نفوذ اسرائیل به اقتصاد زیرزمینی جمهوری اسلامی

اکنون این سوال مطرح است که آیا وابستگان به نظام همچنان به بانک‌های وابسته به دولت اعتماد خواهند کرد یا ترجیح می‌دهند دارایی‌های خود را به خارج منتقل کنند؟

عکس تزیینی، پرچم جمهوری اسلامی در کنار صفحه کلید‌ـ Canva

در جریان جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران، یکی از بی‌سابقه‌ترین کارزارهای سایبری علیه نظام مالی جمهوری اسلامی به اجرا درآمد. برخلاف حملات سایبری پیشین که با هدف سرقت داده، گروگان‌گیری دیجیتال یا اخلال در سامانه‌ها انجام می‌شد، اسرائیل این‌بار دست به اقدامی ریشه‌ای‌تر زد: نابودی دارایی‌های دیجیتال و سوابق بانکی به‌منظور تضعیف حکومت. موفقیت اسرائیل در این عملیات، ابزارهای جدیدی در اختیار دولت ترامپ برای مقابله با تهدید ایران قرار داده است.

نخستین هدف اسرائیل، بانک سپه بود؛ قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین بانک دولتی ایران که به‌عنوان نهاد مالی مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می‌کند. این بانک مسئول پرداخت حقوق و مستمری نیروهای نظامی و امنیتی و نیز تأمین منابع مالی طرح‌های دورزننده تحریم‌ها از جمله پروژه‌های موشکی است. گروه هکری «گنجشک درنده» که به دولت اسرائیل نسبت داده می‌شود، مدعی شد داده‌های بانکی بانک سپه را پاک کرده و سامانه‌های آن را از کار انداخته است. دستگاه‌های خودپرداز خاموش شدند، خدمات اینترنتی و حضوری بانک متوقف و پرداخت حقوق‌ها و مستمری‌ها قطع شد.

با گسترش نگرانی عمومی، هجوم به بانک‌ها آغاز شد. بانک ملی، بزرگ‌ترین بانک تجاری ایران، با وجود آن‌که هدف حمله قرار نگرفته بود، نتوانست پاسخگوی تقاضای فزاینده برای برداشت نقدی باشد. بانک مرکزی ایران برای کنترل بحران اقدام به چاپ پول و تزریق ذخایر کرد، اما اعتماد عمومی از دست رفته بود. بورس تهران سقوط کرد و ریال، واحد پول ایران، تنها در روز نخست جنگ بیش از ۱۲ درصد از ارزش خود را از دست داد. معاملات متوقف شد و صرافی‌های خصوصی ترجیح دادند به‌جای فروش دلار به نرخ‌های ناممکن، تعطیل کنند.

جمهوری اسلامی برای ایمن‌سازی خود در برابر چنین حملاتی، زیرساخت مالی موازی‌ مبتنی بر استیبل‌کوین‌ها Stablecoins (رمزارزهای دارای پشتوانه مانند دلار) ایجاد کرده بود. حدود ۹۰ درصد از معاملات رمزارزی ایران از طریق صرافی نوبیتکس انجام می‌شود. در ۱۸ ژوئن، گروه «گنجشک درنده» حدود ۹۰ میلیون دلار از کیف‌رمزارزهای وابسته به سپاه پاسداران را خارج کرد و با انتقال آن‌ها به آدرس‌هایی غیرقابل بازیابی، دارایی‌ها را عملا سوزاند و از چرخه خارج کرد. این حمله با دقت زیاد و دسترسی کامل به منابع مالی روزمره سپاه صورت گرفت.

واکنش‌های حکومت ناتوانی آن را آشکار ساخت. ابتدا قطعی‌های سیستم بانکی را «اختلالات موقتی» خواندند و وعده حل سریع دادند. اما با افزایش نارضایتی عمومی، مقامات بالاخره بحران را تایید کردند، هرچند حاضر به اذعان به حمله سایبری اسرائیل نشدند. اقدامات تدافعی خام از جمله محدودسازی اینترنت، ممنوعیت استفاده مقامات از دستگاه‌های متصل به شبکه و کنترل شدید معاملات رمزارزی، نتوانست زیرساخت مالی کشور را ایمن کند.

حملات به بانک سپه و نوبیتکس مشروعیت رژیم را در حساس‌ترین نقطه هدف قرار داد: محروم‌سازی مقامات وفادار و نیروهای امنیتی از دسترسی به پول خود. اکنون این سوال مطرح است که آیا وابستگان به نظام همچنان به بانک‌های وابسته به دولت اعتماد خواهند کرد یا ترجیح می‌دهند دارایی‌های خود را به خارج منتقل کنند؟ اسرائیل با نفوذ به اقتصاد زیرزمینی ایران این پیام را روشن کرد: بقای زیرساخت مالی جمهوری اسلامی به خواست دولت یهود بستگی دارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این حملات، چارچوب دیپلماسی پساجنگی ترامپ را نیز دگرگون کرده است. او در اجلاس ناتو گفت: «ما می‌خواهیم ایرانی‌ها موفق و شکوفا باشند، اما نمی‌توانند سلاح هسته‌ای داشته باشند.» این پیام در ظاهر آشتی‌جویانه است، اما در واقع، ترامپ، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی را میان دو راهی قرار داده: «یا از جاه‌طلبی هسته‌ای دست بکش یا با فروپاشی اقتصادی روبه‌رو شو.»

ایالات متحده و اسرائیل برای تحقق این تهدید باید فشار را با دو اقدام کلیدی حفظ کنند. نخست، ادامه تحریم‌های اقتصادی. این تحریم‌ها علاوه بر تحمیل هزینه، منابع مالی رژیم را به سمت رمزارزها و بانکداری در سایه سوق می‌دهد؛ جایی که ابزارهای سایبری آمریکا و اسرائیل برتری دارند. تحریم‌ها با هدایت منابع ایران به مجراهای آسیب‌پذیر، رژیم را در معرض اختلال سایبری گسترده قرار می‌دهند.

دوم، استفاده از این مزیت با تبدیل سیاست سایبری آمریکا از حمایت منفعل به مشارکت فعال در عملیات‌ تهاجمی. برخی از استراتژیست‌های وزارت دفاع آمریکا معتقدند که واشنگتن باید تمرکز خود را از خاورمیانه به آسیا منتقل کند، حتی در حوزه سایبری. اما توان سایبری، پاسخی موثر، کم‌خطر و از نظر سیاسی قابل‌پذیرش برای شرایط کنونی است. آمریکا با ترکیب جنگ مالی، عملیات سایبری و حملات دقیق محدود توسط اسرائیل می‌تواند بدون ورود به جنگ تمام‌عیار، علی خامنه‌ای را وادار به پذیرش شروط خود کند.

همکاری سایبری آمریکا و اسرائیل، اتحاد دشمنان آمریکا را نیز با مشکل مواجه می‌کند. چین، روسیه، ایران و کره شمالی به‌دقت نتایج درگیری‌های اخیر موشکی و پهپادی در خاورمیانه و اوکراین را زیر نظر دارند و در حال پیشرفت در حوزه نظامی هستند. در امور نظامی، هیچ جایگزینی برای آزمون میدانی وجود ندارد.

جنگ سایبری نیز پاداش تجربه واقعی را می‌دهد. هرچه واشنگتن و اورشلیم بیشتر در میدان با هم کار کنند، اتحادشان قوی‌تر خواهد شد. و هنگامی که آزمون بزرگ بعدی فرا برسد ــ که قطعا خواهد رسید ــ ملت‌هایی که در آتش نبرد آموزش دیده‌اند، میدان را در اختیار خواهند گرفت.

ترجمه شده از مقاله وال استریت ژورنال

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه