، بیش‌از‌پیش تقویت شده است.

در تازه‌ترین مورد، صبح پنجشنبه ویدیوهایی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد منطقه‌ای نزدیک زندان اوین تهران در حوالی بزرگراه چمران، گرفتار آتش‌سوزی شدید شده و با وجود گذشت سه ساعت از این حادثه، هنوز سخنگوی آتش‌نشانی پایتخت به آن واکنشی نشان نداده است.

در همین حال، روابط‌عمومی ارتش جمهوری اسلامی با صدور اطلاعیه‌ای، هرگونه «حادثه امنیتی در پایگاه دوم شکاری فکوری تبریز» را تکذیب کرد و مدعی شد که علت آتش‌سوزی ظهر چهارشنبه حادثه‌ای در کارگاه شهرداری تبریز و ناشی از آتش گرفتن ضایعات لاستیک و پلاستیک بوده است.

پایگاه دوم شکاری فکوری در جریان جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، چندین بار هدف حملات سنگین ارتش اسرائیل قرار گرفت.

در همین روز، یک ویدیو منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی نشان داد چند خودرو در خیابان مولوی تهران آتش گرفته‌اند. کمی بعد جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران، اعلام کرد ظهر چهارشنبه یک دستگاه پراید هنگام حرکت «به دلیلی نامشخص» دچار حریق شد و سپس این آتش‌سوزی به چند خودرو دیگر هم سرایت کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هم‌زمان، رئیس سازمان آتش‌نشانی شیراز اعلام کرد وقوع یک آتش‌سوزی گسترده در این شهر، حدود دو هزار مترمربع از یک انبار و دپو کارتن را سوزاند.

پیش از این حوادث نیز تصاویر ارسالی برای ایندیپندنت فارسی نشان می‌داد که بر اثر یک آتش‌سوزی مهیب در جنوب تهران و شهرری، مناطق حوالی پالایشگاه باقرشهر طعمه حریق شده است. سخنگوی آتش‌نشانی تهران در‌این‌باره گفت که یک انبار مواد نفتی و روغنی در این منطقه آتش گرفته است، اما دادستان شهرستان ری اعلام کرد که این حادثه ناشی از اهمال‌کاری و سپردن انبارها و «مراکز حساس» به برخی افراد، بدون رعایت استانداردهای ایمنی بود و «می‌تواند یک تهدید مستقیم برای امنیت ملی» باشد. با این حال درباره ارتباط آتش گرفتن یک انبار مواد نفتی با «تهدید امنیتی» و دلیل «مرکز حساس» نامیدن این انبار، توضیحی ارائه نکرد.

بخش بزرگی از افکار عمومی در ایران علت این آتش‌سوزی‌های زنجیره‌ای را سهل‌انگاری صرف یا فقدان استانداردهای ایمنی نمی‌داند و بی‌اعتمادی عمیق به روایت‌های رسمی باعث شده است هر حادثه تازه‌، با موجی از گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال خرابکاری، بمب‌گذاری یا جنگ پنهان میان جمهوری اسلامی و اسرائیل همراه شود. سکوت و تناقض‌گویی مقام‌های مسئول هم این فرضیات را بیش‌ازپیش تقویت می‌کنند.

با وجود حساسیت فزاینده این موضوع، هیچ نهادی در جمهوری اسلامی ایران حاضر نیست در این زمینه مسئولیت مستقیم به عهده بگیرد یا برای کاهش این آتش‌سوزی‌ها برنامه‌ای روشن ارائه کند و از وزارت کشور و سازمان آتش‌نشانی گرفته تا نهادهای امنیتی، همه ترجیح می‌دهند با ارجاع به «اتفاق‌های طبیعی» یا «بی‌احتیاطی فردی» موضوع را عادی جلوه دهند.

در شرایطی که تنش‌های منطقه‌ای روبه‌افزایش است و مقام‌های جمهوری اسلامی از آغاز احتمالی حملات مجدد ارتش اسرائیل طی روزها و هفته‌هی آتی سخن می‌گویند، تکرار آتش‌سوزی‌های گسترده در نقاط حساس ایران چیزی بیش از یک «حادثه ساده» به نظر می‌رسند. برای بسیاری از مردم، شعله‌هایی که هر روز بخشی از انبارها، کارگاه‌ها و زیرساخت‌های کشور را می‌بلعند، تصویری روشن از بحرانی‌اند که جمهوری اسلامی حاضر به توضیح یا پذیرش مسئولیت آن نیست؛ بحرانی که شاید نشان از جنگی خاموش در دل ایران داشته باشد.