با اینکه به نظر میرسید تهران در برابر حملات اسرائيل و آمریکا، به متحد نظامی سالهای اخیرش یعنی روسیه بسیار امید بسته، مسکو هنوز به این تحولات واکنش جدی نشان نداده است.
اسکاینیوز در گزارشی تحلیل کرد که چرا احتمال اینکه مسکو پس از حملات واشینگتن به تاسیسات هستهای تهران، کمک ویژهای به جمهوری اسلامی نکند، بالا است.
به نوشته این رسانه، اگرچه مسکو در ظاهر نشان میدهد که از حملات علیه جمهوری اسلامی خشمگین است، کاری فراتر از صدور بیانیه انجام نمیدهد.
وزارت خارجه روسیه اعلام کرده که حملات هوایی آمریکا به جمهوری اسلامی ایران نوعی «تشدید خطرناک» تنشهای موجود است که آن را «بهشدت» محکوم میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه، هم دونالد ترامپ را به آغاز «جنگی جدید» متهم کرده است و برخی مقامهای روسیه نیز از مسکو خواستهاند وارد عمل شود؛ به عنوان مثال، کنستانتین مالوفیف، تاجر روسی تحتتحریم و نزدیک به ولادیمیر پوتین، گفته که «وقت آن رسیده است که به تهران کمک کنیم».
اتخاذ این دست مواضع و حمایتهای لفظی از جمهوری اسلامی کاملا قابلپیشبینی بودند، زیرا تهران در سالهای اخیر متحد حیاتی مسکو بوده و به روسیه برای جنگ در اوکراین سلاح فروخته است. دو کشور در ماه ژانویه هم یک توافقنامه همکاریهای راهبردی امضا کردند. بنابراین، کمترین کاری که مسکو میتوانست انجام دهد، همین واکنش کلامی و لفظی بود.
با این حال شواهد نشان میدهند که چیزی بیشتر از این واکنشهای لفظی نمیتوان از روسیه انتظار داشت که به نوشته اسکای نیوز، دلایل مختلفی برای این پیشبینی وجود دارد.
اولین دلیل اینکه توافقنامه همکاری راهبردی دارای بندی با موضوع دفاع متقابل نیست. این پیمان به دنبال تعمیق و گسترش همکاریهای دفاعی دو کشور است، اما هیچ یک از آنها را به پشتیبانی نظامی از یکدیگر در صورت حمله نظامی، موظف نمیکند.
دوم اینکه مسکو اگر هم بخواهد به این درگیری بپیوندد یا به تهران سلاح بدهد، توانایی آن را ندارد، زیرا در حال حاضر منابعش را بر جنگ خود در اوکراین متمرکز کرده است.
سومین دلیل اینکه، روسیه نمیخواهد روابط در حال بهبودش با ایالات متحده را خدشهدار کند و خوب میداند که هر نوع کمکی به تهران احتمالا روند نزدیکی محتاطانه میان مسکو و واشینگتن را به خطر میاندازد.
چهارمین دلیل آن است که درگیری اسرائیل و جمهوری اسلامی حواسها را از جنگ مسکو علیه کییف پرت میکند و این به نفع کرملین است. متمرکز شدن توجه جهانی بر خاورمیانه، فشارهایی را که قبلا از سوی واشینگتن برای دستیابی به توافق صلح با اوکراین وجود داشت، عملا از بین برده است.
در نهایت، این شخص پوتین نبود که واکنش نشان داد و طبق معمول همان چهرههای تندرو همیشگی کرملین وارد عمل شدند. برای مثال، دیمیتری مدودف هرچند یک مقام ارشد محسوب میشود، اظهارات تند و آتشین او معمولا بخشی از راهبرد رسانهای کرملین تلقی میشود، نه بازتاب واقعی سیاستهای دولت.
باید توجه داشت که روسیه به تشدید بیشتر تنشها تمایلی ندارد. نفوذ منطقهای مسکو یک بار زمانی که رژیم اسد در سوریه در سرنگون شد، ضربه شدیدی خورد و اگر همپیمان دیگرش یعنی جمهوری اسلامی ایران هم سقوط کند، این نفوذ تقریبا بهطور کامل از بین خواهد رفت. بنابراین کرملین فعلا بهشدت در تلاش است تا برای این بحران، راهحلی دیپلماتیک پیدا کند.
هفته گذشته، ولادیمیر پوتین با رهبران اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران، آمریکا، چین و امارات متحده عربی گفتگوهایی انجام داد. این تلاشها روز دوشنبه طی دیدار او با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، ادامه خواهد یافت. اگر او بتواند عراقچی را متقاعد کند که پاسخ جمهوری اسلامی ایران به حملات آمریکا به یک واکنش نمادین محدود شود و سپس به میز مذاکره با ایالات متحده بازگردد، قدم بزرگی برای جلب رضایت دونالد ترامپ برداشته و خوب میداند که بهترین جایی که میتواند این دین را وصول کند، اوکراین است (از طریق عقبنشینی آمریکا از حمایت از این کشور).
روسیه در شرایطی میزبان عباس عراقچی است که اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، روز دوشنبه در نشست خبری هفتگی خود گفت که جمهوری اسلامی از روسیه انتظار نقشآفرینی دارد.
بقایی در این نشست خبری تاکید کرد: «جمهوری اسلامی در چارچوب موافقتنامه شراکت راهبردی با روسیه، انتظارات مشخصی از این کشور دارد؛ چه در سطح چندجانبه، بهویژه در شورای امنیت سازمان ملل و چه در سطح منطقهای. از همین رو، این سفر و تماسها با مقامهای روسیه بسیار مهم تلقی میشود.»