مسعود اظهر؛ یک سر از اژدهای هفت سر تروریسم منطقه‌ای

چرا تروریست‌هایی چون اظهر برای پاکستان مهم هستند؟

AFP

مولانا مسعود اظهر، تروریستی که دو هفته پیش در لیست سیاه شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفت، کارنامه­ی پر ماجرایی دارد. درست مثل هزاران اسلامگرای مایل به جهادگری در دهه هشتاد، اولین ماموریت مسعود اظهر نیز از افغانستان آغاز می‌شود. مسعود که متولد شهر بهالوپور ایالت پنجاب پاکستان است و آموزش‌های دینی را در مدرسه جامعه علوم اسلامی شاخه دیوبند فراگرفته است به زودی پس از فراغت از تعلیمات دینی دست به کار می‌شود تا از کاروان جهادگراهای بین‌المللی عقب نماند.  به "جهاد" علیه نیروهای شوروی در افغانستان می‌پیوندند و برای خودش نان و نامی کسب می‌کند. با پایان پروژه جهاد افغانستان، اظهر و سایر جهادی‌های پاکستانی به جبهه دیگری از "جهاد بین‌المللی می‌روند: جبهه جهاد در کشمیر.

 اظهر که از بینان‌گذاران گروه تروریستی حرکت انصار است،  در ۱۹۹۴ در سفری به سرینگر پایتخت کشمیر تحت کنترول هند، توسط نیروهای هند بازداشت می‌شود. حرکت انصار یک سال بعد شش جهانگرد را گروگان می‌‌گیرد و در مقابل رهایی آن‌ها، رهایی مسعود اظهر را می‌خواهند. دولت هند از پس ماجرای گروگان‌گیری بر می‌آید و تلاش گروه تروریستی انصار در رهایی رهبر این گروه ناکام می‌ماند. چهار سال بعد اما حرکت انصار دوباره طرحی را به اجرا می‌گذارد. پرواز شماره ۸۱۴ خطوط هوایی هند از کاتماندو توسط اعضای حرکت انصار ربوده می‌شود و در استان قندهار، پایتخت غیررسمی امارت طالبان در افغانستان، مجبور به فرود می‌شود. هواپیما ربایان حرکت انصار این بار تنها به رهایی مسعود اظهر بسنده نمی‌کنند. آن‌ها خواهان رهایی سه تروریست دیگر از زندان‌های هند می‌شوند. وزیر خارجه آن وقت هند، اظهر را به قندهار می‌آورد و به طالبان می‌سپارد. گروگان‌گیری هواپیما و سرنشینان آن به پایان می‌رسد، اما فصل دیگری از فعالیت‌های تروریستی اظهر آغاز می‌شود

این رهایی فصل جدیدی در فعالیت و زندگی مسعود را رقم زد. او مصمم‌تر از پیش بدون هیچ ممانعتی از سوی پلیس و ارتش پاکستان به فعالیت خود ادامه داد. اما چندی بعد و با وضع تحریم‌ها در برابر حرکت انصار به عنوان گروه تروریستی از سوی ایالات متحده، اظهر برای ادامه فعالیت آزادنه و برای دور زدن تحریم‌ها "جیش محمد" یا "لشکر محمد" را  بنیاد گذاشت. برنامه و شعارهایی چون هند ستیزی، آزادی کشمیر برای مسلمانان، کمشیر معبری برای فتح هند و راه اندازی جهاد در سایر بخش‌های هند از طریق کشمیر، برنامه‌هایی بود که آگاهان باور دارند او را با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان بیشتر از پیش نزدیک­تر ساخت. جیش محمد در کمتر از چند سال به رهبری مسعود اظهر به یکی از مرگبارترین گروه‌های تروریستی تبدیل شد. در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۱ این گروه در همدستی با لشکر طیبه، گروه تروریستی دیگری که توسط عبدالله اعزام و حافظ سعید در ۱۹۸۷ بنیاد گذاشته شد، حمله خونینی را بر پارلمان هند راه اندازی نمود.  چهارده تن به همراه پنج مهاجم در آن حمله کشته شدند. این حمله هند و پاکستان را تا مرز  رویایی کامل نظامی پیش برد و کشورهای غربی به دشواری مانع درگیری دو قدرت اتمی در جنوب آسیا شدند. با حمله هم‌زمان و پیچیده به چند محل مانند هتل تاج در بمبئی در سال ۲۰۰۸، نام مسعود اظهر دو باره سرخط خبرها شد. دستگاه‌های اطلاعاتی هند، رد پای اظهر را در طراحی و عملیات تروریستی به پایگاه هوایی پتانکوت ایالت پنجاب هند و حمله به کاروان نیروهای پلپس در شهرک پولوامای ایالت جامو و کشمیر که در ۱۴ فوریه امسال صورت گرفت، پیدا کردند.

اما چرا تشکیلات سیاسی و سازمان مقتدر ارتش و اطلاعات پاکستان به‌رغم آگاهی از خطرها و آسیب‌هایی که گروه‌های تروریستی می‌توانند متوجه امنیت ملی پاکستان بکنند، هنوز علیه این وحشت‌آفرینان دست به کار نشده‌اند؟ چرا گروه‌هایی چون حرکت انصار، جیش محمد، لشکرطیبه، لشکر جنگوی و ده‌ها شبکه تروریستی دیگر همچنان آز آزادی عمل بسیاری در پاکستان برخوردار هستند و با آن‌ها مماشات صورت می‌گیرد؟ چرا پاکستان مانع سیر و سفر رهبران این گروه‌ها و تبلیغات زهرآگین آنان بر ضد همسایگان پاکستان به ویژه هند و افغانستان نمی‌شود؟ چگونه ممکن است دولتی به هزاران جهادی کینه‌توز اجازه بدهد گردهمایی‌های اعتراضی بر ضد آزادی‌های مدنی شهروندان پاکستانی و علیه امنیت شهروندان کشورهای منطقه داشته باشند؟

 اساسی‌ترین منطق مدارای پاکستان در برابر جهادی‌ها و شبکه‌های افراطی ریشه در میراث تلخ تجزیه شبه قاره هند، هندهراسی، جدایی نیمی از بدنه‌‌ی جغرافیایی پاکستان و تشکیل کشور جدیدی به نام بنگلادیش در سال ۱۹۷۱، سیاست استراتژیک ارتش پاکستان در قبال افغانستان، دیکتاتوری‌های نظامی پاکستان و نهایتًا مناسبات داخلی قدرت در پاکستان دارد.

برای نظامیان پاکستان داشتن یک ارتش قوی و نیرومند که بتواند مانع حمله احتمالی هند و الحاق دوباره آن کشور به هند شود، همواره مورد توجه بوده است، حتی انگیزه داشتن سلاح هسته­‌ای که بتواند قدرت بازدارندگی به کشور پاکستان بدهد از همین جا ریشه می‌گیرد. پاکستان در سه جنگ رویاروی و متعارف به‌رغم این که آغازگر جنگ  با ارتش هند بوده، شکست خورده است. ابزار دیگری که با استفاده از احساسات مذهبی می‌تواند این اطمینان را به اغلب نظامیان و سیاستمداران پاکستانی بدهد که شکست آن چنانی متوجه آنان نیست، بهره‌گیری از نیروهای انسانی و ایدئولوژیک اسلامگراهای ستیزه جو چون مسعود اظهر و هزاران هوادار آن‌هاست.

 نظامیان پاکستان در گسترش، بسیج و به کارگیری جهادی‌ها در راستای منافع پاکستان در هند و افغانستان نقش اساسی دارند. تجربه دردناک تحمیل هویت قومی و فرهنگی یک گروه خاص( پنجابی‌ها بر بنگالی‌ها)، به حاشیه راندن هدفمند پشتون‌ها و بلوچ‌های مناطق شمال و شمال غربی و ترس از نیرومند شدن جریان‌های جدایی طلب و تجزیه مجدد پاکستان از دلایل دیگر حمایت ارتش و سازمان اطلاعات این کشور از گروه‌های افراطی است.

ارتشی‌ها در پاکستان به خوبی می‌دانند که در نبود این گروه‌ها، عدم انگیزش آنان با باورهای مذهبی و عدم ترویج هندو ستیزی و هند هراسی، در یک فضای دموکراتیک و باز نمی‌توانند به خواست و مطالبات تاریخی اقلیت‌ها و دنبال کردن اهداف خود در سطح داخلی و منطقه­ای نایل آیند. از این رو حمایت پنهانی و آشکار از گروه‌ها و چهره‌های نامدار ضد هند نه صرفا برای مهار معضلات داخلی، بلکه هم‌چنان به عنوان ابزار سیاست خارجی پاکستان در دستور کار دستگاه نظامی بوده است. از این­رو آنچه برای نظامیان پاکستان در رسیدن به اهداف آنان، موثر و کم هزینه است، استفاده از این نیروها و چهره‌های محبوبی برای ژنرال‌های ارتش چون مسعود اظهر است که می‌تواند تروریسم نیابتی و ماجراجوی تحت حمایت نظامیان پاکستان را در منطقه تقویت کند.

قرار دادن نام مسعود اظهر در لیست سیاه شورای امنیت سازمان ملل، یک حرکت سمبولیک و نمادین است. احتمالا چنین تصمیمی می‌تواند به گونه مقطعی تنش‌ها را کاهش بدهد، اما به نظر نمی‌رسد که بتواند معضل استفاده از نیروهای اسلامگرا برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی پاکستان را برای همیشه حل کند. نظامیان پاکستانی دست‌کم در چهار دهه گذشته به صورت منظم روی باروری شبکه‌های اسلامگرا و بهره‌کشی از آن‌ها چه در افغانستان و چه در هند سرمایه‌گذاری کرده اند. زیرساخت اجتماعی، مالی و سیاسی شبکه‌های وحشت‌آفرین مانند حقانی و طالبان در افغانستان، جیش العدل در برابر ایران و جیش محمد در برابر هند دست نخورده باقی مانده است و می‌تواند هر از گاهی ده‌ها مسعود اظهر دیگر تولید کند. از سوی دیگر نیز، اقتصاد سیاسی حمایت از گروه‌های اسلامگرا هنوز برای هسته‌ مرکزی تصمیم‌گیری ارتش پاکستان پر منفعت است. استراتژیست‌های ارتش و اطلاعات پاکستان از چانه‌زنی روی انحلال این گروه‌ها از غرب و جهان باج می‌گیرند و کشورهای منطقه را با آن تهدید می‌کنند.

مسعود اظهر به تعبیری، یکی از سرهای اژدهای هفت سر تروریسم منطقه‌ای است که نظامیان پاکستان در تقویت و حمایت از آن نقش اساسی دارند. سرهای دیگر این اژدها هنوز نفس می‌کشند.