سرپرست اداره کل حفاظت محیطزیست گلستان از تشکیل پرونده قضایی برای کارخانه ید در آققلا خبر داد.
قدیر حسنزاده، دوم اردیبهشتماه ۱۴۰۴، با اشاره به تبعات مخرب فعالیت دو کارخانه «شورابه ید» و «کانسارخزر» بهعنوان دو واحد تولیدی فرآورهای ید برای محیط زیست استان گلستان، گفت: «با بررسیها و نظارتهای انجامشده در این دو کارخانه متوجه شدیم پسابهای این کارخانهها، با وجود احداث حوضچههایی در کنار آنها، وارد محیط زیست شده و آسیبهای جدی ایجاد کردهاند.»
به گفته حسنزاده، این کارخانه چند طرح پیشنهادی به محیط زیست ارائه داده بود که کارشناسان هیچیک از آنها را تایید نکردند. براساس قانون حفاظت و احیای تالابها، مشخص شد که فعالیت این کارخانه موجب تخریب محیط زیست و آسیب به تالاب گمیشان در فاصله دو کیلومتری آن شده است.
روند تخریب گسترده جنگلها و محیط زیست استان گلستان بیش از دو دهه است که ادامه دارد و موجب نگرانی فعالان محیط زیست شده است. آلودگی بسترهای آبی استان گلستان، که یکی از دلایل اصلی روند نابودی محیط زیست این استان به شمار میآید، تازهترین بحران پس از تداوم تخریب جنگلها است، موضوعی که طی ۱۵ سال گذشته بارها با هشدار و نگرانی فعالان محیط زیست همراه بوده است.
توسعه زراعت و شالیکاری، افزایش قاچاق چوب، گسترش شهرها به بخشهای جنگلی و ساخت ویلاها و شهرکها در این مناطق، ازجمله عواملی بوده که به نابودی جنگلهای جلگهای دلند منجر شده است، جنگلهایی که در سال ۱۴۰۳ آخرین بازماندگان نامیده شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
محمداسماعیل اسدی، پژوهشگر بینالمللی آب و خاک، اردیبهشتماه ۱۴۰۳ هشدار داد: «در صورت نبود اقدامات حفاظتی، در آیندهای نهچندان دور شاهد محو کامل جنگلهای جلگهای گلستان خواهیم بود.»
به گفته اسدی، در حال حاضر دو گونه از ذخیرهگاههای جنگلی استان گلستان، شامل پارکهای قرق و دلند، که از مهمترین مصادیق جنگلهای جلگهای کشور به شمار میآیند، به دلیل استفاده بیش از ظرفیت و همچنین حفر چاههای مجاز و غیرمجاز کشاورزی که عمدتا برای کشت شالی به کار میروند، در خطر نابودی قرار دارند.
استان گلستان، که پیشتر سهم ۲۱ درصدی از جنگلهای هیرکانی داشت، طی دو دهه گذشته با سرعتی فزاینده جنگلهایش را از دست داده و هشدار فعالان محیط زیست در اینباره بارها منتشر شده است.
فعالان محیط زیست معتقدند مهمترین دلایل تخریب جنگلهای ایران، بهویژه در گلستان، مجموعهای از دخالتهای انسانی است که نهادهای اجرایی توان کنترل یا توقف آن را نداشتهاند.
اسدالله کریمیدوست، محقق حوزه جنگلکاری، فروردینماه ۱۴۰۱ با اشاره به دخالتهای انسانی در تخریب جنگلها، گفته بود: «تجاوز به عرصههای جنگلی در قالب قطع غیرمجاز درختان، چرای دام از نهالهای نورسته، تبدیل اراضی جنگلی به مرتع یا زمین کشاورزی و اراده ضعیف نهادهای حاکمیتی در برخورد بازدارنده با متخلفان از عوامل اصلی نابودی جنگلهاست.»
در کنار گستردگی تخریب جنگلها، به نظر میرسد دولتهای مختلف در دهههای گذشته نتوانستهاند برای احیا و جنگلکاری راهکاری مناسب ارائه کنند، امری که به تشدید تخریب منجر شده و یکی از دلایل اصلی بروز سیلابهای مرگبار سالهای اخیر گلستان بوده است.
در سالهای ابتدایی دهه ۹۰، وقوع سیلابهای مرگبار در استانهای شمالی ایران، که جان بسیاری را گرفت، بار دیگر اهمیت پوشش جنگلی را برجسته کرد. کارشناسان هشدار دادند تخریب گسترده جنگلها به وقوع این سیلابها دامن زده است.
خداکرم جلالی، معاون وقت وزیر جهاد کشاورزی، در سال ۱۳۹۳ تاکید کرد: «پوشش جنگلی میتواند مانع وقوع سیل و آسیب شدید به عرصههای طبیعی شود. اما تخریب منابع طبیعی و جنگلهای گلستان و ضعف در آبخیزداری و آبخوانداری، عوامل تشدیدکننده سیلابهای اخیر بودهاند.»
همان سال، کارشناسان اعلام کردند یکهزار و ۵۰۰ هکتار از گونههای گیاهی جنگل گلستان به علت تخریبهای ناشی از ساخت جاده آسیایی نابود شده است.
بیتوجهی برخی مسئولان به آثار مخرب نابودی جنگلهای گلستان را میتوان در رفتار نمایندگان مجلس وقت دید، به طوری که در آذرماه ۱۳۹۳، بیش از ۱۵۰ نماینده در نامهای به رئیسجمهوری وقت خواستار ادامه ساخت جاده جنگلی شاهرود شدند، پروژهای که فعالان محیط زیست درمورد تبعات زیستمحیطی آن هشدار داده و از نابودی بیش از هشت هزار هکتار جنگل و مرتع در پی اجرای این طرح طی چهار سال سخن گفته بودند.
نگاه منفعتطلبانه به منابع طبیعی، بدون در نظر گرفتن تبعات زیستمحیطی، در گلستان بیش از سایر نقاط ایران گسترش یافته است. از دهه ۸۰ شمسی، این استان شاهد تاختوتاز شدید به مراتع و جنگلها بوده است. کارشناسان جنگلداری استان گلستان در سال ۱۳۸۹ اعلام کردند که برداشت سالانه ۴۱۳ هزار مترمکعب چوب از درختان جنگلهای این استان، بهشکل سنتی و غیراصولی، به نابودی سالانه بیش از سه هزار و ۶۷۲ هکتار از محیط زیست بکر این خطه منجر شده است.
این میزان بیتوجهی به حفاظت از جنگلها و محیط زیست در طول دهههای اخیر موجب بروز تغییرات گسترده زیستمحیطی، کاهش بارشها، افزایش فرسایش خاک، نابودی گونههای جانوری و تشدید سیلابها شده است.
افزون بر این، در سالهای گذشته مسئله گسترش پدیده ریزگردها در استان گلستان زنگ خطر دیگری را به صدا درآورده است، به طوری که ادامه روند تخریب جنگلها این استان سرسبز را در معرض خطر بیابانزایی قرار داده است.
سیلاب بزرگ سال ۱۳۹۸ گلستان، که ۱۶ کشته و دهها مصدوم بر جای گذاشت و خسارتهای اقتصادی و زیرساختی سنگینی به استان وارد کرد، بار دیگر اهمیت نقش پوشش جنگلی در مهار حوادث طبیعی را یادآور شد.
همچنین جنگلهای گلستان، که به دلیل قرار داشتن در جنگلهای هیرکانی اهمیت جهانی دارند، امروزه بیش از گذشته قربانی ویلاسازی، جادهسازی و قاچاق چوب شدهاند.
در دیماه ۱۴۰۳، گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد قاچاق چوب و اشیای عتیقه در مناطق جنگلی استان افزایش یافته است. شهاب کتولی، یکی از اهالی تقرتپه گرگان و از فعالان محیط زیست، درمورد وضعیت جنگلهای گلستان تاکید کرده است: «سارقان چوب و حفاران غیرمجاز اقدام به تخریب گسترده جنگلهای تاریخی منطقه کردهاند. در روستای تقرتپه، طی چند سال، نزدیک به ۵۰ هکتار جنگل نابود شده است.»
این روستا تنها یکی از مناطق جنگلی استان گلستان است که به امید کشف گنج قربانی حفاریهای غیرمجاز و بخشهای وسیعی از این جنگلهای باستانی به همین دلیل تخریب شده است.
در استان گلستان نیز، همچون سایر نواحی جنگلی ایران، بهسرعت از میزان پوشش سبز کاسته میشود. آلودگی بخشهای آبی این استان هم به دلیل ورود آلایندههای صنعتی و انباشت زبالهها به تهدیدی جدی برای محیط زیست و سلامت شهروندان تبدیل شده است.