نماز جمعه یا فرصتی برای حمله به یکدیگر

قضاوت مردم از عملکرد حاکمان ایران را می‌توانیم در شعارهای آنها در خیابان بشنویم

از زمانی که اعلام شد که آیت‌الله خامنه‌ای قرار است خطبه نماز جمعه این هفته را برگزار کند، بسیاری منتظر یک سخن یا واقعه مهم و تاثیرگذار بودند. در این میان، حامیان دولت نیز امیدوار بودند که با توجه به بحران‌های عظیم پیش رو، این بار رهبر جمهوری اسلامی ایران سکان سیاست خارجی را به آنها واگذار کند، یا دست کم مسئولیت نتایج آن را بر عهده بگیرد. اما شرایط باب میل آنها پیش نرفت. 

تصویری از حسن روحانی منتشر شد که نشان می‌دهد او در پایان نماز، برخلاف سنت همیشگی که سران نظام منتظر می‌مانند تا پس از رهبر، جایگاه ویژه و صف را ترک کنند، پیش از همگان و در حالی که جمله‌ای به علی لاریجانی می‌گوید، به سرعت محل نماز را ترک می‌کند. البته دلخوری رئیس جمهوری قابل فهم است، اما سر زدن چنان عکس‌العملی از او، کمی عجیب یا دستکم بی‌سابقه است. 

پیش از شروع نماز جمعه، سید رضا نریمانی به مداحی پرداخت. او که از نزدیکان به جناح «ارزشی» تلقی می‌شود، ضمن مداحی، از همان ابتدا، دولت و شخص حسن روحانی را به باد کنایه گرفت. نریمانی در بخشی از سخنانش با تکرار شعار طیف موسوم به «ارزشی» که بر خلاف افکار عمومی، مسئولیت همه چیز را با رئیس دولت می‌دانند، مشکل اصلی را از «انتخاب اشتباه مردم» دانست. منظور وی  از انتخاب مردم، انتخاب ریاست جمهوری توسط اکثریت مردم بود. البته این موضوع مسبوق به سابقه است. پیش‌تر نیز، میثم مطیعی، در سخنانی که پیش از خطبه‌های آیت‌الله خامنه‌ای در نماز عید فطر بیان کرده بود، به دولت و شخص حسن روحانی حمله کرد و اقدامات او را در برجام و اجرای سند ۲۰۳۰، به باد انتقاد گرفت. آن زمان هم روحانی به شدت ناراحت شد و نسبت به آن ماجرا واکنش نشان داد و حامیانش خواستار عذرخواهی از او شدند.  اما بیان چنان کنایاتی، آن هم از فردی دست‌چندم که اعتبار سیاسی خاصی هم ندارد، قطعا دلیل عصبانیت دولت و شخص حسن روحانی نیست. این موضوع زمانی بیشتر به چشم می‌آید که بدانیم در نمازهایی که رهبر جمهوری اسلامی ایران شخصا برگزار می‌کند، اعم از نماز عید یا جمعه، افرادی که مداحی می‌کنند، با تایید شخص او انتخاب می‌شوند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آن کنایه‌ها البته پایان ماجرا نبود. به نظر می‌رسد که شخص آیت‌الله خامنه‌ای نیز در میانه خطبه‌هایش چند بار با کنایه در مورد روحانی سخن گفته باشد و او را خطاب قرار داده باشد. رهبر جمهوری اسلامی در بخشی از سخنانش گفت: «کسانی که جان بر کف به قلب دشمن می‌روند، می‌توانند ادعا کنند که کشور را از خطر جنگ حفظ می‌کنند.» به نظر می‌رسد که این جمله در پاسخ به سخنانی است که حسن روحانی اخیرا بیان کرده است. روحانی که رئیس شورای امنیت ملی است، گفته بود: «هر روز مراقب هستم که جنگ نشود و امنیت را حفظ می‌کنم.» آیت‌الله خامنه‌ای در بخشی دیگر از سخنانش نیز کنایه‌هایی به سمت حسن روحانی روانه کرد.  حسن روحانی بارها گفته بود: «بدون ارتباط خارجی، امکان اداره کشور وجود ندارد.» اما آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خود در روز جمعه، گفت: «کسانی که می‌آیند پای میز مذاکره می‌نشینند، مثل تروریست‌هایی هستند که قاسم سلیمانی را ترور کردند.» 

 البته امروز دیگر بر همگان روشن است که سیاست خارجی کشور کاملا در دستان آیت‌الله خامنه‌ای است و از مذاکره و پذیرش برجام تا حمله به پایگاه عین‌الاسد، با دستور یا تایید وی انجام گرفته است. 

اگرچه مواجهه امروز آیت‌الله خامنه‌ای با حسن روحانی در مورد سیاست خارجی موضوع جدیدی نیست، اما شرایط امروز کشور، بسیار با گذشته متفاوت است. عرصه هر روز بر دولت تنگ‌تر می‌شود. روحانی که در دور دوم ریاست جمهوری خود، به منظور نزدیکی بیشتر با سطح بالای قدرت و سپاه، از ایستادن پشت خواسته‌های مردم و حمایت از وعده‌های انتخاباتی مردم دست برداشت، به نظر می‌رسد که نه تنها پشتوانه مردمی خود را از دست داده است، بلکه در سطوح بالای حاکمیت نیز نفوذ چندانی به دست نیاورده است. 

پس از آن که طی دو ماه اخیر سطح اعتراضات مردمی سیر صعودی به خود گرفت، حسن روحانی بیش از پیش در مظان اتهام قرار گرفت. در حالی که رهبر جمهوری اسلامی مسئولیت افزایش قیمت بنزین را بر دوش سران سه قوه گذاشت، حامیان وی برای فرافکنی از مسئولیت رهبر در تشکیل شورایی غیرقانونی، حسن روحانی را مقصر  اصلی عنوان کردند. به گفته خبرگزاری رویترز، اعتراضات مردمی در آبان‌ماه گذشته نسبت به وضعیت موجود در کشور، بیش از ۱۵۰۰ نفر کشته بر جای گذاشت. حسن روحانی به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی کشور، نه تنها مسئولیت ریخته شدن آن خون‌ها بر عهده نگرفته است، بلکه او نیز با فرار از پاسخگویی، خود را به بی‌خبری می‌زند. در ادامه و طی اعتراضات دی ماه نیز فیلم‌های متعددی از حمله خشونت‌بار نیروهای امنیتی به مردم بی‌دفاع و بی‌سلاح منتشر شد. حسن روحانی که سعی داشت طی این مدت خود را از مسئولیت سرکوب‌های خونین مبرا کند، هیچ‌گاه یک موضع صریح علیه نیروهای سرکوبگر نگرفت. او طی این مدت هیچ‌گاه نگفت «من رئیس شورای امنیت ملی هستم و وظیفه حفظ امنیت مردم را برعهده دارم».

اما ماجرای شلیک موشک توسط سپاه به هواپیمای مسافربری، نقطه عطفی برای روحانی بود. شاید بتوان حملات به او را در نماز جمعه امروز نیز در همین چهارچوب دید. پس از آن که سردار حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوا-فضای سپاه، مسئولیت حمله به هواپیمای مسافربری را بر عهده گرفت، حسن روحانی آن حمله را گناهی نابخشودنی عنوان کرد. او قصد داشت تا از فرصت به دست آمده، برای بازسازی وجهه عمومی خود و دولتش استفاده کند. وی در سخنانی، از قوه قضاییه خواست تا با تشکیل دادگاهی متشکل از قضات عالیرتبه و کارشناسان، به آن ماجرا رسیدگی کند. او افزود: «من به عنوان رئیس جمهوری و نماینده مردم، این موضوع را پیگیری می‌کنم.»

 اگرچه، به نظرمی‌رسد که از روز چهارشنبه که به هواپیما حمله شد تا روز جمعه، حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری و رییس شورای عالی امنیت ملی کشور، واقعا از ماجرا بی‌خبر بوده است و خشم او نیز در همین عدم اطلاع‌رسانی است. به عبارت دیگر، او از این که در مناسبات سطح اول قدرت کنار گذاشته شده است و موضوعی با آن اهمیت را به او اطلاع نداده‌اند، ناراحت و عصبانی است. بنابراین، روحانی کوشید تا از فرصت به دست آمده، حداکثر استفاده را برای حمله به سپاه و رییسی بکند. اگرچه با با توجه با حملات اخیر، جناح نزدیک به سپاه و ابراهیم رییسی در بدترین دوران خود به سر می‌برند، اما آنها نیز از هر فرصتی برای حمله به حسن روحانی استفاده می‌کنند. 

به طور کلی، در حالی که سیاستمداران فعال در سطح اول کشور، به جنگ‌های درونی خود برای سلطه مطلق بر قدرت مشغولند، مردم خشمگینانه در خیابان جویای زندگی بهتر و آزادی، و خواهان پاسخگویی آنها برای ۴ دهه حکمرانی بر کشور هستند. حاکمان امروز ایران، همان‌هایی هستند که از ۴۱ سال پیش تا امروز، در سمت‌های مختلف، قدرت را در دست داشته‌اند، اما حاضر به پاسخگویی بابت نتایج عملکرد خود نیستند. 

در این میان، مردمی که برای کسب آزادی و آسایش از جان و مال خود گذشته‌اند، نه تنها پاسخی از رئیس جمهوری دریافت نکردند، بلکه امروز با بی‌توجهی شخص اول نظام نیز مواجه شدند. قضاوت مردم از عملکرد حاکمان بر ایران را می‌توانیم در شعارهای آنها در خیابان بشنویم. اما تاریخ در مورد حاضران صف اول نماز جمعه دیروز، چه در هیبت مقتدا و چه در مقام مقتدی، قضاوت سیاهی خواهد داشت.

بیشتر از