جمهوری اسلامی در ماههای اخیر درگیر تنشهای بیسابقهای با اسرائیل بوده است. حملات هوایی ارتش اسرائیل به مواضع گروههای همپیمان جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله لبنان، و به تاسیسات نظامی و هستهای جمهوری اسلامی، تهران را درگیر بحران امنیتی پیچیدهای کرده است. در همین بازه زمانی، طالبان در افغانستان پروژههای سدسازی در نزدیکی مرزهای ایران را با جدیت و بیسروصدا پیش بردهاند، پروژههایی که نهتنها منابع آبی ایران را تحت تاثیر قرار میدهند، بلکه پیامدهای زیستمحیطی و امنیتی گستردهای نیز برای مناطق شرقی ایران به همراه دارند.
طالبان با آنکه با بحران مالی و تحریمهای بینالمللی مواجهاند و، برخلاف دولت پیشین افغانستان، هیچ کشور خارجی حامی مالی یا فنی پروژههای آنان نیست، روند اعمار (ساخت) سدها را متوقف نکردهاند، بلکه با اراده جدی روند ساخت سدهای راهبردی چون بخشآباد در استان فراه و پاشدان در استان هرات را پیش میبرند. این در حالی است که جمهوری اسلامی، به دلیل درگیریهای منطقهای و بحرانهای داخلی، واکنش مشخص و عملی به این اقدامات نشان نداده است. به نظر میرسد ضعف دیپلماسی منطقهای جمهوری اسلامی طالبان را در موقعیتی قرار داده که بتوانند برای مهار منابع آبی در بالادست رودخانههای مشترک با فراغ بال بیشتری اقدام کنند. حتی این احتمال وجود دارد که طالبان در آینده طرحهای آبی بیشتری را برای مدیریت مرزی منابع آب اجرایی کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از مسئولان شرکت سازنده سد بخشآباد در استان فراه به رادیو ملی افغانستان گفته است که ۸۵ درصد کار ساخت تونلهای انحراف مسیر آب این سد پیش رفته است. عبادالله یکی از مهندسان این پروژه نیز در همین مصاحبه تاکید کرده است که سد بخشآباد طبق برنامه پیش میرود و در حال حاضر بتنریزی در تونلهای آن جریان دارد.
او گفت: «کارهای سد بخشآباد همه روزه جریان دارد و کار کانکریتریزی تونلهای این سد هم به شکل عادی جریان دارد.»
برهانالدین مینهوال، مسئول انرژی و آب در اداره طالبان در فراه، نیز گفته است که این اداره با نظارت جدی بر روند اعمار، میکوشد پروژه بخشآباد به بهترین شکل تکمیل شود.
سد بخشآباد با ۸۱ متر ارتفاع، ظرفیت ذخیرهسازی یک هزار و ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب را دارد. ساخت دو تونل برای انحراف مسیر آب این سد از اردیبهشت ۱۴۰۲ دوباره آغاز شد و اکنون در مراحل نهایی است. این سد بر بستر رودخانه فراه ساخته میشود و هدف آن تولید ۷۲ مگاوات برق و آبیاری بیش از ۶۸ هزار هکتار زمین کشاورزی در غرب افغانستان است. با تکمیل این پروژه، آب رودخانه فراه دیگر به دریاچه هامون و منطقه سیستان ایران نخواهد رسید- مسئلهای که میتواند بحران گردوغبار را در استان سیستان و بلوچستان تشدید و شرایط زیستمحیطی آن منطقه را وخیمتر کند.
همزمان با این پیشرویها در فراه، روند آبگیری سد پاشدان در استان هرات نیز آغاز شده است. تصاویر و گزارشها نشان میدهد که حجم چشمگیری از آب اکنون در اطراف این سد جمع شده است. این سد دومین سد بزرگ ولایت هرات پس از سلما به شمار میرود. تا پیش از احداث سد پاشدان، بخش زیادی از آبی که اکنون در اطراف آن ذخیره شده است، مستقیم به رودخانه هریرود و از آنجا به خاک ایران سرازیر میشد.
سد پاشدان ظرفیت ذخیرهسازی ۴۵ میلیون مترمکعب آب و توانایی آبیاری ۱۳ هزار هکتار زمین زراعتی را دارد؛ این سد قابلیت تولید دو مگاوات برق نیز دارد. براساس اعلام وزارت انرژی و آب طالبان، ساخت این پروژه در دوره حکومت پیشین افغانستان آغاز شده و تا پیش از سقوط دولت ۸۰ درصد پیش رفته بود. هزینه تکمیل این پروژه در آن زمان حدود ۱۱۷ میلیون دلار برآورد شده بود.
در کنار این دو پروژه جدید، دو سد دیگر نیز در دولت پیشین افغانستان به بهرهبرداری رسیده بودند: سلما در هرات و کمالخان در نیمروز، سدهایی که نقش مهمی در کاهش ورود آب به خاک ایران داشتند و تا حد زیادی سیاستهای آبی جمهوری اسلامی را در مناطق شرقی به چالش کشیدند.
براساس توافقنامهای که در سال ۱۳۵۱ میان دولتهای وقت ایران و افغانستان امضا شده، حقابه سالانه ایران از رودخانه هیرمند برابر با ۸۱۷ میلیون مترمکعب تعیین شده است. با این حال، درمورد بهرهبرداری مشترک از رودخانههای هریرود و فراهرود هیچ توافقنامه رسمی و مشخصی میان دو کشور وجود ندارد. این خلا حقوقی زمینه را برای توسعه یکجانبه زیرساختهای آبی از سوی افغانستان فراهم کرده است و طالبان اکنون، بدون توجه به حقوق پاییندستی، این پروژهها را در بالادست با سرعت پیش میبرند.
در شرایطی که طالبان چنین رویکرد تهاجمی به منابع آبی در پیش گرفتهاند، جمهوری اسلامی همزمان میکوشد روابطش با طالبان را بهبود بخشد. تهران طی حدود چهار سال حاکمیت مجدد طالبان، بارها از هیئتهای این گروه میزبانی کرده و کوشیده است با همسایه شرقی خود از طریق گفتگوهای سیاسی و در مسیر دیپلماتیک پیش برود. با اینحال، مقامهای جمهوری اسلامی چندین بار طالبان را به تامین نکردن حقابه هیرمند متهم کردهاند.
جالب آنکه در دوران حکومت پیشین افغانستان، مقامهای جمهوری اسلامی به شکل مستقیم و صریح از پروژههای سدسازی افغانستان انتقاد میکردند، اما حالا در دوره حاکمیت مجدد طالبان، از چنین انتقادهایی خبری نیست. سکوت امروز تهران در برابر سدسازی طالبان در تضاد کامل با موضعگیریهای تند گذشته است.
در گذشته، جمهوری اسلامی متهم بود که با حمایت پنهانی از طالبان میکوشد روند سدسازی در افغانستان را مختل کند. گروه طالبان نیز با حملات انفجاری و انتحاری به پروژههای عمرانی دولت پیشین، بارها روند ساختوساز سدها را به چالش کشیده بودند، اما حالا که طالبان کنترل افغانستان را در اختیار دارند، نهتنها چنین حملاتی در اطراف سدهای آبی رخ نمیدهد، بلکه این گروه با فراهم کردن امنیت برای پیشرفت پروژهها، هزینه اجرای آنها را به میزان چشمگیری کاهش دادهاند.
طالبان امروز نه با اخلال، بلکه با حاکمیت در افغانستان، روند سدسازی را پیش میبرند و پروژههایی که روزی با تهدید حملات مسلحانه و انفجاری آنان مختل میشد، حالا در فضای امنی که خودشان ایجاد کردهاند تکمیل میشود. به همین دلیل، روند اجرای این پروژهها سریعتر و کمهزینهتر از هر زمان دیگر دنبال میشود، در حالی که در طرف مقابل، جمهوری اسلامی برای مدیریت پیامدهای این تحولات آبی در مرز شرقیاش نه ابزار بازدارندهای دارد و نه راهکار موثری.